ترجمة سورة الممتحنة

الترجمة الفارسية للمختصر في تفسير القرآن الكريم

ترجمة معاني سورة الممتحنة باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية للمختصر في تفسير القرآن الكريم.
من تأليف: مركز تفسير للدراسات القرآنية .

ای کسانی‌که به الله ایمان آورده‌اید و به احکامش عمل کرده‌اید، دشمنان من و دشمنان خودتان را به دوستی نگیرید که با آنها دوستی و محبت کنید، درحالی‌که به دین حقی که توسط رسول‌تان برای شما آمده، کفر ورزیده‌اند، و رسول الله و شما را از خانه‌هایتان در مکه بیرون می‌رانند، و هیچ قرابت و رابطۀ خویشاوندی‌ای را در مورد شما رعایت نمی‌کنند، آن هم بدون هیچ سببی جز اینکه شما به الله پروردگارتان ایمان آورده‌اید. اگر برای جهاد در راه من خارج شده‌اید این کار را نکنید، که اخبار مسلمانان را برای محبت به آنها پنهانی برای‌شان برسانید، درحالی‌که من از این کار چه آنچه را پنهان کردید و چه آنچه را آشکار کردید آگاه‌تر هستم، و ذره‌ای نه از این کار و نه از سایر امور بر من پوشیده نمی‌ماند، و هرکس این‌گونه با کافران موالات و دوستی کند به تحقیق که از راه میانه منحرف، از حق گمراه، و از راه درست دور شده است.
اگر بر شما دست یابند دشمنی‌ای را که در دل‌های‌شان پنهان می‌کردند آشکار می‌گردانند، و با آزار رساندن و کتک ‌زدن، بر شما دست‌درازی می‌کنند، و زبان‌های‌شان را به دشنام و ناسزاگویی می‌گشایند، و آرزو دارند که به الله و رسولش کفر ورزید تا مثل خودشان شوید.
نه خویشاوندان و نه فرزندان‌تان به شما هرگز سود نخواهند رساند اگر به خاطر آنها با کافران دوستی کنید، روز قیامت الله میان شما جدایی می‌اندازد، آن‌گاه از میان شما بهشتیان را واردِ بهشت و جهنمیان را وارد جهنم می‌کند، و به یکدیگر نفع نمی‌رسانید، و الله به آنچه انجام می‌دهید بینا است، و ذره‌ای از اعمال‌تان بر او تعالی پوشیده نمی‌ماند، و به زودی شما را در قبال آن جزا خواهد داد.
- ای مؤمنان- به یقین که برای شما الگویی نیکو در ابراهیم علیه السلام و مؤمنانی که همراهش بودند است، آن‌گاه که به قوم کافر خویش گفتند: ما از شما و بت‌هایی که به جای الله عبادت می‌کنید بیزار هستیم، به دینی که شما بر آن هستید کفر ورزیدیم، و دشمنی و نفرت میان ما و شما آشکار شد تا اینکه فقط به الله ایمان آورید، و هیچ‌کس را با او شریک نگردانید. پس بر شما است که همانند آنها از قوم کافر خویش بیزاری بجویید، جز در این سخن ابراهیم علیه السلام به پدرش که گفت: به‌طور قطع از الله برای تو آمرزش خواهم خواست، درحالی‌که نمی‌توانم ذره‌ای از عذاب الله را از تو دفع کنم، در این سخن از او پیروی نکنید؛ زیرا این سخن قبل از این بود که ابراهیم علیه السلام از پدرش ناامید شود. پس هیچ مؤمنی حق ندارد برای مشرکی طلب آمرزش کند،. پروردگارا در تمام کارهایمان به تو توکل کردیم، و توبه‌کنان به‌سوی تو بازگشتیم، و در روز قیامت بازگشت به‌سوی تو است.
پروردگارا، ما را وسیلۀ آزمایش برای کسانی‌که کفر ورزیده‌اند مگردان به این‌ ترتیب که آنها را بر ما مسلط کنی آن‌گاه بگویند: اگر برحق بودند ما بر آنها مسلط نمی‌شدیم، و پروردگارا گناهانمان را بیامرز. به‌راستی‌که تو ذات شکست‌ ناپذیری هستی که هرگز مغلوب نمی‌شوی، و در آفرینش و شریعت و تقدیر خویش بسیار دانا هستی.
فقط کسی از این الگوی نیکو پیروی می‌کند که خیر در دنیا و آخرت را از الله امید می‌ورزد، و هرکس از این الگوی نیکو روی بگرداند به‌راستی‌که الله از بندگانش بی‌نیاز است، و نیازی به طاعت آنها ندارد، و او تعالی در هر حالی ستوده‌شده است.
- ای مؤمنان- امید است که الله میان شما و میان کافرانی که با شما دشمنی کردند محبتی قرار دهد به‌گونه‌ای که الله آنها را به اسلام هدایت گردانَد. آن‌گاه برادرانی دینی شما باشند، و الله ذات توانایی است که می‌تواند دل‌های‌شان را به ایمان بگرداند، و او تعالی نسبت به بندگان توبه‌کارش بسیار آمرزنده، و مهربان است.
الله شما را از کسانی‌که به‌سبب اسلام‌تان با شما نجنگیده‌اند، و شما را از خانه‌های‌تان بیرون نرانده‌اند بازنمی‌دارد که با آنها نیکی کنید، و میان یکدیگر عدالت برقرار سازید یعنی حقوقی را که برعهدۀ شما دارند به آنها بپردازید، مانند کاری که اسماء دختر ابوبکر صدیق در برابر مادر کافرش انجام داد آن‌گاه که نزدش آمد، پس از اینکه در این کار از پیامبر صلی الله علیه وسلم اجازه گرفت، و پیامبر صلی الله علیه وسلم به او فرمان داد که پیوند خویشاوندی را با مادرش برقرار کند. به‌راستی‌که الله عدالت‌پیشگان را دوست دارد، همان کسانی‌که در مورد خودشان و خانواده‌های‌شان و افراد تحت سرپرستی‌شان عدالت را رعایت می‌کنند.
الله فقط شما را از کسانی بازمی‌دارد که به‌سبب ایمان‌تان با شما جنگیدند، و شما را از خانه‌های‌تان بیرون راندند، و بر بیرون ‌راندن شما یاری کردند؛ شما را بازمی‌دارد که با آنها دوستی برقرار کنید، و هرکس آنها را به دوستی بگیرد آنها همان کسانی هستند که به‌سبب مخالفت با امر الله با قراردادن خویش در معرض نابودی، بر خودشان ستم روا داشته‌اند.
ای کسانی‌که به الله ایمان آورده‌اید و به احکامش عمل کرده‌اید، اگر زنان مؤمن مهاجر از سرزمین کفر به سرزمین اسلام نزدتان آمدند آنها را در راستی ایمان‌شان بیازمایید، الله به ایمان‌شان آگاه‌تر است، و ذره‌ای از آنچه دل‌های‌شان دربردارد بر او پوشیده نمی‌ماند. اگر پس از آزمایش به آنچه راستگویی‌شان را برای‌تان آشکار می‌گرداند آنها را مؤمن دانستید آنها را به شوهران کافرشان بازنگردانید. برای زنان مؤمن حلال نیست که به نکاح مردان کافر درآیند، و برای کافران نیز حلال نیست که با زنان مؤمن ازدواج کنند، و به شوهران‌شان مهریه‌ای را که خرج‌شان کرده‌اند بدهید. و - ای مؤمنان- بر شما گناهی نیست که پس از انقضای عدۀ آنها و به شرط اینکه مهریه‌های‌شان را پرداخت کردید با آنها ازدواج کنید، و هرکس همسرش زنی کافر باشد یا از اسلام بازگردد نباید آن را نگه دارد؛ چون با کفر او نکاح میان آن دو از بین می‌رود، و آنچه از مهریۀ همسران مرتد خویش که خرج کرده‌اید از کافران بخواهید، و آنها نیز باید آنچه از مهریه‌های آن همسران‌شان که اسلام آورده‌اند خرج کرده‌اند، بخواهند. این امر- یعنی بازگرداندن مهریه‌ها از سوی شما و از سوی آنها- همان حکم الله است. او سبحانه به آنچه می‌خواهد میان شما حکم می‌کند، و الله از احوال و اعمال بندگانش آگاه است، و ذره‌ای از احوال و اعمال‌شان بر او پوشیده نمی‌ماند، و در آنچه برای بندگانش تشریع می‌کند بسیار دانا است.
و اگر برخی زنان‌تان در حال ارتداد به‌سوی کافران رفتند، و مهریه‌شان را از کافران طلب کردید و آنها پرداخت نکردند، سپس از کافران غنیمت گرفتید، به مردانی که همسران‌شان در حال ارتداد خارج شده‌اند مانند مهریه‌هایی که خرج کرده‌اند بدهید، و از الله که شما به او ایمان دارید با اجرای اوامر و اجتناب از نواهی‌اش بترسید.
- ای پیامبر- اگر زنان مؤمن نزد تو آمدند که با تو بیعت کنند- مثل آنچه در فتح مکه رخ داد- بر اینکه چیزی را با الله شریک نگردانند، بلکه تنها او را عبادت کنند، و مرتکب دزدی نشوند، و زنا نکنند، و به روش اهل جاهلیت فرزندان‌شان را نکشند، و فرزندان متولد از زنا را به شوهران‌شان نسبت ندهند، و در کاری نیک مانند نهی از نوحه‌خوانی و سرتراشی و دریدن لباس هنگام مصیبت از تو نافرمانی نکنند-: با آنها بیعت کن، و پس از اینکه با آنها بیعت بستی از الله برای‌شان آمرزش بخواه. به‌راستی‌که الله نسبت به بندگان توبه‌کارش بسیار آمرزنده و مهربان است.
ای کسانی‌که به الله ایمان آورده‌اید و به احکامش عمل کرده‌اید، مردمی را که الله بر آنها خشم گرفته است به دوستی نگیرید، آنها به آخرت یقین ندارند، بلکه از آن ناامید هستند چنان‌که به‌سبب کفر به رستاخیز به بازگشت مردگان‌شان به‌سوی آنها امید ندارند.
سورة الممتحنة
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورة (الممتحنة) من السُّوَر المدنية، نزلت بعد سورة (الأحزاب)، وقد جاءت بالنهيِ عن موالاة الكفار واتخاذِهم أولياءَ، وجعلت ذلك امتحانًا ودلالةً على صدقِ الإيمان واكتماله، وسُمِّيت بـ(الممتحنة) لأنَّ فيها ذِكْرَ امتحانِ النساء المهاجِرات المبايِعات للنبي صلى الله عليه وسلم؛ قال تعالى: {يَٰٓأَيُّهَا اْلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا جَآءَكُمُ اْلْمُؤْمِنَٰتُ مُهَٰجِرَٰتٖ فَاْمْتَحِنُوهُنَّۖ} [الممتحنة: 10].

ترتيبها المصحفي
60
نوعها
مدنية
ألفاظها
352
ترتيب نزولها
91
العد المدني الأول
13
العد المدني الأخير
13
العد البصري
13
العد الكوفي
13
العد الشامي
13

* قوله تعالى: {يَٰٓأَيُّهَا اْلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَآءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِاْلْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُواْ بِمَا جَآءَكُم مِّنَ اْلْحَقِّ يُخْرِجُونَ اْلرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُواْ بِاْللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَٰدٗا فِي سَبِيلِي وَاْبْتِغَآءَ مَرْضَاتِيۚ تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِاْلْمَوَدَّةِ وَأَنَا۠ أَعْلَمُ بِمَآ أَخْفَيْتُمْ وَمَآ أَعْلَنتُمْۚ وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَآءَ اْلسَّبِيلِ} [الممتحنة: 1]:

عن عليِّ بن أبي طالبٍ رضي الله عنه، قال: «بعَثَني رسولُ اللهِ ﷺ أنا والزُّبَيرَ والمِقْدادَ، فقال: «انطلِقوا حتى تأتوا رَوْضةَ خاخٍ؛ فإنَّ بها ظعينةً معها كتابٌ، فَخُذوا منها»، قال: فانطلَقْنا تَعادَى بنا خَيْلُنا حتى أتَيْنا الرَّوْضةَ، فإذا نحنُ بالظَّعينةِ، قُلْنا لها: أخرِجي الكتابَ، قالت: ما معي كتابٌ، فقُلْنا: لَتُخرِجِنَّ الكتابَ، أو لَنُلقِيَنَّ الثِّيابَ، قال: فأخرَجتْهُ مِن عِقاصِها، فأتَيْنا به رسولَ اللهِ ﷺ، فإذا فيه: مِن حاطبِ بنِ أبي بَلْتعةَ، إلى ناسٍ بمكَّةَ مِن المشرِكين، يُخبِرُهم ببعضِ أمرِ رسولِ اللهِ ﷺ، فقال رسولُ اللهِ ﷺ: «يا حاطبُ، ما هذا؟»، قال: يا رسولَ اللهِ، لا تَعجَلْ عليَّ، إنِّي كنتُ امرأً ملصَقًا في قُرَيشٍ، يقولُ: كنتُ حليفًا، ولم أكُنْ مِن أنفُسِها، وكان مَن معك مِن المهاجِرِينَ مَن لهم قراباتٌ يحمُونَ أهلِيهم وأموالَهم، فأحبَبْتُ إذ فاتَني ذلك مِن النَّسَبِ فيهم أن أتَّخِذَ عندهم يدًا يحمُونَ قرابتي، ولم أفعَلْهُ ارتدادًا عن دِيني، ولا رضًا بالكفرِ بعد الإسلامِ، فقال رسولُ اللهِ ﷺ: «أمَا إنَّه قد صدَقَكم»، فقال عُمَرُ: يا رسولَ اللهِ، دَعْني أضرِبْ عُنُقَ هذا المنافقِ، فقال: «إنَّه قد شَهِدَ بَدْرًا، وما يُدرِيك لعلَّ اللهَ اطَّلَعَ على مَن شَهِدَ بَدْرًا، فقال: اعمَلوا ما شِئْتم فقد غفَرْتُ لكم! فأنزَلَ اللهُ السُّورةَ: {يَٰٓأَيُّهَا اْلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَآءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِاْلْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُواْ بِمَا جَآءَكُم مِّنَ اْلْحَقِّ} [الممتحنة: 1] إلى قولِه: {فَقَدْ ضَلَّ سَوَآءَ اْلسَّبِيلِ} [الممتحنة: 1]». أخرجه البخاري (٤٢٧٤).

* قوله تعالى: {يَٰٓأَيُّهَا اْلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا جَآءَكُمُ اْلْمُؤْمِنَٰتُ مُهَٰجِرَٰتٖ فَاْمْتَحِنُوهُنَّۖ اْللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَٰنِهِنَّۖ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَٰتٖ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى اْلْكُفَّارِۖ لَا هُنَّ حِلّٞ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّۖ} [الممتحنة: 10]:

عن عُرْوةَ بن الزُّبَيرِ، أنَّه سَمِعَ مَرْوانَ والمِسْوَرَ بن مَخرَمةَ رضي الله عنهما يُخبِرانِ عن أصحابِ رسولِ اللهِ صلى الله عليه وسلم، قال: «لمَّا كاتَبَ سُهَيلُ بنُ عمرٍو يومَئذٍ، كان فيما اشترَطَ سُهَيلُ بنُ عمرٍو على النبيِّ صلى الله عليه وسلم: أنَّه لا يأتيك منَّا أحدٌ - وإن كان على دِينِك - إلا ردَدتَّه إلينا، وخلَّيْتَ بَيْننا وبَيْنَه، فكَرِهَ المؤمنون ذلك، وامتعَضوا منه، وأبى سُهَيلٌ إلا ذلك، فكاتَبَه النبيُّ صلى الله عليه وسلم على ذلك، فرَدَّ يومَئذٍ أبا جَنْدلٍ إلى أبيه سُهَيلِ بنِ عمرٍو، ولم يأتِه أحدٌ مِن الرِّجالِ إلا رَدَّه في تلك المُدَّةِ، وإن كان مسلِمًا، وجاءت المؤمِناتُ مهاجِراتٍ، وكانت أمُّ كُلْثومٍ بنتُ عُقْبةَ بنِ أبي مُعَيطٍ ممَّن خرَجَ إلى رسولِ اللهِ صلى الله عليه وسلم يومَئذٍ، وهي عاتِقٌ، فجاءَ أهلُها يَسألون النبيَّ صلى الله عليه وسلم أن يَرجِعَها إليهم، فلم يَرجِعْها إليهم؛ لِما أنزَلَ اللهُ فيهنَّ: {إِذَا جَآءَكُمُ اْلْمُؤْمِنَٰتُ مُهَٰجِرَٰتٖ فَاْمْتَحِنُوهُنَّۖ اْللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَٰنِهِنَّۖ} [الممتحنة: 10] إلى قولِه: {وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّۖ} [الممتحنة: 10]».

قال عُرْوةُ: «فأخبَرتْني عائشةُ: أنَّ رسولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم كان يمتحِنُهنَّ بهذه الآيةِ: {يَٰٓأَيُّهَا اْلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا جَآءَكُمُ اْلْمُؤْمِنَٰتُ مُهَٰجِرَٰتٖ فَاْمْتَحِنُوهُنَّۖ} [الممتحنة: 10] إلى {غَفُورٞ رَّحِيمٞ} [الممتحنة: 12]».

قال عُرْوةُ: «قالت عائشةُ: فمَن أقَرَّ بهذا الشرطِ منهنَّ، قال لها رسولُ اللهِ صلى الله عليه وسلم: «قد بايَعْتُكِ»؛ كلامًا يُكلِّمُها به، واللهِ، ما مسَّتْ يدُه يدَ امرأةٍ قطُّ في المبايَعةِ، وما بايَعَهنَّ إلا بقولِه». أخرجه البخاري (٢٧١١).

* سورة (الممتحنة):

سُمِّيت سورة (الممتحنة) بهذا الاسم؛ لأنه جاءت فيها آيةُ امتحان إيمان النساء اللواتي يأتينَ مهاجِراتٍ من مكَّةَ إلى المدينة؛ قال تعالى: {يَٰٓأَيُّهَا اْلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا جَآءَكُمُ اْلْمُؤْمِنَٰتُ مُهَٰجِرَٰتٖ فَاْمْتَحِنُوهُنَّۖ} [الممتحنة: 10].

1. النهيُ عن موالاة الكفار (١-٦).

2. الموالاة المباحة، والموالاة المحرَّمة (٧-٩).

3. امتحان المهاجِرات (١٠-١١).

4. بَيْعة المؤمنات (١١-١٣).

ينظر: "التفسير الموضوعي لسور القرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (8 /96).

مقصدُ سورة (الممتحنة) هو البراءةُ من الشرك والمشركين، وعدمُ اتخاذهم أولياءَ، وفي ذلك دلالةٌ على صدقِ التوحيد واكتماله.

يقول ابنُ عاشور رحمه الله: «اشتملت من الأغراض على تحذيرِ المؤمنين من اتخاذ المشركين أولياءَ مع أنهم كفروا بالدِّين الحق، وأخرَجوهم من بلادهم.

وإعلامِهم بأن اتخاذَهم أولياءَ ضلالٌ، وأنهم لو تمكَّنوا من المؤمنين، لأساؤوا إليهم بالفعل والقول، وأن ما بينهم وبين المشركين من أواصرِ القرابة لا يُعتد به تجاه العداوة في الدِّين، وضرَب لهم مثَلًا في ذلك قطيعةَ إبراهيم لأبيه وقومه.

وأردَف ذلك باستئناس المؤمنين برجاءِ أن تحصُلَ مودةٌ بينهم وبين الذين أمرهم اللهُ بمعاداتهم؛ أي: هذه معاداةٌ غيرُ دائمة...». "التحرير والتنوير" لابن عاشور (28 /131).

وينظر: "مصاعد النظر للإشراف على مقاصد السور" للبقاعي (3 /76).