ترجمة سورة الإنسان

الترجمة الفارسية - دار الإسلام

ترجمة معاني سورة الإنسان باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية - دار الإسلام.
من تأليف: فريق عمل اللغة الفارسية بموقع دار الإسلام .

یقیناً زمانی طولانی بر انسان گذشت که چیزی [مهم و] قابل ذکر نبود.
به راستی ما انسان را از نطفۀ مختلطی آفریدیم، او را می‌آزماییم؛ از این رو] او را شنوای بینا قرار دادیم.
همانا ما راه را به او نشان دادیم؛ خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس.
به راستی که ما زنجیرها و بند‌ها و آتش سوزان برای کافران مهیا کرده‌ایم.
بی‌گمان، نیکوکاران [در بهشت] از جامی می‌نوشند که آمیخته به کافور است.
[از] چشمه‌ای که بندگان [خاص] الله از آن می‌نوشند؛ [هر وقت و] هر جا بخواهند آن [چشمه] را جاری می‌سازند.
[بندگان نیکوکار] به نذر وفا می‌کنند و از روزی می‌ترسند که [عذاب و] شرّ آن فراگیر است.
و غذا را با اینکه [نیاز و] دوست دارند به مستمند و یتیم و اسیر می‌بخشند.
[و در دل می‌گویند:] «ما فقط به خاطر الله به شما غذا می‌دهیم؛ نه از شما پاداشی می‌خواهیم و نه سپاسی.
همانا ما از پروردگارمان می‌ترسیم، [از عذابِ] روزی ‌که تُرشروی و دشوار است».
پس الله آنان را از [سختی و] شرِ آن روز نگه داشت و خرّمی و شادمانی به آنان بخشید.
و به [شکرانۀ] صبری که کردند، بهشت و [لباس‏های] حریر [بهشتی] به آنان پاداش داد.
در آنجا بر تخت‌ها[ی زیبا] تکیه کرده‌اند؛ نه [حرارتِ] آفتابی در آنجا می‌بینند و نه [سوزِ] سرمایی،
و سایه‌هایش بر آنان فروافتاده و میوه‌هایش [برای چیدن] در دسترس است.
و ظرف‏های سیمین [غذا‌] و کاسه‌های بلورین [نوشیدنی]، در گِرداگرد آنان، گردانده می‌شود.
[کاسه‌های] بلورینی از نقره که آنها را به ‌اندازۀ مناسب، [لبریز و] آماده کرده‌اند؛
و در آنجا از جام‏هایی سیراب می‌شوند که آمیزه‌اش زَنجبیل است.
[این جام‏ها، از] چشمه‌ای در آنجا که سَلسَبیل نامیده می‌شود پر می‏شوند؛
و همواره نوجوانانی جاودانه بر گِردشان می‌چرخند که هر گاه آنها را ببینی، گمان می‌کنی مرواریدِ پراکنده هستند.
و چون [به هر سَمتی] بنگری، نعمت بسیار و فرمانرواییِ عظیمی آنجا می‌بینی.
بر آنان [= بهشتیان] لباس‏هایی سبزرنگ از دیبای نازک و دیبای ضخیم [پوشانده شده] است، و با دستبند‌هایی از نقره آراسته شده‌اند، و پروردگارشان شراب پاک به آنان می‌نوشانَد.
[و به آنها گفته می‌شود:] «این [نعمت‏ها،] پاداش شماست، و [بدانید که] از سعی و کوشش شما قدردانی شده است».
[ای پیامبر،] یقیناً ما قرآن را به صورت تدریجی بر تو نازل کردیم؛
پس بر حُکم پروردگارت شکیبا باش و از هیچ یک از گناهکاران و بی‏دینان آنان فرمان مبر.
و صبح و شام، نامِ پروردگارت را یاد کن.
و [نیز] بخشی از شب برایش سجده کن [و نماز بگزار]، و در بخش بلندی از شب، او را تسبیح گوی.
بی‌گمان، اینان [= کافران] دنیای زودگذر را دوست دارند و روز سختی [را که در پیش دارند] پشت سر خود رها می‌کنند [و به آن اهمیت نمی‌دهند].
ما آنها را آفریدیم و پیوند وجودشان را محکم کردیم، و هر زمان که بخواهیم، جای آنان را به [گروه دیگری] همانندشان می‌دهیم.
بی‌گمان، این یادآوری [و پند] است؛ پس هر ‌کس که بخواهد، راهی به سوی پروردگارش بر‌گزیند.
و شما چیزی را نمی‌خواهید، مگر اینکه الله بخواهد. بی‌گمان، الله دانای حکیم است؛
هر کس را که بخواهد، در رحمت خود وارد می‌کند؛ و عذاب دردناکی برای ستمکاران آماده کرده است.
سورة الإنسان
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورة (الإنسان) من السُّوَر المكية، نزلت بعد سورة (الرحمن)، وقد ذكَّرتِ الإنسانَ بأصل خِلْقته، وقدرة الله عليه؛ ليتواضعَ لأمر الله ويستجيب له؛ فاللهُ هو الذي جعل هذا الإنسانَ سميعًا بصيرًا؛ فالواجب المتحتم عليه أن تُجعَلَ هذه الجوارحُ كما أراد لها خالقها وبارئها؛ ليكونَ بذلك حسَنَ الجزاء يوم القيامة، ومَن كفر فمشيئة الله نافذةٌ في عذابه إياه، وقد كان صلى الله عليه وسلم يَقرؤها في فجرِ الجمعة.

ترتيبها المصحفي
76
نوعها
مكية
ألفاظها
243
ترتيب نزولها
98
العد المدني الأول
31
العد المدني الأخير
31
العد البصري
31
العد الكوفي
31
العد الشامي
31

* سورة (الإنسان):

سُمِّيت سورة (الإنسان) بهذا الاسم؛ لافتتاحها بذكرِ الإنسان وخَلْقِه من عدمٍ.

* سورة {هَلْ أَتَىٰ} أو {هَلْ أَتَىٰ عَلَى اْلْإِنسَٰنِ}:

سُمِّيت بذلك؛ لافتتاحها به.

كان صلى الله عليه وسلم يقرأ سورة (الإنسان) في فجرِ الجمعة:

عن عبدِ اللهِ بن عباسٍ رضي الله عنهما: «أنَّ رسولَ اللهِ ﷺ قرَأَ في صلاةِ الغداةِ يومَ الجمعةِ: {الٓمٓ ١ تَنزِيلُ} السَّجْدةَ، و{هَلْ أَتَىٰ عَلَى اْلْإِنسَٰنِ}». أخرجه مسلم (٨٧٩).

1. نعمة الخَلْق والهداية (١-٣).

2. مصير الكفار (٤).

3. جزاء الأبرار (٥-٢٢).

4. توجيهٌ للنبي عليه السلام (٢٣-٢٦).

5. وعيدٌ للمشركين (٢٧-٢٨).

6. مشيئة الله تعالى نافذة (٢٩-٣١).

ينظر: "التفسير الموضوعي لسور القرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (8 /511).

مقصود السورة الأعظمُ تذكيرُ الناس بأصل خِلْقَتِهم، وأنَّ الله أوجَدهم من عدم، وبَعْثُهم بعد أن أوجَدهم أسهَلُ من إيجادهم؛ ففي ذلك أكبَرُ دلالةٍ على قدرة الله على إحياء الناس وحسابهم.
وفي ذلك يقول ابن عاشور رحمه الله: «محورها التذكيرُ بأنَّ كل إنسان كُوِّنَ بعد أن لم يكُنْ، فكيف يَقضي باستحالة إعادة تكوينه بعد عدمه؟

وإثبات أن الإنسان محقوقٌ بإفراد الله بالعبادة؛ شكرًا لخالقه، ومُحذَّرٌ من الإشراك به.

وإثبات الجزاء على الحالينِ، مع شيءٍ من وصفِ ذلك الجزاء بحالتيه، والإطنابِ في وصفِ جزاء الشاكرين». "التحرير والتنوير" لابن عاشور (29 /371).