ترجمة سورة ق

Farsi - Persian translation

ترجمة معاني سورة ق باللغة الفارسية من كتاب Farsi - Persian translation.

ق


ق, سوگند به قرآن مجید (که تو پیامبر خدایی).

بلکه آنها تعجب کردند که هشدار دهنده ای از (میان) خودشان به سوی آنان آمده, پس کافران گفتند: «این چیزی عجیب است,

آیا هنگامی که مردیم وخاک شدیم, (دوباره برا نگیخته خواهیم شد؟!) این باز گشتی بعید است».

به راستی ما می دانیم آنچه را زمین از آنها می کاهد, وکتابی که همه چیز درآن نگهداری شده, نزد ماست.

بلکه آنها حق را هنگامی که به سراغشان آمد تکذیب کردند, پس آنان در کاری سر گردان (وپریشان) هستند.

آیا آنها به آسمان بالای سرشان نمی نگرند که چگونه آن را بنا کرده ایم وآراسته ایم, وهیچ شکافی در آن نیست؟!

وزمین را گستردیم ودر آن کوههای بلند (واستوار) افکندیم, واز هر نوع (گیاه) خوش منظر در آن رویاندیم.

(تا همۀ اینها) بینش وپندی برای هر بندۀ توبه کاری باشد.

واز آسمان آبی پر برکت نازل کردیم, پس با آن باغها ودانه (های) درو شدنی رویاندیم,

ونخلهای بلند (قامت) که خوشه های برهم چیده دارند.

(همه ی اینها) برای روزی بندگان (رویا نیدیم) وبا آن (باران) سرزمین مرده را زنده کردیم, بر آمدن (از گور وزنده شدن نیز) چنین است.

پیش از آنها قوم نوح واصحاب رسّ (= چاه, که در یمامه بودند). و(قوم) ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند.

و (همچنین قوم) عاد و فرعون وقوم لوط.

و اصحاب " ایکه" (= قوم شعیب) وقوم " تبّع" (حمیری, که در یمن بودند) هر یک (از آنها) رسولان (الهی) را تکذیب کردند, پس وعدۀ عذاب (وبیم) من (بر آنها) تحقّق یافت.

آیا ما از آفرینش نخستین عاجز ماندیم؟! (خیر) بلکه آنها (با این همه دلایل) از آفرینش جدید در تردید (وشک) اند.

به راستی ما انسان را آفریده ایم وچیزی را که نفسش به او وسوسه می کند می دانیم, وما از (شاه) رگ گردن به او نزدیکتریم.

هنگامی که دو (فرشته ی) فراگیرنده بر جانب راست وچپ نشسته اند, (واعمالش را) فرا می گیرند.

هیچ سخنی را بر زبان نمی آورد, مگر اینکه نزدش مراقبی حاضر (وآماده نوشتن) است.

وسکرات (وسختی) مرگ به راستی فرا رسید, (وبه او گفته می شود: ای انسان,) این همان چیزی است که تو از آن می گریختی.

ودر " صور" دمیده شود, آن روز, (روز تحقق) وعدۀ (عذاب) است.

وهرکسی (به عرصۀ محشر) می آید در حالی که همراه او سوق دهنده وگواهی است.

(به او گفته می شود(: به راستی تو از این (صحنه) غافل بودی, پس ما پرده را از (چشم) تو برداشتیم, لذا امروز چشمانت تیز بین است.

و (فرشته) همنشین او می گوید: «این (اعمال اوست) آنچه که نزد من آماده (وحاضر) است».

(خداوند به فرشتگان مراقب فرمان می دهد) «هر نا سپاس سرکشی را در جهنم افکنید.

(همان) باز دارندۀ خیر, تجاوز گر شکّاک را.

(همان) کسی که با خدا معبود دیگری قرار داده است, پس او را در عذاب سخت بیفکنید».

همنشین او (از شیاطین) گوید: «پروردگارا! (من) اورا به طغیان (وگمراهی) وادار نکردم, لیکن (او خود) در گمراهی دور و درازی بود».

(خداوند) می فرماید: «نزد من (مجادله و) مخاصمه نکنید, ومسلماً من (پیش از این) برای شما هشدار فرستاده بودم.

(آن) سخن نزد من تغییر داده نمى شود, ومن هرگز به بندگان ستم نخواهم کرد».

(وبه یاد آور) روزی که به جهنم می گوییم: «آیا پرشده ای؟!» و(او) می گوید: «آیا هیچ افزون براین (هم) هست؟!»( ).

(در آن روز) بهشت را برای پرهیزگاران نزدیک آورند (تا آنها از آن) دور نباشند.

(به آنها گفته می شود:) این چیزی است که به شما وعده داده می شود, برای هر رجوع کنندۀ (به سوی خدا و) نگهدارنده (پیمان واحکام الهی) است.

کسی که در نهان از (خداوند) رحمان بترسد, وبا قلبی توبه کار (در محضر او) آمده باشد.

(به آنها گفته می شود:) «به سلامت وارد آن (بهشت) شوید, (که) این روز جاودانگی است».

هر چه بخواهند در آنجا برای آنها هست, ودر نزد ما افزون (براین) است.

وچه بسیار امتهایی را که پیش از آنها هلاک کردیم, که آنها از اینها قویتر بودند, پس در شهرها (سیر و) جستجو کردند, آیا هیچ راه فراری وجود دارد؟!

بی گمان دراین (سخن) برای صاحب دلان یا آنان که با حضور (خاطر) گوش فرا دهند, پندی است.

وبه راستی ما آسمانها وزمین وآنچه در میان آن دوست در شش روز آفریدیم, وهیچ (گونه) خستگی (و رنجی) به ما نرسید.

پس بر آنچه آنها می گویند شکیبا باش, وپیش از طلوع خورشید و پیش از غروب (آن) به ستایش پروردگارت تسبیح گوی( ).

و (نیز) پاره ای از شب وبعد از سجده ها اورا تسبیح گوی.

و (ای پیامبر) گوش فرا ده, روزی که منادی از مکانی نزدیک ندا می دهد.

روزی که همگان صیحه (= بانگ سهمناک رستاخیز) را بحق می شنوند, آن روز خروج (از گورها) است.

همانا ماییم که زنده می کنیم ومی میرانیم, وبازگشت (همگان) به سوی ماست.

روزی که زمین از (روی) آنها شکافته شود, (وآنها) شتابان (از گورها بیرون آیند), این گرد آوری برای ما آسان است.

ما به آنچه (مشرکان) می گویند داناتریم, وتو (ای پیامبر) بر آنها زورگونیستی (که آنها را به ایمان آوردن اجبار کنی) پس کسی را که از عذاب (وهشدار) من می ترسد, به (وسیلۀ) قرآن پند (واندرز) بده.
سورة ق
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورةُ (ق) من السُّوَر المكية، نزلت بعد سورة (المُرسَلات)، وقد افتُتحت بالتنويه بهذا الكتابِ، وتذكيرِ الكفار بأصل خِلْقتهم، وقدرة الله عز وجل على الإحياء من عدمٍ؛ وذلك دليلٌ صريح على قُدْرته على بعثِهم وحسابهم بعد أن أوجَدهم، وفي ذلك دعوةٌ لهم إلى الإيمان بعد أن بيَّن اللهُ لهم مصيرَ من آمن ومصيرَ من كفر، وقد كان صلى الله عليه وسلم يقرؤها في صلاةِ الفجر.

ترتيبها المصحفي
50
نوعها
مكية
ألفاظها
373
ترتيب نزولها
34
العد المدني الأول
45
العد المدني الأخير
45
العد البصري
45
العد الكوفي
45
العد الشامي
45

* سورةُ (ق):

سُمِّيت سورةُ (ق) بهذا الاسمِ؛ لافتتاحها بهذا الحرفِ.

* كان النبيُّ صلى الله عليه وسلم يقرأُ سورة (ق) في صلاةِ الفجر:

عن جابرِ بن سَمُرةَ رضي الله عنه، قال: «إنَّ النبيَّ ﷺ كان يَقرأُ في الفجرِ بـ {قٓۚ وَاْلْقُرْءَانِ اْلْمَجِيدِ}، وكان صلاتُه بعدُ تخفيفًا». أخرجه مسلم (٤٥٨).

* وكذلك كان صلى الله عليه وسلم يقرأ سورة (ق) في عيدَيِ الفطرِ والأضحى:

عن عُبَيدِ اللهِ بن عبدِ اللهِ: «أنَّ عُمَرَ بنَ الخطَّابِ سألَ أبا واقدٍ اللَّيْثيَّ: ما كان رسولُ اللهِ ﷺ يَقرأُ في الفِطْرِ والأضحى؟ قال: كان النبيُّ ﷺ يَقرأُ بـ {قٓۚ وَاْلْقُرْءَانِ اْلْمَجِيدِ}، و{اْقْتَرَبَتِ اْلسَّاعَةُ وَاْنشَقَّ اْلْقَمَرُ}». أخرجه ابن حبان (٢٨٢٠).

1. إنكار المشركين للبعث (١-٥).

2. التأمُّل في الآيات (٦-١٥).

3. التأمل في الأنفس خَلْقًا ومآلًا (١٦-٣٨).

4. توجيهات للرسول، وتهديد للمشركين (٣٩-٤٥).

ينظر: "التفسير الموضوعي لسور القرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (7 /402).

مقصودُ السورة الدَّلالة على قدرة الله عز وجل أن يَبعَثَ الناسَ بعد موتهم، وأكبَرُ دليلٍ على ذلك خَلْقُهم من عدمٍ، وهو أصعب من بعثِهم من موجود، وفي ذلك يقول البِقاعيُّ رحمه الله: «مقصودها: الدلالةُ على إحاطة القدرة، التي هي نتيجة ما خُتمت به الحُجُرات من إحاطةِ العلم؛ لبيانِ أنه لا بد من البعث ليوم الوعيد؛ لتنكشفَ هذه الإحاطةُ بما يحصل من الفصل بين العباد بالعدل؛ لأن ذلك سِرُّ المُلك، الذي هو سرُّ الوجود.

والذي تكفَّلَ بالدلالة على هذا كلِّه: ما شُوهِد من إحاطة مجدِ القرآن بإعجازه في بلوغه - في كلٍّ من جمعِ المعاني وعلوِّ التراكيب، وجلالة المفرَدات وجزالةِ المقاصد، وتلاؤم الحروف وتناسُبِ النظم، ورشاقة الجمع وحلاوة التفصيل - إلى حدٍّ لا تُطيقه القُوَى من إحاطةِ أوصاف الرسل، الذي اختاره سبحانه لإبلاغِ هذا الكتاب، في الخَلْقِ والخُلُق، وما شُوهِد من إحاطة القدرة بما هدى إليه القرآنُ من آيات الإيجاد والإعدام». "مصاعد النظر للإشراف على مقاصد السور " للبقاعي (3 /15).