ترجمة سورة سبأ

الترجمة الفارسية - دار الإسلام

ترجمة معاني سورة سبأ باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية - دار الإسلام.
من تأليف: فريق عمل اللغة الفارسية بموقع دار الإسلام .

ستایش مخصوص الله است که آنچه در آسمان‏ها و زمین است از آنِ اوست و در آخرت [نیز] ستایش از آنِ اوست و او تعالی حکیم و آگاه است.
هر چه در زمین فرو می‌رود و هر چه از آن برمی‌آید و آنچه از آسمان فرود می‌آید و آنچه به سوی آن بالا می‌رود [همه را الله] می‌داند و او مهربانِ آمرزنده است.
کسانی که کفر ورزیدند می‌گویند: «قیامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد». بگو: «آری، سوگند به پروردگارم كه دانای غیب است، قطعاً به سراغتان مى‏آید. همسنگِ ذره‏اى در آسمان‏ها و زمین از او پوشیده نیست و كوچک‌تر و بزرگ‌تر از آن ذره چیزى نیست، مگر آنكه در كتابی آشکار [= لوح محفوظ] ثبت است.
تا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کار‌های شایسته انجام داده‌اند پاداش دهد. اینانند که بخشایش و روزیِ ارزشمندی [در پیش] دارند».
و كسانى كه در [راهِ انكار و تکذیب‌] آیات ما کوشیدند تا [به پندار خویش‌] ما را درمانده کنند، عذابی سخت و دردناک [در پیش] دارند.
اهل دانش [= دانشمندان صحابه و علمای مؤمن اهل کتاب] می‌دانند آنچه که از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، حق است و به راه [الله] شکست‌ناپذیرِ ستوده هدایت می‌کند.
کسانی که کفر ورزیدند [با تمسخر به یکدیگر] می‌گویند: «می‌خواهید مردی را به شما نشان دهیم که ادعا می‌کند وقتی [پس از مرگ] کاملاً متلاشی شدید، [بارِ دیگر] در آفرینشی نو درخواهید آمد؟
آیا [این مرد] بر الله دروغ می‌بندد یا دیوانه است؟» [هرگز چنین نیست؛] بلکه کسانی که به آخرت ایمان ندارند، در عذاب [شدید آخرت] و گمراهی دور و دراز [دنیا] گرفتارند.
آیا [کافران] به آسمان و زمینی که پیش رو و پشت سرشان است ننگریسته‌اند؟ اگر بخواهیم، آنان را [مانند قارون] در زمین فرومی‌بریم یا [همچون قوم شعیب] تکه‌ای از آسمان را بر سرشان می‌افکنیم. بی‌گمان، در این [هشدار،] برای هر بندۀ توبه‏کاری، نشانه‌ای [از قدرتِ الله] است.
ما از جانب خویش فضیلتی [= حُکمرانی و نبوت] به داود بخشیدیم [و گفتیم:] «ای کوهساران و ای پرندگان، [در ستایش و نیایش] با او هم‌آواز شوید» و آهن را برایش نرم کردیم [تا هر چه می‌خواهد بسازد].
[به او دستور دادیم] که: «زره‌های بلند [و فراخ] بساز و در ‌بافتن [و پیوستنِ حلقه‌های زره] سنجیده و دقیق کار کن و [شما ای مردم،] نیکوکاری کنید [که] بی‌تردید، من به آنچه می‌کنید بینا هستم».
و برای سلیمان، باد را [به خدمت گماشتیم] که [در وزشِ] صبحگاهان، مسیر یک ماهه را طی می‌کرد و شامگاهان [نیز] مسیر یک ماهه را می‌پیمود؛ و چشمۀ مس [گداخته] را برایش روان ساختیم و گروهی از جنیان، به فرمان پروردگارش، نزد او کار می‌کردند و هر یک از آنان که از فرمان ما سرپیچی می‌کرد، از عذاب سوزان به او می‌چشاندیم.
آنها هر چه می‌خواست برایش می‌ساختند: از [کاخ و] عبادتگاه و مجسمه و کاسه‌هایی [که از بزرگی] همچون حوض [بودند] و دیگ‏هایی بسیار بزرگ و ثابت. [به آنان گفتیم:] «ای آل داود، سپاس [نعمت‏های مرا] به جای آوردید» و[لی] اندکی از بندگانم سپاسگزارند.
هنگامی که مرگ را بر سلیمان مقرر داشتیم، [هیچ کس] آنان را از مرگش آگاه نساخت، مگر موریانه‌ای که عصایش را ‌خورد. وقتی [پیکر سلیمان] فروافتاد، جنیان دریافتند که اگر از غیب آگاه بودند، هرگز در آن عذاب خفت‌بار [و کارِ طاقت‌فرسا] باقی نمی‌ماندند.
در محل سكونتِ [قوم] «سبأ» دو باغ [بزرگ] از راست و چپ [قرار داشت] كه نشانه‏اى [از قدرت و بخشش الهى] بود. [به آنان گفتیم:] «از روزی پروردگار‌تان بخورید و شُکرگزارش باشید [که] سرزمینی پاک و پروردگاری آمرزنده [دارید].
اما آنان [از شُکر و ایمان] روی گرداندند؛ پس ما سیلی ویرانگر به سویشان روانه کردیم و دو باغ [پرمحصول] آنان را به دو باغ [بی‌ارزش] تبدیل نمودیم [که تنها] میوه‌های تلخ و شوره‌گز و اندکی سِدر داشت.
ما آنان را به سزای ناسپاسی‌شان اینچنین کیفر دادیم و آیا جز ناسپاس را کیفر می‌دهیم؟
و [همچنین] میان آنها [= قوم سبأ در یمن] و سرزمین‏هایی که به آنها برکت داده بودیم [= شام] شهرهایی [خرّم و] به‌هم‌پیوسته قرار دادیم و سیر و سفری [آسان] در آن مقرر نمودیم [و به آنان گفتیم:] «شب و روز بین آنها ایمن [و آسوده] سفر کنید».
اما آنان [با ناسپاسی] گفتند: «پروردگارا، میان سفرهای ما فاصلۀ بیشتری ایجاد کن [تا ارزش اسب‏ها و شترهایمان نمایان گردد و بینوایان نتوانند همچون ثروتمندان به راحتى سفر كنند]». آنان به خویشتن ستم کردند؛ ما نیز سخت آنها را متفرق و پراکنده ساختیم و [سرگذشت] آنان را داستانی [عبرت‌آموز] برای دیگران قرار دادیم. به راستی که در این [ماجرا] برای هر شکیبای سپاسگزاری، نشانه‌هایی [از قدرت الهی] است.
و یقیناً ابلیس گمان خود را در مورد آنان به تحقق رساند؛ پس جز گروهی [اندک] از مؤمنان، [همگی] از او پیروی کردند.
[شیطان] بر آنان هیچ تسلطی نداشت؛ بلکه [ما می‌خواستیم] کسی را که به آخرت ایمان دارد، از کسی که دربارۀ آن تردید دارد معلوم کنیم؛ و پروردگارت بر هر چیزی نگهبان است.
[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «کسانی را که به جای الله [یاور و شفاعتگرِ خود] می‌پندارید، [به فریاد] بخوانید. آنان حتی همسنگِ ذره‌ای در آسمان‏ها و زمین مالک چیزی نیستند و نه در [آفرینش و تدبیر] آن دو [= زمین و آسمان] شرکتی دارند و نه او [= الله] از جانب آنان هیچ پشتیبانی دارد.
شفاعت [هیچ کس] نزد او [= الله] سودی ندارد؛ مگر برای آن کس که [الله] به او اجازه داده باشد. [در آن روز فرشتگان از خوف و هیبت الهی ترسانند] تا آنگاه که اضطراب [و تشویش] از دل‏هایشان برطرف می‌گردد، [گروهی از آنان به گروه دیگر] می‌گویند: «پروردگار‌تان چه گفت؟» [آنان در پاسخ] می‌گویند: «حق را [فرمود] و او بلندمرتبۀ بزرگ است»
[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «چه کسی از آسمان‏ها و زمین به شما روزی می‌دهد؟» [در پاسخ] بگو: «الله؛ و یقیناً [یک گروه از بین] ما و شما یا بر [راهِ] هدایت است یا در گمراهى آشكار».
بگو: «[روز قیامت] شما از گناهی که ما مرتکب شده‌ایم بازخواست نمی‌شوید و ما را [نیز] به خاطر آنچه شما انجام می‌دهید بازخواست نمی‌کنند».
بگو: «[آن روز] پروردگارمان [همۀ] ما را گرد می‌آورد؛ سپس میان ما به‏حق [و عدالت] داوری می‌کند و او داورِ داناست».
بگو: «کسانی را که [در قدرت و تدبیر] شریک او [= الله] ساخته‌اید به من نشان دهید. هرگز [چنین نیست که می‌پندارید]؛ بلکه او الله شکست‌ناپذیرِ حکیم است.
[ای پیامبر،] ما تو را جز بشارت‌بخش و بیم‌دهنده‌ای برای همۀ مردم نفرستادیم؛ اما بیشتر مردم [این حقیقت را] نمی‌دانند.
و [کافران] می‌گویند: «اگر راستگویید، این وعدۀ [قیامت] کی خواهد بود؟»
بگو: «وعده‌گاهتان روزی است که نه ساعتی از آن تأخیر می‌کنید و نه [بر آن] پیشی می‌گیرید».
و کسانی که کفر ورزیدند می‌گویند: «ما هرگز به این قرآن و به آن [کتاب‏هایی] که پیش از آن بوده است ایمان نمی‌آوریم». كاش مى‏دیدى زمانی را كه این ستمکاران در پیشگاه پروردگارشان نگاه داشته مى‏شوند [و] سخن یكدیگر را رد مى‏كنند [و هر یک گناه را به گردن دیگری می‌اندازد]. کسانی که [در دنیا] به ناتوانی کشیده شده بودند به کسانی که گردنکشی می‌کردند می‌گویند: «اگر شما نبودید، ما قطعاً ایمان مى‏آوردیم».
کسانی که گردنکشی می‌کردند [در پاسخ به] کسانی که به ناتوانی کشیده شده بودند می‌گویند: «آیا ما [بودیم که] شما را از هدایت ـ پس از آنکه به سویتان آمدـ بازداشتیم؟ [هرگز؛] بلکه شما خود گناهکار [و اهل فساد] بودید».
کسانی که به ناتوانی کشیده شده بودند به کسانی که گردنکشی می‌کردند می‌گویند: «[چنین نیست؛] بلکه نیرنگ شب و ‌روز [شما سبب شد که از هدایت بازمانیم]؛ آنگاه ‌که به ما دستور می‌دادید به الله کافر شویم و [در قدرت و عبادت] همتایانی برایش قرار دهیم». آنان هنگامی که عذاب [الهی] را می‌بینند، پشیمانی خود را [در دل] پنهان می‌کنند و ما غُل و زنجیرها را در گردن‌ کسانی که کفر ورزیده‌اند می‌اندازیم. آیا جز [به کیفرِ] آنچه می‌کردند مجازات می‌شوند؟
و در هیچ شهری بیم‌دهند‌ای نفرستادیم، مگر اینکه ثروتمندانِ سرکشِ آنجا گفتند: «پیامى را كه مأمور به [ابلاغ] آن شده‏اید، قطعاً انكار مى‏كنیم».
آنان می‌گفتند: «اموال و فرزندان ما [از شما] بیشتر است و هرگز مجازات نخواهیم شد».
[ای پیامبر،] بگو: «بی‌تردید، پروردگارم [برای آزمایش مردم، نعمت و] روزی را بر هر کس که بخواهد، گسترده می‌دارد و [یا] تنگ می‌گیرد؛ ولی بیشتر مردم نمی‌دانند».
و اموال‌ و فرزندانتان [فضیلتی] نیست که شما را به پیشگاهِ ما نزدیک سازد، مگر کسی ‌که ایمان آورده‌ و کاری شایسته انجام داده‌ است؛ که آنان در برابر آنچه کرده‌اند، پاداش دو چندان دارند و در خانه‌های بلند بهشت، در امن و آسایشند».
و كسانى كه در [دور کردنِ مردم از] آیات ما می‌كوشند تا [به پندار خویش‌] ما را درمانده کنند، آنان قطعاً [به عذاب دوزخ] فراخوانده می‌شوند.
[ای پیامبر،] بگو: «بی‌تردید، پروردگارم [نعمت و] روزی را بر هر کس که بخواهد، گسترده می‌دارد و [یا] تنگ می‌گیرد؛ و هر چیزی را [که در راه الله] انفاق کنید، او به جای آن [مال ـ و بهتر از آن ـ به شما] بازپس می‌دهد؛ و او تعالی بهترین روزی‌دهنده است».
و [یاد کن از] روزی که الله همۀ آنان را برمی‌انگیزد، آنگاه به فرشتگان می‌گوید: «آیا اینها شما را عبادت می‏کردند؟»
[فرشتگان] می‌گویند: «تو منزّهی؛ [دوست و] کارسازِ ما تو هستی، نه آنان؛ بلکه [این مشرکان] شیاطین را عبادت می‏کردند و بیشتر آنان به آنها ایمان داشتند».
امروز هیچ یک از شما سود و زیانی برای دیگری ندارد؛ و به کسانی که [با شرک ورزیدن] به خود ستم می‌کردند می‌گوییم: «عذاب آتشی را بچشید که آن را تکذیب می‌کردید».
و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان [= کافران] خوانده می‌شود، می‌گویند: «این جز مردی نیست که می‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان عبادت می‏کردند بازدارد»؛ و [نیز] می‌گویند: «این [قرآن] جز دروغی بربافته نیست»؛ و کسانی که کفر ورزیدند، دربارۀ حق ـ وقتی به سویشان آمد ـ گفتند: «این [قرآن، چیزی] نیست، مگر جادویی آشکار».
ما [پیش از این قرآن] هیچ کتابی به آنان [= مشرکان] نداده‌ایم که آن را بخوانند [و با استناد به مطالبش تو را دروغگو بدانند] و پیش از تو هیچ بیم‌دهنده‌ای به سویشان نفرستاده‌ایم.
کسانی که پیش از آنان بودند [نیز پیامبران الهی را] دروغگو انگاشتند و [این در حالی است که مشرکانِ قوم تو، حتی] به یک‌دهمِ آنچه [از قدرت و ثروت] به آنان داده بودیم نرسیده‌اند ولی [آن کافران] پیامبرانم را دروغگو انگاشتند؛ [بنگر که] کیفر من چگونه بود.
[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «من شما را فقط به یک [سخن] پند می‏دهم و [آن] اینکه: دو دو و یک یک [= گروهی یا انفرادی] برای الله برخیزید، سپس [در احوال و زندگی پیامبر] بیندیشید [تا بدانید که] این همنشین شما [محمد] دیوانه نیست؛ او بیم‌دهنده‌ای است که پیش از [فرارسیدن] عذابی سخت، برای [هدایت] شما آمده است».
بگو: «هر پاداشی که [برای رسالتم] از شما خواسته‌ام، برای خودتان باشد. پاداش من جز بر [عهدۀ] الله نیست و او تعالی بر هر چیزی گواه است».
بگو: «یقیناً پروردگارم، که دانای رازهای نهان است، حق را بر باطل فرومی‌افکنَد [و آن را نابود می‌سازد]».
بگو: «حق [= اسلام] فرارسید و باطل نه می‌تواند [تأثیر و قدرت جدیدى] آغاز كند و نه [نفوذ گذشته‏اش را] بازگردانَد».
بگو: «اگر [من با رساندن این پیام] گمراه شده باشم، جز این نیست که به زیان خویش گمراه ‌شده‌ام و اگر هدایت یافته باشم، به سببِ آن [سخنی] است که پروردگارم بر من وحی می‌کند. بی‌تردید، او شنوا [و] نزدیک است».
کاش هنگامی را می‌دیدی که [کافران از مشاهدۀ عذاب] وحشت‌زده می‌شوند و [هیچ راهِ] گریزی نیست و آنان را از جای نزدیکی [که انتظارش را ندارند] دستگیر می‌کنند.
آنان [در این حال] می‌گویند: «به این [قیامت] ایمان آوردیم»؛ و [اکنون که مرده‌اند] چگونه از جایی [چنین] دور، دسترسی [به ایمان] برایشان ممکن است؟
حال آنکه آنان در دنیا این [قیامت] را انکار می‌کردند و از دور [و بدون دانش و آگاهی،] نسبت‏های ناروا [به پیامبر] می‌دادند.
و [سرانجام،] میان آنان و آنچه [از لذت‏های دنیوی] که میل دارند جدایى افتاد؛ چنان كه پیش از این نیز با امثال [و همفكرانِ] اینان نیز چنین رفتاری شد [چرا که] یقیناً آنان [نیز نسبت به قیامت] سخت در تردید بودند.
سورة سبأ
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورةُ (سَبَأٍ) من السُّوَر المكِّية، وقد نزَلتْ بعد سورة (لُقْمانَ)، وافتُتِحت بحمدِ الله وإثباتِ العلم له، وجاءت على ذِكْرِ إثباتِ البعث والجزاء، وأنَّه سبحانه يُعطِي مَن أطاع وآمَن، ويَمنَع من كفَر وجحَد، وقومُ (سَبَأٍ) هم مثالٌ واقعي لكفرِ النعمة وجحودها، ومثالٌ لقدرةِ الله عزَّ وجلَّ في الإيجاد والإعدام والتصرُّف في الكون، و(سَبَأٌ): اسمٌ لرجُلٍ.

ترتيبها المصحفي
34
نوعها
مكية
ألفاظها
884
ترتيب نزولها
58
العد المدني الأول
56
العد المدني الأخير
56
العد البصري
56
العد الكوفي
56
العد الشامي
55

* سورةُ (سَبَأٍ):

سُمِّيت سورةُ (سَبَأٍ) بهذا الاسم؛ لورودِ قصة أهل (سَبَأٍ) فيها، و(سَبَأٌ): اسمٌ لرجُلٍ؛ صح عن عبدِ اللهِ بن عباسٍ رضي الله عنهما أنه قال: «إنَّ رجُلًا سألَ رسولَ اللهِ ﷺ عن سَبَأٍ؛ ما هو؟ أرجُلٌ أم امرأةٌ أم أرضٌ؟ فقال: «بل هو رجُلٌ، ولَدَ عشَرةً، فسكَنَ اليمَنَ منهم ستَّةٌ، وبالشَّامِ منهم أربعةٌ؛ فأمَّا اليمانيُّون: فمَذْحِجٌ، وكِنْدةُ، والأَزْدُ، والأشعَريُّون، وأنمارٌ، وحِمْيَرُ، عرَبًا كلُّها، وأمَّا الشَّاميَّةُ: فلَخْمٌ، وجُذَامُ، وعاملةُ، وغسَّانُ»». أخرجه أحمد (٢٨٩٨).

1. الاستفتاح بالحمد (١-٢).

2. قضية البعث والجزاء (٣-٩).

3. أمثلة عن شكرِ النعمة وكفرها (١٠-٢١).

4. داودُ وسليمان عليهما السلام مثالٌ عملي للأوَّابين الشاكرين (١٠-١٤).

5. قومُ (سَبَأٍ) مثالٌ واقعي لعاقبة كفرِ النِّعمة (١٥-٢١).

6. حوار مع المشركين (٢٢-٢٨).

7. مِن مَشاهدِ يوم القيامة (٢٩-٣٣).

8. التَّرَف والمُترَفون (٣٤-٣٩).

9. عَوْدٌ إلى مَشاهدِ يوم القيامة (٤٠-٤٢).

10. عود إلى حال المشركين في الدنيا (٤٣-٤٥).

11. دعوة للتفكُّر والنظر (٤٦-٥٤).

ينظر: "التفسير الموضوعي لسور القرآن الكريم " لمجموعة من العلماء (6 /172).

مقصدُها هو إثباتُ قدرةِ الله عزَّ وجلَّ على الإيجادِ والإعدامِ والتَّصرُّفِ في الكونِ، يُعطِي مَن شكَر، ويَمنَع مَن جحَد وكفَر، وذلك حقيقٌ منه إثباتُ يوم البعث والجزاء، ووقوعُه لا محالة، وقصَّةُ (سَبَأٍ) أكبَرُ دليل على ذلك المقصد.

ينظر: "مصاعد النظر للإشراف على مقاصد السور" للبقاعي (2 /377).