ترجمة سورة الإسراء

الترجمة الفارسية - دار الإسلام

ترجمة معاني سورة الإسراء باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية - دار الإسلام.
من تأليف: فريق عمل اللغة الفارسية بموقع دار الإسلام .

پاک و منزّه است آن [پروردگاری‌] كه بنده‌اش [محمد] را شبانگاه از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى ـ كه پیرامونش را بركت داده‌ایم ـ سِیر داد تا برخی از نشانه‌هاى [قدرت] خویش را به او بنمایانیم. بی‌تردید، او همان شنواى بیناست.
و ما به موسی کتاب [تورات] دادیم و آن را [مایۀ] هدایتِ بنی‌اسرائیل ساختیم [و فرمودیم] که: «کارگزاری جز من [برای خود] برنگزینید».
ای فرزندانِ کسانی‌ که آنان را با نوح [در کشتی] سوار کردیم، به راستی او [= نوح] بنده‌ای شکرگزار بود.
و در کتاب [تورات] به بنی‌اسرائیل وحی کردیم که قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعاً سرکشی [و طغیانِ] بزرگی خواهید نمود.
پس هر گاه وعدۀ نخستین از آن دو [بار]‏ فرارسید، گروهی از بندگانِ بسیار نیرومند [و پیکارجویِ] خود را بر شما برمی‌انگیزیم تا میان خانه‌ها[یتان براى قتل و غارتِ شما] به جستجو درآیند؛ و این وعده‌ای انجام‌شدنی [و قطعی] بود.
آنگاه [پس از مدتی] شما را بر آنان مسلط می‌گردانیم و با اموال و فرزندان یاری‌تان می‌کنیم، و [تعداد] نفرات شما را بیشتر [از دشمن] می‌گردانیم.
اگر [در گفتار و رفتار] نیکی کنید، به خود نیکی کرده‌اید؛ و اگر بدی کنید، [باز هم به] خود کرده‌اید. پس هنگامی‌ که وعدۀ دیگر فرارسید، [دشمن آنچنان شما را خوار می‌سازد] که آثار غم و اندوه در چهره‌هایتان ظاهر می‌شود و همان گونه که بارِ نخست وارد شدند، [این بار نیز حمله می‌آورند] تا به مسجد[الاقصی] داخل ‌شوند و تا بر هر چه دست یابند یکسره نابود کنند.
[ای بنی‌اسرائیل، اگر توبه كنید] امید است كه پروردگارتان بر شما رحمت آورد و اگر [به تباهی] بازگشتید، ما نیز بازمى‌گردیم و دوزخ را زندانِ كافران کرده‌ایم.
به راستی که این قرآن به استوارترین راه هدایت مى‌کند و به مؤمنانى كه كارهاى شایسته مى‌كنند مژده مى‌دهد كه پاداشى بزرگ برایشان [در پیش] است.
و براى كسانى كه به آخرت ایمان نمى‌آورند، عذابى دردناک مهیّا كرده‌ایم.
انسان [در هنگام خشم، از روی نادانی و شتاب، نفرین می‌کند و] بدى را مى‌طلبد، همان گونه كه نیکی را می‌خواهد؛ و انسان همواره شتابزده است‌.
شب و روز را دو نشانه[ی قدرت و یگانگی خویش] قرار دادیم؛ و نشانۀ شب را محو [و تیره‌] كردیم و نشانۀ روز را آشکار و روشن قرار دادیم تا از پروردگارتان روزى بجویید و شمار سال‏ها و حساب [وقایع] را بدانید؛ و هر چیزى را به تفصیل بیان كردیم.
و [سرنوشتِ‌] رفتار هر انسانى را [تا لحظۀ حسابرسی] در گردنش بسته‌ایم و روز قیامت نوشته‌اى برایش بیرون می‌آوریم كه آن را گشوده می‌بیند.
[به او می‌گوییم:] «نامه‌ات را بخوان. کافی است که امروز خود حسابگرِ خویش باشی».
هر کس راه [راست‌] یافت، جز این نیست كه به سود خویش راه یافته است و هر کس گمراه شد، یقیناً به زیان خود گمراه شده است؛ و هیچ گناهکاری، بارِ گناه دیگری را برنمی‌دارد؛ و ما هرگز [قومی را] مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه [میانشان] پیامبری مبعوث کرده باشیم [تا وظایفشان را بیان کند].
و هر گاه بخواهیم [مردم] شهری را نابود کنیم، [نخست] به ثروتمندانِ سرکشِ آنجا فرمان [اطاعت از الله و پیروی از پیامبران را] می‌دهیم، سپس وقتی در آنجا به فساد [و مخالفت] برخاستند، وعده[ی عذاب الهی بر] آنجا محقق می‌گردد؛ آنگاه آنجا را به شدت در هم می‏کوبیم [و ساکنانش را از بین می‏بریم].
و چه بسیار نسل‏هایی را که پس از نوح [زندگی می‌کردند] هلاک کردیم و [همین] کافی است که پروردگارت از گناهان بندگانش آگاه [و نسبت به آنان] بیناست.
هر کس خواهان [دنیاى‌] زودگذر است، هر چه بخواهیم [و] به هر كه بخواهیم [بهره‌ای] از آن مى‌دهیم؛ آنگاه دوزخ را نصیبش می‌کنیم كه در آنجا خوار و رانده‌شده وارد می‌گردد.
و هر کس [زندگی] آخرت را بخواهد و برای [رسیدن به] آن با جدیّت بکوشد و مؤمن باشد، اینان کسانی هستند که از تلاششان قدردانی خواهد شد.
همه را ـ [خواه] این گروه [بدکار] و [یا] آن گروه [نیکوکار]ـ از بخشش [و نعمت‏های دنیویِ] پروردگارت بهره‌مند می‌سازیم و بخششِ پروردگارت [از کسی] منع نشده است.
بنگر که چگونه برخی از آنان را [از لحاظ مال و مقام] بر برخی دیگر برترى داده‌ایم؛ و قطعاً آخرت [در مقایسه با دنیا] از نظرِ درجات، بزرگ‌تر و از لحاظ فضیلت، برتر است [پس مومن باید به آن اشتیاق ورزد].
[ای انسان، هرگز هیچ] معبود دیگری را با الله [شریک] قرار نده که نکوهیده و بی‌یاور خواهی ماند.
و پروردگارت چنین فرمان داده است که: «جز او را عبادت نکنید و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه یکی از آن دو یا هر دوی آنها در کنارِ تو به سن پیری رسیدند، حتی کمترین اهانتی به ایشان نکن و بر سرشان فریاد نزن و به نیکی [و مهربانی] با آنان سخن بگو.
و از روی مهربانی، در برابرشان فروتن باش و بگو: «پروردگارا، همان‌ گونه که [بر من رحمت آوردند و] مرا در کودکی پرورش دادند، [تو نیز] به آنان رحمت آور».
پروردگارِ شما، به آنچه در دل‏هایتان است آگاه‌تر است. اگر شایسته باشید، یقیناً او در حقِ توبه‌کاران آمرزنده است.
و حق خویشاوند را به او بده [= صلۀ رحِم به جای آور] و نیازمند و درراه‌مانده [را یاری كن‌] و ولخرجى و اسراف نكن.
در حقیقت، اسرافكاران برادرانِ شیاطین هستند و شیطان نسبت به پروردگارش همواره ناسپاس بوده است.
و اگر به امید رحمت و [گشایش‏ روزی] از جانب پروردگارت [به ناچار] از آنان روی می‌گردانی، سخنی نرم به آنان بگو.
و [هرگز] دست از انفاق نبند و [نیز] گشاده‌دستیِ بسیار نکن که ملامت‌شده و حسرت‌زده می‌گردی.
بی‌گمان، پروردگارت، [نعمت و] روزی را بر هر کس که بخواهد گسترده می‌دارد و یا تنگ می‌گیرد. بی‌تردید، او همواره به [احوالِ] بندگانش آگاه و بیناست‌.
و فرزندانتان را از بیم تنگدستى نكشید. ما به آنان و شما روزى مى‌بخشیم. یقیناً كشتنِ آنها همواره خطایى بزرگ است.
و نزدیک زنا نشوید. بی‌تردید، آن [کار،] بسیار زشت و راهی ناپسند است.
و كسى را كه الله [كشتنش را] حرام كرده است جز به‏حق نكشید؛ و هر کس به ستم كشته شود، به قیّمِ او قدرت [و حق قصاص] داده‌ایم؛ او نیز نباید در [کیفرِ‌] قتل زیاده‌روى كند. بی‌تردید، او [= ولیّ دَم] تحت حمایت [الله و شرع مقدس] قرار دارد.
و به مال یتیم ـ جز به شیوه‌ای که نیکوتر است‌ـ نزدیک نشوید تا آنگاه که به حدِ [رشد و] بلوغش برسد و به پیمان [خویش] وفا کنید؛ چرا که [از شما] دربارۀ پیمان پرسیده خواهد شد.
و هنگامی ‌که [در خرید و فروش، اجناس را] پیمانه می‌کنید، پیمانه را کامل [و تمام] بدهید و [آنها را] با ترازوی درست وزن کنید. این [کار] برای شما بهتر و سرانجامش نیکو‌تر است.
و از آنچه دانشی دربارۀ آن نداری پیروی نکن. بی‌تردید [در قیامت،] گوش و چشم و دل، از همۀ اینها بازخواست خواهد شد.
و در زمین با تکبر راه نرو. تو هرگز نمی‌توانی [با راه رفتنِ غرورآمیزت] زمین را بشکافی و در بلندی [و گردن‌فرازی نیز] به کوه‏ها نمی‌رسی.
همۀ اینها، گناهش نزد پروردگارت ناپسند است.
این از آن حکمت[هایی] است که از جانب پروردگارت به تو وحی شده است؛ و معبودِ دیگری با الله قرار نده که نکوهیده و رانده‌شده به دوزخ خواهی افتاد.
آیا [شما مشرکان گمان می‌کنید كه‌] پروردگارتان [داشتن‌] پسران را به شما اختصاص داده است و خود از [میانِ] فرشتگان، دخترانى برگرفته است؟ به راستی که سخنى بسیار بزرگ [و ناروا] مى‌گویید.
و بی‌تردید، ما در این قرآن [احکام و اندرزها را با شیوه‌های] گونا‌گون بیان كردیم تا [مردم] پند بگیرند؛ و[لى‌ این سخنان،] جز دوری [از حق] بر آنان نمى‌افزاید.
[ای پیامبر،] بگو: «اگر [بر فرضِ محال،] چنان که [مشرکان] می‌گویند، با او [= الله] معبودانی [دیگر] بود، در این صورت، آنان [برای تقرّب و کسبِ خشنودی پروردگار] به سوی [اللهِ] صاحب‌عرش راهی می‌جستند».
او تعالی پاک و منزّه است و از آنچه آنان می‌گویند، بسی برتر است.
آسمان‏های هفتگانه و زمین و هر ‌کس در آنهاست او را به پاکی می‌ستایند؛ و هیچ چیز نیست مگر آنکه او را به پاکی یاد می‌کند؛ ولی شما تسبیح‌ آنان را درنمی‌یابید. بی‌تردید، او همواره بردبار [و] آمرزنده است.
و [ای پیامبر،] هنگامی‌ که قرآن می‌خوانی، میان تو و کسانی ‌که به آخرت ایمان ندارند، پرده‌ای پوشیده قرار می‌دهیم.
و پوششی بر دل‏هایشان قرار دادیم تا [پیام] آن را درنیابند و در گوش‏هایشان سنگینى [نهادیم تا حق را نشنوند‌]؛ و چون پروردگارت را در قرآن به یگانگى یاد می‌كنى، با نفرت پشت مى‌كنند [و می‌گریزند].
و آنگاه كه [کافران] به تو گوش می‌سپارند، ما بهتر مى‌دانیم که به چه [منظور و چگونه] گوش مى‌دهند و [نیز] آنگاه كه نجوا مى‌کنند [ما از سخنانشان آگاهیم]؛ آنگاه که ستمکاران [مشرک به مردم] می‌گویند: «شما جز از مردى جادوشده پیروى نمى‌كنید».
بنگر که چگونه برایت مثال‏ها زدند، پس گمراه شدند و در نتیجه، نمی‌توانند راهی [به سوی حق] بیابند.
و [مشرکان] گفتند: «آیا هنگامی‌ که استخوان‏هایی [پوسیده و] پراکنده شدیم، دوباره با آفرینشی جدید برانگیخته می‌شویم؟»
بگو: «[حتی اگر] سنگ باشید یا آهن
یا [هر] آفریده‌ای که در خاطرتان بزرگ می‌نماید، [باز هم الله می‌تواند شما را زنده کند]. پس خواهند گفت: «چه کسی ما را بازمی‌گردانَد؟» بگو: «[همان پروردگاری] ‌که نخستین بار شما را آفرید». آنگاه سرهایشان را [به نشانۀ ناباوری] در برابر تو تکان می‌دهند و مى‌گویند: «آن [حادثه] كى خواهد بود؟» بگو: «چه بسا نزدیک باشد.
روزى كه [الله] شما را [به صحرای محشر] فرامى‌خوانَد و شما با سپاس و ستایش اجابتش مى‌کنید و مى‌پندارید كه جز اندكى [در دنیا] به سر نبرده‌اید».
و [ای پیامبر،] به بندگانم بگو با بهترین [الفاظ با یكدیگر] صحبت كنند [و از بددهانی بپرهیزند؛ چرا که] بی‌تردید، شیطان میان آنان دشمنی می‌افکنَد. به راستی که شیطان برای انسان، دشمنی آشکار است‌.
[ای مردم،] پروردگارتان به [احوال‌] شما داناتر است؛ اگر بخواهد، بر شما رحمت می‌آورد یا اگر بخواهد، عذابتان می‌کند؛ و [ای پیامبر،] ما تو را [برای آنان، نگهبان و] کارگزار نفرستاده‌ایم‌.
پروردگارت به [هر چه و] هر ‌کس در آسمان‏ها و زمین است داناتر است؛ و به راستی [ما] برخی پیامبران را [با افزونیِ پیروان و اعطای کتاب،] بر برخی [دیگر] برتری بخشیدیم و به داوود زَبور دادیم.
[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «كسانى را كه به جاى او [معبود و کارسازِ خویش] پنداشته‌اید فرابخوانید؛ [خواهید دید که] نه مى‌توانند گزندی را از شما دور کنند و نه قادرند آن را [به سوی دیگری] بگردانند».
کسانی را که آنان [به یاری و دعا] می‌خوانند، خود [با عبادت و عمل صالح] وسیله‌ای [برای تقرّب] به پروردگارشان می‌جویند [و در رقابتند تا بدانند] كدام‏یک از آنان [به عبادت الله] نزدیک‌ترند و به رحمتش امیدوارند و از عذابش می‌ترسند؛ [چرا که] بی‌تردید، عذاب پروردگارت همواره شایستۀ پرهیز است.
و هیچ شهرى نیست مگر اینكه [به سبب کفر و نافرمانى، مردمِ] آن را پیش از روز قیامت نابود می‌کنیم یا به عذابى سخت گرفتار مى‌سازیم. این [کیفر] در کتاب الهی [= لوح محفوظ] ثبت است.
[چیزى‌] ما را از فرستادن معجزات [درخواستى مشركان‌] بازنداشت، مگر اینكه پیشینیان آن را دروغ پنداشتند؛ و ما به‏ ثمود [قوم صالح] آن ماده‌شتر را به عنوان نشانه‌ای روشن دادیم؛ اما به آن ستم كردند و ما نشانه‌ها [و معجزات] را جز براى بیم‏دادن [مردم] نمى‌فرستیم.
و [به یاد آور‌] هنگامى كه به تو گفتیم: «یقیناً پروردگارت بر مردم احاطه دارد [و در قبضه قدرت او هستند]»؛ و آن رؤیایى را كه [در شب معراج] به تو نمایاندیم؛ و [همچنین] آن درختِ لعنت‌شده [زَقّوم] در قرآن را جز براى آزمایش مردم قرار ندادیم؛ و ما آنان را بیم مى‌دهیم، ولى جز بر سرکشیِ بیشتر آنان نمى‌افزاید.
و [یاد کن از] هنگامی که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید»؛ [همگی] سجده کردند، جز ابلیس که [از روی تکبر سر باز زد و] گفت: «آیا برای کسی سجده کنم که [او را] از گِل آفریده‌ای؟»
[و] گفت: «به من خبر بده آیا این همان کسی است که او را بر من [برتری دادی و] گرامی داشتی؟ اگر تا روز قیامت به من مهلت دهی، فرزندانش را ـ جز عدۀ کمی ـ [مهار زده و] ریشه‌کن خواهم کرد».
[الله] فرمود: «برو که هر یک از آنان که از تو پیروی کند، یقیناً دوزخ پاداشتان خواهد بود كه پاداشی کامل است.
و هر کس از آنان را توانستى به آواى خود برانگیز [و به سوی گناه بکش] و با سواران و پیادگانت بر آنان بانگ بزن [تا آلودۀ گناه گردند] و در اموال و فرزندان، شریکشان شو و به آنان وعده[های واهی] بده؛ و[لى] شیطان به آنان وعده نمى‌دهد مگر به فریب.
[ای شیطان،] تو هرگز تسلطی بر بندگان من نخواهی داشت»؛ و [ای پیامبر،] همین بس که پروردگارت [کارگزار و] نگهبانِ آنان [= مؤمنان] باشد.
[ای مردم،] پروردگار شما کسی است که کشتی را در دریا برایتان به حرکت درمی‌آورد تا از فضلش بهره‌مند گردید. بی‌تردید، او همواره نسبت به شما مهربان است.
و آنگاه که در دریا گزندی به شما می‌رسد، هر کس را [به حاجت‌خواهی] مى‌خوانید، ناپدید [و فراموش‌] مى‌گردد مگر [ذات پاکِ] او؛ اما وقتی شما را [از خطر مرگ] رهاند و به خشکی ‌رساند، [از عبادت الله به یگانگی] رویگردان مى‌شوید؛ و انسان همواره ناسپاس است.
آیا [می‌پندارید] از اینکه [الله] شما را در کنارۀ خشکی [در زمین] فرو بَرد یا طوفان شن به سوی شما بفرستد [و سنگبارانتان کند] ایمن شده‌اید؟ آنگاه برای خود هیچ [کارگزار و] نگهبانی نمی‌یابید.
یا ایمن شده‌اید از اینكه بار دیگر شما را به دریا بازگردانَد و تُندبادى کوبنده به سویتان بفرستد و به سزاى كفرتان شما را غرق كند؟ آنگاه در برابر ما هیچ بازپرسی برای خود نمی‌یابید [که دلیل کارمان را جویا شود].
و به راستی، ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا [بر وسایل سفر] سوار کردیم و از انواع [نعمت‏های] پاکیزه به آنان روزی دادیم و آنان را بر بسیاری از موجوداتی که آفریده‌ایم، برتری بسیار بخشیدیم.
و [یاد کن از] روزی که هر گروهی را با پیشوایشان فرامی‌خوانیم؛ آنگاه کسانی که نامه[ی اعمال]شان به [دست] راستشان داده می‌شود، اینان نامۀ خود را [با شادمانی] می‌خوانند و [کوچکترین] ستمی[حتی] به اندازۀ رشتۀ میان هستۀ خرما نمی‌بینند.
و[لی] کسی‌ که در این [دنیا از دیدن حق] نابینا بوده است، در آخرت [نیز] نابینا و گمراه‌تر است.
[ای پیامبر،] نزدیک بود آنها تو را [با وسوسه‌های خود] از آنچه بر تو وحی کرده‌ایم بفریبند تا [الفاظی] غیر از آن را [که وحی کرده‌ایم] به دروغ به ما نسبت دهی و آنگاه تو را به دوستی بگیرند.
و اگر [ما] تو را ثابت‌قدم نمی‌کردیم، به راستی نزدیک بود اندکی به آنان متمایل شوی [و در آن‌چه که بر تو پیشنهاد داده‏اند و بخاطر اشتیاق زیاد بر ایمان آوردنشان با آن‏ها موافقت کنی].
در آن صورت، حتماً دو چندان [عذاب در این] زندگى و دو چندان [پس از] مرگ به تو مى‌چشاندیم و آنگاه در برابر ما یاورى برای خویش نمى‌یافتى.
و نزدیک بود [که کافران با نیرنگ و دشمنی،] تو را از سرزمین [مکه] برکَنند تا از آنجا بیرونت کنند و [اگر چنین می‌کردند] در آن صورت، آنان [نیز‌] پس از تو جز [زمان‌] اندكى نمى‌ماندند [و گرفتار عذاب می‌شدند].
این [شیوۀ برخورد با ملت‏های ناسپاس،] سنتِ [ما دربارۀ] پیامبرانی است که پیش از تو فرستادیم؛ و [هرگز] در سنت ما [دگرگونی و] تغییری نمی‌یابی.
نماز را از زوال خورشید [= هنگام ظهر] تا نهایت تاریکی شب [= نیمه شب‌] برپا دار و [به ویژه] نماز صبح‌ را. به راستی که نماز صبح [و تلاوت قرآن در این وقت،] مورد مشاهده [و در حضورِ فرشتگانِ روز و شب‌] است.
و [ای پیامبر،] پاسی از شب را [از خواب] برخیز و نماز بگزار. قطعاً [این نماز شب،‌] برای افزونی مقام و مرتبۀ توست [تا درجاتت را برتری بخشد]. امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایشِ [همگان] برانگیزد! [= مقام شفاعت کبری را به تو عطا فرماید].
و بگو: «پروردگارا، مرا [در هر كارى‌] به درستی داخل نما و به درستی خارج ساز [چنان که موردِ رضای توست]؛ و از جانب خویش حجتی یاری‏کننده برای من [در برابر دشمنانم‌] قرار بده».
و بگو: «حق [= اسلام] آمد و باطل [= شرک] نابود شد. به راستی که باطل نابودشدنی است».
و از قرآن، آنچه درمان [شرک و کفر] و رحمتی برای مؤمنان است نازل می‌کنیم و [این کتاب،‌] بر ستمکاران [مشرک‌] جز زیان نمی‌افزاید.
و چون به انسان نعمت [ثروت و سلامتی] می‌دهیم، روى مى‌گردانَد و [از شکرگزاری و عبادت] دورى مى‌کند و چون بدی [و گزندی] به او می‌رسد، [از رحمت الهی] ناامید مى‌گردد.
[ای پیامبر،] بگو: «هر کس طبق روش خویش [و متناسب با هدایت یا گمراهی‌اش] رفتار می‌کند؛ و پروردگارتان بهتر مى‌داند که چه کسی‌ هدایت‌یافته‌تر است».
و [ای پیامبر، کافران] از تو دربارۀ روح می‌پرسند؛ بگو: «روح از [جمله امور غیبی و ناشی از] فرمانِ پروردگارِ من است و جز اندکی از دانش به شما نداده‌اند».
و اگر مى‌خواستیم، قطعاً آنچه را به تو وحى كرده‌ایم [از یادت] مى‌بردیم؛ آنگاه هیچ [کارگزار و] نگهبانی در برابر ما برای خود نمی‌یافتی [که مانع فراموشی‌ات گردد].
ولی [چنین نکردیم و این لطف، به خاطرِ] رحمتی از جانب پروردگارِ توست. بی‌تردید، همواره بخشش او بر تو بسیار است.
[ای پیامبر،] بگو: «اگر انس و جن [همگی] جمع شوند تا همانند این قرآن را بیاورند، [هرگز] همانندش را نخواهند آورد؛ هر چند آنان پشتیبان یکدیگر باشند».
و به راستى ما در این قرآن از هر گونه مثال [و اندرز و داستان] برای مردم آوردیم؛ ولى بیشتر مردم [از پذیرشِ آن] خودداری کردند [و] جز سرِ انكار نداشتند.
و گفتند: «ما هرگز به تو ایمان نمی‌آوریم، مگر اینکه از زمین [مکه] چشمه‏هایی برایمان جاری کنی
یا باغی از نخل و انگور داشته باشی و میان [درختان‌] آن، جوی‏ها روان گردانی‌.
یا چنان كه ادعا کردی، از آسمان پاره‌هایی [از عذاب] بر سرمان بیفكنى یا الله و فرشتگان را در برابرمان حاضر کنی [تا به راستگویی‌ات گواهی دهند]
یا خانه‌ای [آراسته] از طلا داشته باشی یا در آسمان بالا روی؛ و هرگز بالا رفتنت را باور نمی‌کنیم مگر آنکه نوشته‌ای بر ما فرود آوری که آن را بخوانیم». بگو: «پروردگارم منزّه است. آیا من جز بشری فرستاده‌شده هستم؟»
و [چیزى‌] مانع ایمان‏آوردنِ مردم نشد ـ آنگاه كه هدایت برایشان آمد ـ جز اینكه گفتند: «آیا الله یک انسان را به پیامبری برانگیخته است؟»
[ای پیامبر،] بگو: «اگر در زمین [به جای انسان،] فرشتگانی بودند که [همچون شما] با آرامش راه می‌رفتند، قطعاً از آسمان فرشته‌ای را [از جنس خودشان به عنوان] پیامبر بر آنان نازل می‌کردیم».
بگو: «کافی است که الله میان من و شما گواه باشد. بی‌تردید، او همواره [نسبت] به بندگانش آگاه [و] بیناست.
و هر کس که الله او را هدایت کند، هدایت‌یافته[ی واقعی] است و هر کس را که گمراه سازد، هرگز جز او [= الله] دوستانی برایشان نخواهی یافت؛ و آنان را در قیامت، نابینا و گنگ و ناشنوا محشور می‌گردانیم [در حالی که] بر صورت‏هایشان [کشیده می‌شوند]؛ جایگاهشان دوزخ است [که] هر گاه شعله‌اش فرونشیند، شراره‌ای بر آنان مى‌افزاییم‌.
این جزای آنان است؛ چرا كه آیات ما را انكار كردند و گفتند: «آیا هنگامی‌ که استخوان‏هایی [پوسیده و] پراکنده شدیم، دوباره با آفرینشی جدید‌ برانگیخته می‌شویم؟»
آیا ندانستند الله كه آسمان‏ها و زمین را آفریده است، می‌تواند همانند آنان را بیافریند و اَجَلی برایشان تعیین کرده است كه هیچ تردیدی در آن نیست؟ و[لى‌] ستمکاران جز انكار [چیزى را] نپذیرفتند.
[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «اگر شما مالک گنجینه‌های [بخشش و] رحمتِ پروردگارم بودید، [باز هم] از بیم خرج کردن [و تنگدستی] از انفاق خوداری می‌کردید؛ و انسان همواره بخیل [و تنگ‌نظر] است».
و به راستی، ما نُه معجزۀ روشن [را به عنوان نشانه‌های پیامبری] به موسی دادیم؛ پس از بنی‌اسرائیل بپرس آنگاه که [موسی‌] نزدشان آمد و فرعون به او گفت: «ای موسی، یقیناً تو را افسون‌شده می‌پندارم».
[موسی] گفت: «تو قطعاً مى‌دانى كه اینها [= معجزات] را [کسی] جز پروردگار آسمان‏ها و زمین نفرستاده است. [این معجزات،] دلایلی روشن [دربارۀ قدرت و یگانگی الله و راستگوییِ پیامبرش هستند]؛ و اى فرعون، به راستى که تو را هلاک‌شده [و زیان‌دیده] مى‌پندارم».
[فرعون] خواست که آنان [= بنی‌اسرائیل] را از آن سرزمین بیرون کند؛ و[لی ما] او و تمام کسانی را که همراهش بودند غرق کردیم.
و پس از [نابودیِ] او به بنی‌اسرائیل گفتیم: «در سرزمین [شام] ساکن شوید و هنگامی‌ که وعدۀ آخرت فرارسید، همۀ شما را با هم [به صحرای محشر] می‌آوریم».
و این [قرآن] را به‏حق نازل کردیم و به‏حق [و بدون هیچ تحریف و تغییری] نازل شد؛ و [ای محمد،] تو را جز بشارتگر و بیم‌دهنده نفرستادیم.
و قرآنى [گرانقدر را] بخش‌بخش [و به مرور بر تو] نازل كردیم تا آن را با درنگ [و آهستگی] برای مردم بخوانى؛ و آن را به تدریج [و بر حسب رویدادهای مختلف] نازل كردیم.
[ای پیامبر، به کافران] بگو: «[چه‌] به آن ایمان بیاورید یا نیاورید [فرقی به حالتان ندارد]. بی‌تردید، كسانى كه قبل از [نزول‌] آن، دانش [کتاب‏های آسمانیِ پیشین را] یافته‌اند، چون [آیات قرآن‌] بر آنان خوانده شود، سجده‌كنان بر [زمین] مى‌افتند».
و می‌گویند: «پروردگارمان پاک و منزّه است. یقیناً وعدۀ پروردگارمان انجام‌شدنی است».
و [آنگاه] گریه‌کنان بر [زمین] مى‌افتند و [تلاوتِ قرآن و تدبر در آیاتش] بر فروتنی‌شان می‌افزاید.
بگو: «الله» را بخوانید یا «رحمان» را بخوانید؛ هر كدام را که بخوانید، نیكوترین نام‏ها براى اوست». و [ای پیامبر،] نمازت را [آنچنان] به صدای بلند نخوان [که مشرکان بشنوند] و آن را [آنقدر نیز] آهسته نخوان [که حتی اصحابت نشوند]؛ و میان این [دو حالت،] راهى [میانه‌] بجوى.
و بگو: «ستایش مخصوص الله است که فرزندی [برای خویش] برنگزیده است و در فرمانروایی، هیچ شریکی ندارد و هرگز خوار و ناتوان نمی‌گردد که [نیاز به دوست و] کارساز داشته باشد» و او را بزرگ بدار؛ بزرگداشتی شایسته.
سورة الإسراء
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورةُ (الإسراء) أو سورةُ (سُبْحانَ) من السُّوَر المكية، وقد تضمَّنتْ مِحْورَينِ رئيسَينِ:

الأول: الحديث عن معجزةِ (الإسراء والمِعراج)، وما دلَّ ذلك عليه من عظيمِ قدرة الله تعالى، وتصرُّفِه في الكون كيف شاء، وما تَبِع ذلك من مُحاجَجة المشركين في إنكارِهم البعثَ، والجزاء، وغير ذلك.

أما المحور الثاني: فقد دلَّ عليه الاسمُ الآخَر للسورة؛ وهو (سُبْحانَ)، فجاءت السورةُ لتنزيهِ الله عزَّ وجلَّ عن كلِّ نقصٍ وعيبٍ؛ فهو صاحبُ القَدْر والملكوت، المستحِقُّ للعبادة، وقد أُثِر عن النبيِّ صلى الله عليه وسلم قراءتُه لسورة (الإسراء) قبل أن ينامَ على فراشه.

ترتيبها المصحفي
17
نوعها
مكية
ألفاظها
1563
ترتيب نزولها
50
العد المدني الأول
110
العد المدني الأخير
110
العد البصري
110
العد الكوفي
111
العد الشامي
110

* قوله تعالى: {أُوْلَٰٓئِكَ اْلَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ اْلْوَسِيلَةَ} [الإسراء: 57]:

عن عبدِ اللهِ بن عُتْبةَ بن مسعودٍ، عن عبدِ اللهِ بن مسعودٍ رضي الله عنه، قال: «نزَلتْ في نَفَرٍ مِن العرَبِ كانوا يعبُدون نَفَرًا مِن الجِنِّ، فأسلَمَ الجِنِّيُّونَ، والإنسُ الذين كانوا يعبُدونهم لا يشعُرون؛ فنزَلتْ: {أُوْلَٰٓئِكَ اْلَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ اْلْوَسِيلَةَ} [الإسراء: 57]». أخرجه مسلم (٣٠٣٠).

* قوله تعالى: {وَمَا مَنَعَنَآ أَن نُّرْسِلَ بِاْلْأٓيَٰتِ إِلَّآ أَن كَذَّبَ بِهَا اْلْأَوَّلُونَۚ وَءَاتَيْنَا ثَمُودَ اْلنَّاقَةَ مُبْصِرَةٗ} [الإسراء: 59]:

عن عبدِ اللهِ بن عباسٍ رضي الله عنهما، قال: «سألَ أهلُ مكَّةَ النبيَّ صلى الله عليه وسلم أن يَجعَلَ لهم الصَّفَا ذهَبًا، وأن يُنحِّيَ الجبالَ عنهم فيَزْدَرِعُوا، فقيل له: إن شِئْتَ أن تستأنيَ بهم، وإن شِئْتَ أن تؤتيَهم الذي سألوا، فإن كفَروا أُهلِكوا كما أهلَكْتُ مَن قَبْلهم، قال: لا، بل أستأني بهم؛ فأنزَلَ اللهُ عز وجل هذه الآيةَ: {وَمَا مَنَعَنَآ أَن نُّرْسِلَ بِاْلْأٓيَٰتِ إِلَّآ أَن كَذَّبَ بِهَا اْلْأَوَّلُونَۚ وَءَاتَيْنَا ثَمُودَ اْلنَّاقَةَ مُبْصِرَةٗ} [الإسراء: 59]». أخرجه النسائي(١١٢٩٠)، وأحمد (٢٣٣٣).

* قوله تعالى: {وَيَسْـَٔلُونَكَ عَنِ اْلرُّوحِۖ قُلِ اْلرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَآ أُوتِيتُم مِّنَ اْلْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلٗا} [الإسراء: 85]:

عن عبدِ اللهِ بن مسعودٍ رضي الله عنه، قال: «بَيْنا أنا أمشي مع النبيِّ ﷺ في بعضِ حَرْثِ المدينةِ وهو يَتوكَّأُ على عَسِيبٍ معه، فمرَرْنا على نَفَرٍ مِن اليهودِ، فقال بعضُهم لبعضٍ: سَلُوه عن الرُّوحِ، فقال بعضُهم: لا تَسألوه؛ أن يَجِيءَ فيه بشيءٍ تَكرَهونه، فقال بعضُهم: لَنَسألَنَّهُ، فقامَ إليه رجُلٌ منهم، فقال: يا أبا القاسمِ، ما الرُّوحُ؟ فسكَتَ عنه النبيُّ ﷺ، فعَلِمْتُ أنَّه يُوحَى إليه، فقال: (وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتُوا مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا) [الإسراء: 85]». قال الأعمَشُ: «هكذا في قراءتِنا». أخرجه البخاري (٧٤٦٢). قوله: «هكذا في قراءتِنا»: يَقصِدُ قولَه: (أُوتُوا).

* قوله تعالى: {وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَاْبْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلٗا} [الإسراء: 110]:

عن ابنِ عباسٍ رضي الله عنهما، قال: «أُنزِلتْ ورسولُ اللهِ ﷺ مُتَوَارٍ بمكَّةَ، فكان إذا رفَعَ صوتَه سَمِعَ المشركون، فسَبُّوا القرآنَ ومَن أنزَلَه ومَن جاءَ به، فقال اللهُ تعالى: {وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا}: {لَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ} حتى يَسمَعَ المشركون، {وَلَا تُخَافِتْ بِهَا} عن أصحابِك فلا تُسمِعُهم، {وَاْبْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلٗا}: أسمِعْهم ولا تَجهَرْ؛ حتى يأخذوا عنك القرآنَ». أخرجه البخاري (٧٤٩٠).

لسورة (الإسراء) اسمانِ آخران غيرُ هذا؛ هما:

* سورةُ (بني إسرائيل):

وقد ثبَت ذلك في حديث عائشةَ رضي الله عنها، قالت: «كان النبيُّ ﷺ لا ينامُ على فراشِه حتى يَقرأَ (بني إسرائيلَ)، و(الزُّمَرَ)». أخرجه الترمذي (٢٩٢٠).

وجهُ تسميتِها بذلك: أنها اشتملت على ذِكْرِ أحوال بني إسرائيل؛ كما أسلفنا في موضوعات السورة.

* سورة (سُبْحانَ):

ودلَّ على ذلك افتتاحُ السورة بهذا اللفظ.

صحَّ في فضلها ما يلي:

* كان صلى الله عليه وسلم يَقرؤُها قبل أن ينامَ على فراشه:

عن عائشةَ أمِّ المؤمنين رضي الله عنها، قالت: «كان النبيُّ ﷺ لا ينامُ على فراشِه حتى يَقرأَ (بني إسرائيلَ)، و(الزُّمَرَ)». أخرجه الترمذي (٢٩٢٠).

والمقصودُ بـ(بني إسرائيل): سورةُ (الإسراء).

* أنَّها من قديم ما تعلَّمَه الصحابةُ من النبي صلى الله عليه وسلم:

عن عبدِ الرَّحْمنِ بن يَزيدَ بن جابرٍ، قال: «سَمِعْتُ ابنَ مسعودٍ يقولُ في (بني إسرائيلَ)، و(الكهفِ)، و(مَرْيمَ)، و(طه)، و(الأنبياءِ): إنَّهنَّ مِن العِتَاقِ الأُوَلِ، وهُنَّ مِن تِلَادي». أخرجه البخاري (٤٩٩٤).

قال أبو عُبَيدٍ: «قولُه: «مِن تِلادي»: يعني: مِن قديم ما أخذتُ من القرآن؛ وذلك أن هذه السُّوَرَ نزَلتْ بمكَّةَ». "فضائل القرآن" للقاسم بن سلام (ص247).

اشتمَلتِ السُّورةُ على عدَّة موضوعات؛ جاءت كما يلي:

1. قصةُ الإسراء (١).

2. إكرام سيِّدنا موسى عليه السلام (٢-٣).

3. أحوال بني إسرائيلَ في التاريخ (٣-٨).

4. أهداف القرآن الكريم (٩-١١).

5. التذكير بنِعَم الله، ودلائلِ قدرته (١٢-١٧).

6. من أراد الدنيا، ومن أراد الآخرة (١٨-٢٢).

7. توجيهاتٌ ربانية في المعاملات والأخلاق (٢٣- ٣٩).

8. إبطالُ دعوى الشريك لله تعالى (٤٠- ٤٤).

9. السر في كفرِ المشركين وعنادِهم (٤٥- ٤٨).

10. إنكار المشركين للبعث، والرد عليهم (٤٩- ٥٥).

11. مناقشة المشركين في عقائدهم الفاسدة (٥٦- ٦٠).

12. الحسد أصلُ الداء (٦١- ٦٥).

13. من نِعَم الله تعالى على الإنسان (٦٦- ٧٠).

14. من مشاهدِ يوم القيامة (٧١- ٧٢).

15. محاولةُ المشركين فتنةَ النبي صلى الله عليه و سلم (٧٣-٧٧).

16. أوامرُ وإرشاداتٌ للنبي عليه السلام (٧٨- ٨٥).

17. إعجاز القرآن الكريم (٨٦-٨٩).

18. اقتراحُ مشركي مكة الآياتِ الحسيةَ (٩٠-٩٣).

19. بعض شُبهات المشركين، والردُّ عليها (٩٤-١٠٠).

20. آيات موسى، وصفة القرآن الكريم (١٠١-١٠٩).

21. الدعاء بأسماء الله الحسنى (١١٠-١١١).

ينظر: "التفسير الموضوعي للقرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (4 /212).

بيَّنتْ هذه السورةُ معجزةً عظيمة؛ وهي معجزةُ (الإسراء والمعراج)، فجاءت تدعو إلى الإقبالِ على الله وحده، وخَلْعِ كل ما سِواه؛ لأنه وحده المالكُ لتفاصيل الأمور، وتفضيلِ بعض الخَلْق على بعض.

وذلك هو العملُ بالتقوى؛ التي أدناها: خَلْعُ الأنداد واعتقادُ التَّوحيد، وأعلاها: الإحسانُ.

كما أنها قامت على تنزيهِ الله عزَّ وجلَّ عن كل عيبٍ ونقص.

ينظر: "مصاعد النظر للإشراف على مقاصد السور" للبقاعي (2 /230).