ترجمة سورة الأنفال

الترجمة الفارسية - دار الإسلام

ترجمة معاني سورة الأنفال باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية - دار الإسلام.
من تأليف: فريق عمل اللغة الفارسية بموقع دار الإسلام .

[ای پیامبر،] از تو دربارۀ [تقسیمِ] انفال [= غنایم جنگی] می‌پرسند؛ بگو: «انفال از آنِ الله و پیامبر است؛ پس از الله پروا کنید و با یكدیگر سازش نمایید و اگر ایمان دارید، از الله و پیامبرش اطاعت کنید.
بی‌تردید، مؤمنان فقط کسانی هستند که وقتی الله یاد می‌شود، دل‏هایشان هراسان می‌گردد و هرگاه آیاتش بر آنان خوانده می‌شود، بر ایمانشان می‌افزاید و بر پروردگارشان توکل می‌کنند.
همان کسانی‌ که نماز برپا می‌دارند و از آنچه روزی‌شان کرده‏ایم انفاق می‌کنند.
آنان هستند كه به راستی مؤمنند. براى آنان نزد پروردگارشان، درجاتی [والا] و آمرزش و روزىِ نیكو خواهد بود.
[ای پیامبر، اختیار کاملِ تو بر غنایم، موجب ناخشنودی برخی افراد است؛ درست] همان‌ طور که پروردگارت تو را به‏حق از خانه‌ات [در مدینه به سوی میدان بدر] بیرون آورد و قطعاً گروهی از مؤمنان [از جنگیدن] ناخشنود بودند.
آنان پس از آنکه حقیقت آشکار شد، دربارۀ حق [= جهاد] با تو مجادله می‌کنند؛ گویى آنان را به سوى مرگ مى‌رانند در حالی که خود [به مُردنشان‌] مى‌نگرند.
و [ای مجاهدان، به یاد آورید] هنگامی که الله به شما وعده داد که [غنایمِ] یکی از دو گروه [= کاروان تجاری یا لشکر] نصیبتان خواهد شد و شما دوست ‌داشتید که کاروانِ غیرنظامی [= تجاری] برای شما باشد؛ و الله می‌خواست با سخنان خویش [دربارۀ کشتار کفار]، حق [= اسلام] را پایدار گردانَد و ریشۀ کافران را قطع کند.
[الله اسلام را پیروز کرد] تا حق را ثابت نماید و باطل را از میان بردارد؛ هر چند که گناهکاران [مشرک] نا‏خشنود باشند.
[روز بدر را به یاد آورید؛] آنگاه كه از پروردگارتان فریادرسى [و یارى‌] مى‌خواستید و او [درخواستِ] شما را پذیرفت [و فرمود:] «بی‌گمان، شما را با هزار فرشته که پیا‏پی فرود می‌آیند یاری می‌کنم».
و الله این [یاری] را جز مژده‌ای [برای شما] قرار نداد تا دل‏هایتان با آن آرام گیرد؛ و [بدانید که] پیروزی جز از جانب الله نیست. به راستی که الله شکست‌ناپذیرِ حکیم است.
[و به یاد آورید] هنگامی که خوابی سبک، که آرامشی از سوی او تعالی بود، شما را فراگرفت و آبی از آسمان برایتان فروفرستاد تا شما را با آن پاک کند و پلیدیِ شیطان را از شما دور سازد و دل‏هایتان را محکم بدارد و گام‏هایتان را با آن استوار نماید.
[و ای پیامبر، به یاد آور] هنگامی‌ که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: «من با شما هستم؛ پس کسانی را که ایمان آورده‌اند، ثابت‌قدم دارید. به زودی در دل کسانی که کفر ورزیدند، هراس می‌افکنم؛ پس [ای مجاهدان، شمشیر خویش را] بر فرازِ گردن‏هایشان بزنید و همۀ انگشتانشان را قطع کنید [تا سلاح برنگیرند].
این به خاطر آن است که آنان با الله و رسولش مخالفت کردند؛ و هر کس با الله و رسولش مخالفت کند، [بداند که] الله سخت‌کیفر است.
[ای کافران،] این [عذاب دنیا] را بچشید و [بدانید که] برای کافران [در قیامت،] عذاب آتش است.
اى كسانى كه ایمان آورده‌اید، هر گاه [در میدان جنگ] با انبوهِ كافران روبرو شدید، به آنان پشت نكنید [و نگریزید].
و هر کس در آن هنگام به آنان پشت كند ـ مگر آنكه [انگیزه‌اش فریب دشمن یا] كناره‌گیرى براى نبردى [دوباره] یا پیوستن به گروهی [دیگر از سپاه مسلمانان‌] باشد ـ قطعاً به خشم الله گرفتار می‌گردد و جایگاهش دوزخ است؛ و چه بد سرانجامى است!
پس [ای مؤمنان، در روز نبرد با مشرکان در بدر] شما [با نیروی خود] آنان را نکشتید؛ بلکه الله آنان را کشت؛ و [ای پیامبر،] هنگامی که [به سویشان خاک و سنگ] می‌انداختی، [در حقیقت،] تو نینداختی؛ بلکه الله انداخت تا مؤمنان را به آزمایشی نیکو از جانب خود بیازماید. بی‌تردید، الله شنوای داناست.
این [شکست و فرارِ مشرکان و سرافرازیِ مؤمنان، همه از جانب الله] بود و الله نیرنگِ كافران را سست [و بی‌اثر] مى‌گردانَد.
[اى مشركان،‌] اگر خواهان پیروزی [بر مسلمانان و فرارسیدنِ عذاب الهی هستید]، اینک پیروزى [اسلام، که بزرگ‌ترین رنج و عذاب شماست] به سراغتان آمد؛ و اگر [از کفر و دشمنى با پیامبر‌] دست بردارید، آن [کار] برایتان بهتر است؛ و[لی] اگر [به جنگ با مسلمانان‌] برگردید، ما نیز برمى‌گردیم؛ و [این را بدانید] كه گروه شما ـ هر چند زیاد باشدـ هرگز نمی‌تواند شما را از چیزی بی‌نیاز کند و [دیگر] اینكه [همواره] الله با مؤمنان است.
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از الله و رسولش اطاعت کنید و از [احکام و فرمان‏های] او روی نگردانید؛ در حالی که [آیات قرآن و سخنان پیامبر را] می‌شنوید.
و مانند کسانی نباشید که گفتند: «[آیات الهی و سخن رسولان را] شنیدیم»؛ حال آنکه نمی‌شنیدند.
بی‌گمان، بدترین جنبندگان نزد الله، آن [کسانی هستند که در برابر حق] كر و گُنگ هستند [و حقا] که نمی‌اندیشند.
و اگر الله خیری در آنان سراغ داشت، [در برابر کلام حق] شنوایشان می‌نمود؛ و[لی حتی] اگر آنان را شنوا می‌ساخت، باز هم پشت می‌کردند و رویگردان می‌شدند.
اى كسانى كه ایمان آورده‌اید، هر گاه الله و پیامبر، شما را به چیزى فراخواندند كه به شما زندگی مى‌بخشد، [فرمان] آنان را اجابت كنید و بدانید كه الله میان انسان و دلش قرار می‌گیرد [و از اسرار آگاه است] و اینکه [در قیامت، همگی] نزد او گِرد آورده می‌شوید.
و [ای مؤمنان،] از عذابی بپرهیزید كه تنها دامن ستمکارانتان را نمی‌گیرد؛ و بدانید که الله سخت‌کیفر است.
و به یاد آورید زمانی را که شما در سرزمین [مکه] اندک و ناتوان بودید [و] می‌ترسیدید که مردمان [مشرک،] شما را بربایند؛ ولی الله شما را [در مدینه] پناه داد و با یاری خویش نیرومندتان ساخت و از چیزهای پاکیزه به شما روزی بخشید؛ باشد که سپاسگزاری کنید.
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، [با سرپیچی از اوامر و نَواهی،] به الله و پیامبر خیانت نکنید و [همچنین] در امانت‏هایتان خیانت نکنید، در حالی ‌که می‌دانید [این کار، گناه است].
و بدانید که بی‌تردید، اموال و فرزندانتان [وسیلۀ] آزمایش است و پاداشی بزرگ نزد الله است.
ای کسانی ‌که ایمان آورده‌اید، اگر از الله پروا کنید، براى شما [نیروى‌] تشخیص [حق و باطل‌] قرار مى‌دهد و گناهانتان را از شما مى‌زداید و شما را مى‌آمرزد؛ و الله داراى بخشش بزرگ است.
و [ای پیامبر، به یاد آور] آنگاه که کافران درباره تو دسیسه می‌کردند که تو را به زندان بیفکنند یا بکشند یا تو را [از مکه] بیرون کنند. آنان مکر می‌اندیشیدند و الله [نیز تدبیر و] مکر می‌کرد؛ و الله بهترینِ مکرانگیزان است.
و چون آیات ما بر آنان خوانده شود، می‌گویند: «به خوبى شنیدیم. اگر مى‌خواستیم، ما نیز قطعاً همانند این [سخنان] را مى‌گفتیم. این [قرآن، چیزی] نیست، مگر افسانه‌هاى پیشینیان».
و [به یاد آور] آنگاه که گفتند: «پروردگارا، اگر این [قرآن] به راستی حق است و از جانب توست، سنگ‏هایی [ویرانگر] از آسمان بر ما ببار یا عذابی دردناک بر ما بفرست».
و[لى‌ ای محمد،] تا تو در میان آنان هستى، الله بر آن نیست كه عذابشان كند و تا زمانی که [از درگاه الهی] آمرزش می‌طلبند، الله عذاب‌كنندۀ آنان نیست.
و چرا الله آنان را [در آخرت‌] عذاب نكند، با اینكه آنان [مردم را] از [طواف و عبادت در] مسجدالحرام بازمى‌دارند؟ و [مشرکان] هرگز دوستان الله نبوده‌اند؛ [زیرا] دوستان الله کسی جز پرهیزگاران نیستند؛ ولى بیشتر آنان نمى‌دانند.
و نمازشان نزد خانه [کعبه] چیزی جز سوت‏کشیدن و کف‏زدن نبود؛ پس به سزای آنکه کفر می‌ورزیدید، عذاب [شکست و اسارت در بدر] را بچشید.
کسانی‌ که کفر ورزیدند، اموالشان را خرج می‌کنند تا [مردم را] از راه الله بازدارند؛ پس به زودی همه را خرج می‌کنند، آنگاه [این کار، مایۀ] حسرت و پیشمانی‌شان می‌گردد و سپس شکست می‌خورند؛ و [سرانجام،] کسانی ‌که کفر ورزیدند، به سوی [آتش] دوزخ کشانده می‌شوند.
تا [توسط عذاب دوزخ،] الله [مؤمنانِ] پاک را از [مشرکانِ] پلید جدا کند و [تمام آن اموال] پلید را [که برای نابودی اسلام هزینه می‌شد] بر هم نهد و همگی را متراکم سازد و سپس [یکجا] در دوزخ قرار دهد. اینان همان زیانکاران [واقعی] هستند.
[ای پیامبر،] به کسانی‌ که کفر ورزیدند بگو [که] اگر [از شرک و دشمنی] دست بردارند، گذشته‌هایشان بخشوده می‌شود و[لی] اگر [به رفتار گذشتۀ خود] بازگردند، سنت [و عذاب الهى كه در مورد] پیشینیان گذشت [تكرار خواهد شد].
و [ای مؤمنان،] با آنان پیکار کنید تا فتنه [ی شرک] ریشه‌کن شود و [عبادت و] دین، همه از آنِ الله گردد. پس اگر آنان [از شرک و آزار] دست برداشتند، [رهایشان کنید؛ چرا که] بی‌تردید، الله به آنچه می‌کنند بیناست.
و اگر [از اوامر الهی] سرپیچی کردند، بدانید که الله [دوست و] کارسازِ شماست. چه نیکو کارساز و چه نیک یاوری است!
و بدانید هر غنیمتی که به دست آوردید، یک‏پنجم آن برای الله و پیامبر و برای خویشاوندان [پیامبر، از بنی‌هاشم و بنی‌مطّلب] و یتیمان [نابالغ] و مستمندان و درراه‌ماندگان است. اگر به الله و آنچه که بر بندۀ خود در روز جدایی [حق از باطل]، روز برخورد دو گروه [مؤمنان و مشرکان] نازل کردیم، ایمان دارید [به این احکام عمل کنید] و [بدانید که] الله بر هر چیز تواناست.
آنگاه كه شما [مؤمنان] بر دامنۀ نزدیک‌تر [دره، به سمت مدینه] بودید و آنان در دامنۀ دورتر [دره، به سمت مکه] قرار داشتند و کاروان [تجاری قریش‌] پایین‌تر از [میدان جنگ و دور از تیررسِ‌] شما بود و اگر [شما و مشرکان] با یكدیگر [در مورد محل درگیری] وعده گذاشته بودید، قطعاً در وعده‌گاهِ خود اختلاف مى‌كردید؛ ولى [به ارادۀ الهی در بدر جمع شدید] تا الله كارى را كه قطعاً [باید] به وقوع می‌پیوست انجام دهد تا هر [کافری] كه هلاک می‌شود [با وجود برتری نظامی و عددی، در شرک و گمراهى] هلاک گردد و هر [مؤمنی] که زنده می‌ماند [به هدایت] زندگى ‌یابد [و این مرگ و زندگی] بر اساس دلیلی روشن باشد؛ و به راستی که الله شنوای داناست‌.
[به یاد آور] آنگاه که الله [تعداد] آنان را در خوابت به تو اندک نشان داد؛ و اگر آنان را بسیار نشان می‌داد، مسلماً سست [و بددل] می‌شدید و در کار [جنگ] اختلاف می‌کردید؛ ولی الله [شما را از سستی و اختلاف] در امان نگاه داشت. بی‌گمان، او تعالی به آنچه در سینه‏هاست، داناست.
و [به یاد آور] هنگامی که با هم روبرو شدید، آنان را به چشم شما کم‌تعداد نمود و شما را [نیز] به چشم آنان اندک جلوه داد، تا الله كارى را كه قطعاً [باید] به وقوع می‌پیوست انجام دهد؛ و [بدانید که همۀ] کارها به الله بازگردانده می‌شود.
اى كسانى كه ایمان آورده‌اید، هنگامی ‌که با گروهی [از دشمنان] روبرو شدید، پایداری نمایید و الله را بسیار یاد کنید؛ باشد که رستگار شوید.
و از الله و پیامبرش اطاعت کنید و [در تصمیم‌گیری] با یکدیگر کشمکش نکنید که سست می‌شوید و [توان و] اقتدارتان از بین می‌رود؛ و شکیبایی کنید که بی‌گمان، الله با شکیبایان است.
و مانند کسانی نباشید که با سرکشی و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود [= مکه] خارج شدند و [مردم را] از راه الله باز‌داشتند؛ و الله به آنچه می‌کنند احاطه دارد.
و [ای مؤمنان، به یاد آورید] هنگامی که شیطان، اعمال آنان را در نظرشان آراست و گفت: «امروز هیچ کس بر شما پیروز نمی‌شود و من [یاور و] پناهتان هستم»؛ اما هنگامی ‌که دو گروه [با هم] روبرو شدند، به عقب بازگشت و گفت: «به راستی که من از شما بیزارم و چیزی [= فرشتگان یاریگر] را می‌بینم که شما نمی‌بینید. من از الله می‌ترسم و [از هلاک بیم دارم؛ چرا که] الله سخت‌کیفر است».
و [به یاد آورید] هنگامی که منافقان و كسانى كه در دل‏هایشان بیمارى بود می‌گفتند: «این مؤمنان را دینشان فریفته است»؛ و هر ‌کس بر الله توکل کند، پس [آسوده‌خاطر باشد؛ چرا که] بی‌تردید، الله شکست‌ناپذیرِ حکیم است.
و اگر مى‌دیدى آنگاه كه فرشتگان جان كافران را مى‌ستانند، بر صورت و پشتشان مى‌زنند و [می‌گویند:] «عذاب سوزان را بچشید.
این [جان دادنِ خفت‌بار و عذاب دردناک] در مقابل کارهایی است که از پیش فرستاده‌اید؛ و [گرنه‌] الله نسبت به بندگان [خود] ستمكار نیست».
[عذاب این کافران حق‌ستیز،] همانند شیوۀ [مجازات] فرعونیان و [دیگر] کسانی است‌ که پیش از آنان بودند [که همگی] به آیات الله کفر ورزیدند و الله آنان را به [سزاى‌] گناهانشان گرفتار كرد. بی‌تردید، الله نیرومندِ سخت‌کیفر است.
این [كیفر سخت،] از آن روست كه الله هرگز بر آن نبوده است كه نعمتى را كه بر مردمى ارزانى داشته است دگرگون كند؛ مگر آنکه آنان [رفتار موحدانۀ] خود را تغییر دهند [و کفر و ناسپاسی بورزند]؛ و بی‌تردید، الله شنوای داناست.
[کافران رفتارى دارند‌] همچون رفتار فرعونیان و كسانى كه پیش از آنان بودند كه آیات پروردگارشان را دروغ می‌انگاشتند؛ پس [ما نیز] آنان را به کیفر گناهانشان هلاک کردیم و فرعونیان را غرق نمودیم و همگی [مشرک و] ستمکار بودند.
یقیناً بدترین جنبندگان نزد الله کسانی هستند که کفر می‏ورزند و ایمان نمی‌آورند.
[همان] کسانی‌ که با آنان پیمان بستی؛ ولى هر بار پیمانشان را مى‌شكنند و [از الله] پروا نمى‌کنند.
و [ای پیامبر،] اگر در جنگ بر آنان دست یافتی، چنان آنان را در هم بکوب که مایۀ عبرت دیگران گردد؛ باشد که [دیگران] پند گیرند.
و اگر از گروهى بیم خیانت دارى، [پیمانشان را] به آنان بازگردان [تا آگاهی طرفین از نقض پیمان] به طور یكسان [باشد]. بی‌تردید، الله خائنان را دوست ندارد.
و کسانی که کفر ورزیدند، هرگز مپندارند که جان به در برده‌اند [و نجات یافته‌اند]؛ آنان هرگز [از مرگ و عذاب،] راهِ گریزی ندارند.
و [ای مؤمنان،] هر چه در توان دارید ـ از نیرو و اسب‏های آماده [و جنگ‌افزار]ـ بسیج كنید تا با این [تداركات‌]، دشمن الله و دشمن خویش را بترسانید، همچنین [با این تجهیزات، دشمنان‌] دیگرى را غیر از اینان که شما آنان را نمی‌شناسید و[لی] الله آنان را می‏شناسد [به وحشت بیندازید]؛ و هر چه در راه الله انفاق کنید، پاداش آن به شما بازگردانده مى‌شود و بر شما ستم نمی‌رود.
و اگر [کافران] به صلح مایل شدند، پس تو [نیز ای پیامبر،] از درِ صلح درآی و بر الله توکل کن. بی‌گمان، اوست که شنوای داناست.
و اگر [کافران با تظاهر به آشتی] بخواهند تو را فریب دهند، الله برایت کافی است. او تعالی همان ذاتی است که با یاری خود و مؤمنان، تو را تأیید [و تقویت] نمود.
و بین دل‏هایشان [مهربانی و] اُلفَت برقرار نمود. [ای پیامبر،] اگر تو تمام آنچه را که در روی زمین است خرج می‌کردی، [هرگز] نمی‌توانستی بین دل‏هایشان الفت برقرار کنی؛ ولی الله میان آنان الفت انداخت. به راستی که او شکست‌ناپذیرِ حکیم است.
ای پیامبر، [حمایتِ] الله برای تو و [نیز] برای مؤمنانی که از تو پیروی کرده‌اند، كافى است.
ای پیامبر، مؤمنان را به جنگ تشویق کن. اگر از‏ شما [مؤمنان] بیست نفر [بر جهاد] شکیبا باشند، بر دویست نفر [از کافران] غلبه می‌کنند و اگر صد نفر از شما [اینچنین] باشند، بر هزار نفر از کسانی ‌که کفر ورزیدند غلبه می‌کنند؛ زیرا آنان گروهی هستند که [ارزش حقیقیِ جهاد را] نمی‌فهمند.
اکنون الله به شما تخفیف داد و دانست که [بر اثر جنگ،] ضعفی در وجودتان است. پس اگر از [میان] شما صد نفر شکیبا باشند، بر دویست نفر [از کافران] پیروز می‌شوند و اگر از شما هزار نفر باشند، به فرمان الله، بر دو هزار نفر پیروز خواهند شد؛ و الله با شکیبایان است.
برای هیچ پیامبری سزاوار نیست که اسیران [جنگی] داشته باشد [تا از آنان فدا گرفته و آنان را رها کند، مگر] تا [زمانی‏که با ریختن خون آنها] در زمین کشتار بسیار به راه اندازد [تا به این وسیله دشمن را به وحشت بیندازد]. شما [مؤمنان، با گرفتن فدیه از اسیران بدر، ثروت و] کالای دنیا را می‌خواهید و الله آخرت را [برایتان] می‌خواهد؛ و الله شکست‌ناپذیرِ حکیم است.
اگر در آنچه [از غنایم و فدیه‌ها که] گرفتید، حکم پیشین الهی وجود نداشت [و آن را برایتان حلال نکرده بود]، قطعاً عذابی بزرگ به شما می‌رسید.
پس [اکنون] از آنچه غنیمت گرفته‌اید، حلال و پاکیزه بخورید و از الله پروا کنید. به راستی که الله آمرزندۀ مهربان است.
ای پیامبر، به اسیرانی که در دست شما هستند بگو: «اگر الله خیری در دل‏هایتان سراغ داشته باشد، بهتر از [فدیه و] آنچه را که از شما گرفته شده است به شما می‌دهد و شما را می‌آمرزد؛ و الله آمرزندۀ مهربان است».
و [ای پیامبر،] اگر بخواهند به تو خیانت کنند، [بدان که] آنان قطعاً پیش از این [نیز] به الله خیانت کرده‌اند و الله [تو را] بر آنان پیروز نمود؛ و الله دانای حکیم است.
کسانی ‌که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جان‏هایشان در راه الله جهاد نمودند و کسانی ‌که [مهاجران را] پناه دادند و یاری نمودند، اینان [همه] دوستان یکدیگرند؛ و کسانی‌ که ایمان آوردند و[لی از سرزمین کفر] هجرت نکردند، شما هیچ دوستی [و پیوندی] با آنان ندارید؛ مگر آنکه هجرت کنند؛ و اگر در [کار] دین از شما یاری خواستند، بر شما [واجب] است که [به آنان] یاری رسانید، مگر [اینکه این یاری‏خواهی] علیه گروهی باشد که میان شما و آنان پیمانی برقرار است؛ و الله به آنچه می‌کنید بیناست.
و کسانی که کفر ورزیدند، [آنان نیز] دوستان یکدیگرند. اگر [شما مؤمنان به این سفارش دربارۀ دوست و دشمن] عمل نکنید، فتنه و فسادی بزرگ در زمین بر پا می‌گردد.
و کسانی‌ که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه الله جهاد کردند و کسانی ‌که [این مهاجران را] پناه دادند و یاری نمودند، اینان مؤمنان حقیقی هستند. برای آنان [در بهشت] آمرزش و روزیِ شایسته‌ای خواهد بود.
و کسانی‌ که پس از آنان ایمان آوردند و هجرت نمودند و به همراه شما [مؤمنان] جهاد کردند، آنان [نیز] از شما هستند؛ و در [حکمِ] کتابِ الله، خویشاوندان [در میراث،] نسبت به یکدیگر سزاوارترند. به راستی که الله به همه چیز داناست.
سورة الأنفال
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

اعتنَتْ سورةُ (الأنفال) ببيانِ أحكامِ الحرب والغنائمِ والأَسْرى؛ ولذا سُمِّيتْ بهذا الاسمِ، وقد نزَلتْ هذه السورةُ في المدينةِ بعد غزوة (بَدْرٍ)؛ لذا تعلَّقتْ أسبابُ نزولها بهذه الغزوة، وقد أبانت السورةُ عن قوانين النَّصر المادية: كتجهيز العَتاد، والمعنوية: كوَحْدة الصَّف، وأوضَحتْ حُكْمَ الفِرار من المعركة، وقتالِ الكفار، وما يَتبَع ذلك من أحكامٍ ربانيَّة، كما أصَّلتْ - بشكل رئيسٍ - لقواعدِ عَلاقة المجتمع المسلم بغيره.

ترتيبها المصحفي
8
نوعها
مدنية
ألفاظها
1243
ترتيب نزولها
88
العد المدني الأول
76
العد المدني الأخير
67
العد البصري
76
العد الكوفي
75
العد الشامي
77

تعلَّقتْ سورةُ (الأنفال) بوقائعَ كثيرةٍ؛ لذا صحَّ في أسبابِ نزولها الكثيرُ؛ من ذلك:

* ما جاء عن سعيدِ بن جُبَيرٍ رحمه الله، قال: «قلتُ لابنِ عباسٍ: سورةُ التَّوبة؟ قال: التَّوبةُ هي الفاضحةُ، ما زالت تَنزِلُ: ﴿وَمِنْهُمْ﴾ ﴿وَمِنْهُمْ﴾ حتى ظَنُّوا أنَّها لن تُبقِيَ أحدًا منهم إلا ذُكِرَ فيها، قال: قلتُ: سورةُ الأنفالِ؟ قال: نزَلتْ في بَدْرٍ، قال: قلتُ: سورةُ الحشرِ؟ قال: نزَلتْ في بني النَّضِيرِ». أخرجه مسلم (٣٠٣١).

* قوله تعالى: ﴿يَسْـَٔلُونَكَ عَنِ اْلْأَنفَالِۖ قُلِ اْلْأَنفَالُ لِلَّهِ وَاْلرَّسُولِۖ فَاْتَّقُواْ اْللَّهَ وَأَصْلِحُواْ ذَاتَ بَيْنِكُمْۖ وَأَطِيعُواْ اْللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾ [الأنفال: 1]:

عن سعدِ بن أبي وقَّاصٍ رضي الله عنه، قال: «لمَّا كان يومُ بدرٍ جئتُ بسيفٍ، فقلتُ: يا رسولَ اللهِ، إنَّ اللهَ قد شَفَى صدري مِن المشركين - أو نحوَ هذا -، هَبْ لي هذا السيفَ، فقال: «هذا ليس لي، ولا لك»، فقلتُ: عسى أن يُعطَى هذا مَن لا يُبلِي بلائي، فجاءني الرسولُ، فقال: «إنَّك سألْتَني وليس لي، وإنَّه قد صار لي، وهو لك»، قال: فنزَلتْ: ﴿يَسْـَٔلُونَكَ عَنِ اْلْأَنفَالِۖ﴾ الآيةَ». أخرجه الترمذي (٣٠٧٩).

وعن عُبَادةَ بن الصامتِ رضي الله عنه، قال: «خرَجْنا مع النبيِّ ﷺ، فشَهِدتُّ معه بدرًا، فالتقى الناسُ، فهزَمَ اللهُ العدوَّ، فانطلَقتْ طائفةٌ في آثارِهم يَهزِمون ويقتُلون، وأكَبَّتْ طائفةٌ على العسكرِ يَحْوُونه ويَجمَعونه، وأحدَقتْ طائفةٌ برسولِ الله ﷺ؛ لا يُصِيبُ العدوُّ منه غِرَّةً، حتى إذا كان الليلُ وفاءَ الناسُ بعضُهم إلى بعضٍ، قال الذين جمَعوا الغنائمَ: نحن حوَيْناها وجمَعْناها؛ فليس لأحدٍ فيها نصيبٌ! وقال الذين خرَجوا في طلبِ العدوِّ: لستم بأحَقَّ بها منَّا؛ نحن نفَيْنا عنها العدوَّ وهزَمْناهم! وقال الذين أحدَقوا برسولِ اللهِ ﷺ: لستم بأحَقَّ بها منَّا؛ نحن أحدَقْنا برسولِ اللهِ ﷺ، وخِفْنا أن يُصِيبَ العدوُّ منه غِرَّةً، واشتغَلْنا به! فنزَلتْ: ﴿يَسْـَٔلُونَكَ عَنِ اْلْأَنفَالِۖ قُلِ اْلْأَنفَالُ لِلَّهِ وَاْلرَّسُولِۖ فَاْتَّقُواْ اْللَّهَ وَأَصْلِحُواْ ذَاتَ بَيْنِكُمْۖ﴾ [الأنفال: 1]، فقسَمَها رسولُ اللهِ ﷺ على فُوَاقٍ بين المسلمين، قال: وكان رسولُ اللهِ ﷺ إذا أغارَ في أرضِ العدوِّ نفَّلَ الرُّبُعَ، وإذا أقبَلَ راجعًا وكَلَّ الناسُ نفَّلَ الثُّلُثَ، وكان يَكرَهُ الأنفالَ، ويقولُ: «لِيَرُدَّ قويُّ المؤمنين على ضعيفِهم»». أخرجه أحمد (٢٢٧٦٢).

* قوله تعالى: ﴿إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاْسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٖ مِّنَ اْلْمَلَٰٓئِكَةِ مُرْدِفِينَ﴾ [الأنفال: 9]:

عن عبدِ اللهِ بن عباسٍ رضي الله عنهما، قال: «حدَّثني عُمَرُ بن الخطَّابِ، قال: لمَّا كان يومُ بَدْرٍ نظَرَ رسولُ اللهِ ﷺ إلى المشركين وهم ألفٌ، وأصحابُه ثلاثُمائةٍ وتسعةَ عشَرَ رجُلًا، فاستقبَلَ نبيُّ اللهِ ﷺ القِبْلةَ، ثم مَدَّ يدَيهِ، فجعَلَ يَهتِفُ برَبِّهِ: اللهمَّ أنجِزْ لي ما وعَدتَّني، اللهمَّ آتِ ما وعَدتَّني، اللهمَّ إن تَهلِكْ هذه العصابةُ مِن أهلِ الإسلامِ لا تُعبَدْ في الأرضِ، فما زالَ يَهتِفُ برَبِّهِ، مادًّا يدَيهِ، مستقبِلَ القِبْلةِ، حتى سقَطَ رداؤُهُ عن مَنكِبَيهِ، فأتاه أبو بكرٍ، فأخَذَ رداءَهُ، فألقاه على مَنكِبَيهِ، ثم التزَمَه مِن ورائِه، وقال: يا نبيَّ اللهِ، كفَاك مُناشَدتُك ربَّك؛ فإنَّه سيُنجِزُ لك ما وعَدَك؛ فأنزَلَ اللهُ عز وجل: ﴿إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاْسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٖ مِّنَ اْلْمَلَٰٓئِكَةِ مُرْدِفِينَ﴾ [الأنفال: 9]، فأمَدَّه اللهُ بالملائكةِ». أخرجه مسلم (١٧٦٣).

* قوله تعالى: ﴿وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٖ دُبُرَهُۥٓ﴾ [الأنفال: 16]:

عن أبي سعيدٍ رضي الله عنه، قال: «نزَلتْ في يومِ بدرٍ: ﴿وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٖ دُبُرَهُۥٓ﴾ [الأنفال: 16]». أخرجه أبو داود (٢٦٤٨).

* قوله تعالى: {وَمَا كَانَ اْللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْۚ وَمَا كَانَ اْللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ٣٣ وَمَا لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اْللَّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ اْلْمَسْجِدِ اْلْحَرَامِ} [الأنفال: 33، 34]:

عن أنسِ بن مالكٍ رضي الله عنه، قال: «قال أبو جهلٍ: اللهمَّ إن كان هذا هو الحقَّ مِن عندِك، فأمطِرْ علينا حجارةً مِن السماءِ، أو ائتِنا بعذابٍ أليمٍ؛ فنزَلتْ: {وَمَا كَانَ اْللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْۚ وَمَا كَانَ اْللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ٣٣ وَمَا لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اْللَّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ اْلْمَسْجِدِ اْلْحَرَامِ} الآيةَ». أخرجه البخاري (٤٦٤٩).

سُمِّيتْ سورةُ (الأنفال) بذلك؛ لأنها بدأت بالحديثِ عن (الأنفال).

كما سُمِّيتْ أيضًا بسورة (بَدْرٍ): لِما صحَّ عن سعيدِ بن جُبَيرٍ رحمه الله، قال: «قلتُ لابنِ عباسٍ: سورةُ الأنفالِ؟ قال: تلك سورةُ بَدْرٍ». أخرجه مسلم (٣٠٣١).

ووجهُ التسمية بذلك ظاهرٌ؛ لأنها نزَلتْ بعد غزوةِ (بَدْرٍ)، وتحدَّثتْ بشكلٍ رئيس عن هذه الغزوةِ.

* أنَّ من أخَذها عُدَّ حَبْرًا:

فعن عائشةَ رضي الله عنها، عن رسولِ الله ﷺ، قال: «مَن أخَذَ السَّبْعَ الأُوَلَ مِن القرآنِ، فهو حَبْرٌ». أخرجه أحمد (24575).

* أنها تقابِلُ التَّوْراةَ مع بقيَّةِ السُّوَر الطِّوال:

فعن واثلةَ بن الأسقَعِ رضي الله عنه، قال: قال رسولُ الله ﷺ: «أُعطِيتُ مكانَ التَّوْراةِ السَّبْعَ الطِّوالَ». أخرجه أحمد (17023).

جاءت موضوعاتُ سورةِ (الأنفال) كما يلي:

* قوانينُ ربَّانية {وَمَا ‌اْلنَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اْللَّهِۚ}:

1. الأنفالُ وصفاتُ المؤمنين الصادقين (١ -٤).

2. غزوة (بدر) (٥-١٤).

3. حرمةُ الفرار من المعركة، ومِنَّة الله بالنصر والتأييد (١٥-١٩).

4. طاعة الله ورسوله، والنهيُ عن خيانة الأمانة (٢٠-٢٩).

5. نماذجُ من عداوة المشركين للمؤمنين (٣٠-٤٠).

6. توزيعُ غنائمِ (بدر) مع التذكير بما دار في المعركة (٤١-٤٤).

* قوانينُ مادية {وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اْسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٖ}:

7. من شروط النصر، وأسباب الهزيمة (٤٥-٤٩).

8. نماذجُ من تعذيب الله للكافرين (٥٠-٥٤).

9. قواعد السلم والحرب والمعاهَدات الدولية (٥٥-٦٣).

10. وَحْدة الصف، والتخفيف في القتال (٦٤-٦٦).

11. العتاب في أُسارى (بدر) (٦٧- ٧١).

12. قواعدُ في علاقة المجتمع الإسلامي بغيره (٧٢-٧٥).

ينظر: "التفسير الموضوعي للقرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (3 /131).

افتُتِحت السُّورةُ بمقصدٍ عظيم؛ وهو بيانُ أحكامِ (الأنفال)، والأمرُ بتقوى الله وطاعتِه وطاعة رسوله، في ذلك وغيره، وأمرُ المسلمين بإصلاح ذاتِ بينهم، وأن ذلك من مقوِّمات معنى الإيمان الكامل، واشتمَلتْ على تذكيرِ النبي ﷺ بنعمةِ الله عليه إذ أنجاه من مكرِ المشركين به بمكَّةَ، وخلَّصه من عنادِهم. ثمَّ قصَدتْ دعوةَ المشركين للانتهاء عن مناوأةِ الإسلام، وإيذانِهم بالقتال، والتحذيرِ من المنافقين، وضربِ المَثَل بالأُمم الماضية التي عانَدتْ رُسُلَ الله ولم يشكروا نعمةَ الله، كما قصَدتْ بيانَ أحكام العهد بين المسلمين والكفار، وما يَترتَّب على نقضِهم العهدَ، ومتى يحسُنُ السلمُ.

ينظر: "التحرير والتنوير" لابن عاشور (9 /248).