ترجمة سورة البلد

Farsi - Persian translation

ترجمة معاني سورة البلد باللغة الفارسية من كتاب Farsi - Persian translation.

بلد


سوگند به این شهر (مکه).

و تو در این شهر ساکنی (وجنگ در این شهر برای تو حلال خواهد شد).

و سوگند به پدر (= آدم) وفرزندانش.

یقیناً ما انسان را در رنج آفریدیم.

آیا او گمان می کند هیچ کس بر او (تواناو) قادر نیست؟

می گوید: «مال زیادی را تباه (وخرج) کرده ام».

آیا می پندارد هیچ کس او را ندیده است؟

آیا برای او دو چشم قرار ندادیم,

ویک زبان و دولب؟

و او را به دوراه (خیر وشر) را هنمائی کردیم.

پس به گردنۀ (سخت) قدم نگذاشت (ونیامد).

و تو چه دانی گردنۀ (سخت) چیست؟

آزاد کردن برده است.

یا طعام دادن در روز قحطی (وگرسنگی),

یتیمی از خویشاوندان,

یا مستمندی خاک نشین را,

آنگاه از کسانی باشد که ایمان آورده اند ویکدیگر را به صبر سفارش کرده اند, ویکدیگرا به (محبت و) مهربانی توصیه نموده اند.

اینان اهل سعادتند (که فامۀ اعمالشان به دست راستشان می دهند وبه بهشت می روند).

وکسانی که به آیات (ونشانه های) ما کفر ورزیدند, آنان اهل شقاوتند (که نامۀ اعمالشان به دست چیشان داده می شود وبه جهنم می روند).

بر آنها (ازهر سو) آتشی سر پوشیده است (که راه فرار ندارند).
سورة البلد
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورة (البَلَد) من السُّوَر المكية، وقد افتُتحت بالقَسَم بـ(البَلَد الحرام)، وهو (مكَّة المكرَّمة)، موطنُ نشأة النبي صلى الله عليه وسلم؛ وذلك تكريمًا للنبي صلى الله عليه وسلم، ورفعًا لشأنه، واشتملت السورةُ الكريمة على تثبيتِ المسلمين، وسُنَّةِ الله في هذه الحياة؛ من المكابدة والمشقَّة وعدم الراحة، وبيَّنتْ طريقَيِ الخير والشر؛ داعيةً إلى توحيد الله، واتباع طريق الخير.

ترتيبها المصحفي
90
نوعها
مكية
ألفاظها
82
ترتيب نزولها
35
العد المدني الأول
20
العد المدني الأخير
20
العد البصري
20
العد الكوفي
20
العد الشامي
20

* سورة (البَلَد):

سُمِّيت سورة (البَلَد) بهذا الاسم؛ لافتتاحها بقَسَمِ الله بـ(البَلَد الحرام)؛ قال تعالى: {لَآ أُقْسِمُ بِهَٰذَا اْلْبَلَدِ} [البلد: 1].

1. خلقُ الإنسان في كَبَدٍ (١-٤).

2. تكليف الإنسان وضعفُه (٥-٢٠).

ينظر: "التفسير الموضوعي لسور القرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (9 /135).

غرضُ السورة هو التنويه بـ(مكَّة المكرَّمة)، وبمُقام النبي صلى الله عليه وسلم فيها، والتذكيرُ بأسلاف النبي صلى الله عليه وسلم من الأنبياء، وذمُّ الشرك وأهله.

ينظر: "التحرير والتنوير" لابن عاشور (30 /346).