ترجمة سورة إبراهيم

الترجمة الفارسية - دار الإسلام

ترجمة معاني سورة إبراهيم باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية - دار الإسلام.
من تأليف: فريق عمل اللغة الفارسية بموقع دار الإسلام .

الر [= الف. لام. را]. این [قرآن] کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را به فرمان پروردگارشان، از تاریکی‏ها[ی شرک و جهل] به روشنایی [ایمان و دانش] بیرون آوری؛ به راه [پروردگارِ] شکست‌ناپذیرِ ستوده.
[همان] الله که آنچه در آسمان‏ها و زمین است از آنِ اوست؛ و وای بر کافران از عذاب سخت!
کسانی‌ که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می‌دهند و [مردم را] از راه الله بازمی‌دارند و آن راه را منحرف می‌خواهند، اینان در گمراهی دور و درازی هستند.
ما هیچ‏ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [بتواند پیام الهی را] برایشان بیان کند. الله هر ‌کس را که بخواهد [به عدالتِ خویش] گمراه می‌سازد و [به فضل خویش] هر ‌کس را که بخواهد هدایت می‌کند و او شکست‌ناپذیرِ حکیم است.
و به راستی، ما موسی را با نشانه‌های روشنِ خود فرستادیم [و به او دستور دادیم] که: «قومت را از تاریکی‏ها[ی کفر] به روشنایی [توحید] بیرون آور و روزهای الله را به آنان یادآوری کن. بی‌تردید، در این [یادآوری]، برای هر شکیبای شکرگزار، نشانه‌هایی [از یگانگی و بزرگیِ الله] است.
و [ای پیامبر، یاد کن از] هنگامی‌ که موسی به قومش گفت: «نعمت الله را بر خود به یاد آورید، آنگاه که شما را از [چنگال] فرعونیان نجات داد که بدترین [و خفت‌بارترین] عذاب را بر سرتان می‌آوردند: پسرانتان را می‌کشتند و زنانتان را [برای کنیزی] زنده می‌گذاشتند؛ و در این [امر]، آزمایشی بزرگ از جانب پروردگارتان برای شما بود [تا شکیبایی‌تان را بیازماید]».
و [یاد کنید از] هنگامی که پروردگارتان فرمود: «اگر شکر گزارید، یقیناً [نعمتم را] بر شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید، یقیناً عذاب من سخت است».
و موسی به [آنان] گفت: «اگر شما و همۀ مردم روی زمین کافر شوید، [هیچ زیانی به الله نمی‌رسد؛ چرا که] بی‌تردید، الله بی‌نیازِ ستوده است».
[ای کافران،] آیا خبر [هلاکتِ] کسانی ‌که پیش از شما بودند، ـ [مانند] قوم نوح و عاد و ثمود ـ و [نیز] کسانی كه بعد از آنان بودند [و] جز الله كسى از آنان خبر ندارد، به شما نرسیده است؟ پیامبرانشان با دلایل [و معجزات] روشن به سویشان آمدند؛ ولى آنان [به نشانۀ مخالفت] دست‏هایشان را بر دهان‏هایشان نهادند و [انگشت به دندان گزیدند و] گفتند: «ما آنچه را که شما برای [ابلاغِ] آن فرستاده شده‌اید انکار می‌کنیم و دربارۀ آنچه ما را به سویش مى‌خوانید، سخت در تردید هستیم».
پیامبرانشان گفتند: «آیا در [یگانگیِ] الله ـ آفرینندۀ آسمان‏ها و زمین ـ تردیدی هست؟ او شما را [به ایمان] فرامی‌خوانَد تا گناهانتان را ببخشاید و تا مدتی معیّن به شما مهلت دهد». آنان گفتند: «شما جز بشری همانند ما نیستید [و] می‌خواهید ما را از آنچه که پدرانمان عبادت می‏کردند بازدارید. پس دلیلی آشکار [در مورد راستگویی‌تان] برایمان بیاورید».
پیامبرانشان به آنان گفتند: «[آری،‌] ما جز انسان‏هایی مانند شما نیستیم؛ ولی الله بر هر یک از بندگانش که بخواهد [با نعمتِ نبوت] منت می‌نهد؛ و سزاوار نیست که ما جز به اجازۀ الله دلیلی برای شما بیاوریم؛ پس مؤمنان باید بر الله توکل کنند.
و چرا بر الله توكل نكنیم، و حال آنكه او ما را به راه‏های [سعادت]مان هدایت نمود؟ و ما بر آزارى كه شما [در راه رسالت] به ما می‌رسانید، قطعاً شکیبایی می‌کنیم؛ و توكل‌کنندگان باید فقط بر الله توكل كنند».
و کسانی ‌که کفر ورزیدند به پیامبرانشان گفتند: «یا شما را از سرزمینمان بیرون می‌کنیم یا به آیین ما بازگردید». پروردگارشان به آنان وحی کرد که: «یقیناً ستمکاران را نابود می‌کنیم.
و قطعاً شما را پس از آنان در زمین جای خواهیم داد. این [عذاب و پاداش] برای کسی است که از ایستادن [به هنگام حسابرسی‌] در پیشگاهِ من بترسد و از تهدیدم بهراسد».
و [پیامبران از الله] درخواست پیروزی [بر کافران را] کردند و [سرانجام] هر گردنکشِ ستیزه‌جویی، ناکام [و نابود] شد.
[همان کسی كه‌] دوزخ پیش روى اوست و آبى از چرک خون‌آلود [دوزخیان] به وی می‌نوشانند.
[آبی] که آن را جرعه‌جرعه می‌آشامد و [از فرطِ تعفن و تلخی،] فروبردنش آسان و گوارا نیست و مرگ از هر طرف به سویش رو می‌آورَد ولی نمی‌میرد و عذابی سخت [و سهمگین] پیش رویِ اوست.
مَثل کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیده‌اند، [این است که] رفتارشان همچون خاکستری است که در روزی طوفانی باد بر آن می‌وزد که از آنچه کرده‌اند، چیزی در دست ندارند. این، همان گمراهیِ دور و دراز است‌.
[ای انسان،] آیا ندیدی که الله آسمان‏ها و زمین را به‏حق آفریده است؟ اگر بخواهد، شما را [از میان] می‌بَرد و آفرینشی جدید [به جای شما پدید] می‌آورد.
و این [کار] بر الله دشوار نیست.
و [روز قیامت] همگی در پیشگاه الله حاضر [و آشکار] می‌شوند؛ [در این هنگام] ستمدیدگان به کسانی که گردنکشی می‌کردند می‌گویند: «ما [در دنیا] پیرو شما بودیم؛ آیا [امروز] مى‌توانید چیزى از عذاب الله را از ما بازدارید؟» آنان می‌گویند: «اگر الله ما را [در دنیا به سوی رستگاری] راهنمایی کرده بود، ما نیز راه را به شما نشان می‌دادیم. چه بی‏تابی کنیم چه شکیبایی نماییم، برایمان یکسان است؛ [هیچ] گریزگاهی نداریم».
و چون كار [داورى] انجام شد، شیطان مى‌گوید: «بی‌تردید، الله به شما وعده داد؛ وعده‌ای راست و درست؛ و من به شما وعده [دروغین] دادم و با شما خُلفِ وعده کردم؛ و من هیچ تسلطى بر شما نداشتم جز اینكه شما را دعوت دادم و شما [نیز دعوت] مرا اجابت کردید؛ پس مرا سرزنش نكنید و خودتان را سرزنش كنید. [امروز] نه من فریادرسِ شما هستم و نه شما فریادرسِ من هستید. من بیزارم از اینكه پیش از این مرا [با الله] شریک می‌گرفتید. ستمكاران [مشرک] عذابى پردرد خواهند داشت.
و کسانی ‌که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، به باغ‏های [بهشتی] درآورده می‌شوند که جویبارها از زیر [درختان] آن جاری است؛ به فرمان پروردگارشان در آن جاودانند و درودشان در آنجا «سلام» است‌.
[ای پیامبر،] آیا ندیدی که الله چگونه مَثل زده است؟ کلمۀ پاک [لا اله الا الله] همچون درخت [نخل تنومند و] پاکی است که ریشه‌اش [در اعماق زمین‌] استوار است و شاخه‌اش بر آسمان [سر برآورده] است.
میوه‌اش را هر لحظه به فرمان پروردگارش مى‌دهد؛ و الله برای [هدایت مردم] مَثل‏ها مى‌زند؛ باشد که پند گیرند.
و مَثل کلمۀ پلید [شرک]، همچون درخت پلیدی است که از زمین برکنده شده [و هیچ] قرار و ثباتی ندارد.
الله كسانى را كه ایمان آورده‌اند در زندگى دنیا و در آخرت، با سخن استوار [توحید] ثابت مى‌گردانَد و ستمگران [مشرک] را گمراه مى‌كند؛ و الله هر کاری بخواهد انجام می‏دهد.
آیا ندیدی آن کسانی [از قریش] را که [سپاس‌] نعمتِ الله [= حرم امن و وجود پیامبر] را به [ناسپاسی و] کفر تبدیل کردند و قومشان را به سرای هلاک درآوردند؟
[آن سراى هلاکت،‌] دوزخ است [که] در آن وارد مى‌شوند و چه بد جایگاهی است!
[مشرکان] همتایانی برای الله قرار دادند تا [مردم را] از راه او گمراه کنند. بگو: «[چند روزی از نعمت‏های دنیا] بهره گیرید؛ که یقیناً بازگشتتان به سوی آتش [دوزخ] است».
[ای پیامبر،] به بندگان من که ایمان آورده‌اند بگو نماز را برپا دارند و از آنچه روزی‌شان کرده‌ایم پنهانی و آشکارا انفاق کنند؛ پیش از آنکه روزی فرارسد که در آن نه خرید و فروشی هست و نه دوستی‌ای.
الله است که آسمان‏ها و زمین را آفرید و آبی از آسمان فروفرستاد و با آن، [انواع] میوه‌ها را برای روزیِ شما پدید آورد؛ و کشتی‏ها را به خدمتتان گماشت تا به فرمانش در دریا در حرکت باشند و جویبارها را [نیز] در خدمت شما نهاد؛
و خورشید و ماه را که پیوسته [در مدارِ خود] در حرکتند و [همچنین] شب و روز را به خدمتتان گماشت.
و از هر آنچه از او خواستید به شما بخشید؛ و اگر نعمت الله را بشمارید، [چنان فراوان است که] نمی‌توانید آن را شمارش کنید. به راستی که انسان، [در حق خویش،] ستمکار [و نسبت به الله،] ناسپاس است‌.
و [یاد کن از] ابراهیم هنگامی که گفت: «پروردگارا، این شهر [= مکه] را امن بگردان و من و فرزندانم را از عبادت بُت‌ها دور بدار.
پروردگارا، به راستی که آنها [=معبود‌ها] بسیاری از مردم را [با تصور شفاعت] گمراه ساخته‌اند؛ پس هر کس [در عبادت الله به یگانگی] از من پیروی کند، یقیناً از من است و هر‌ کس از من نافرمانی کند، بی‌تردید، تو آمرزندۀ مهربانی.
پروردگارا، من برخی فرزندانم [= اسماعیل و خاندانش] را در تنگه‌ای بى‌آب و ‌كِشت، نزد خانۀ محترم [و شکوهمندِ] تو جای دادم. پروردگارا، [چنین کردم] تا نماز را برپا دارند؛ پس دل‏های برخى از مردم را چنان كن که به سوی آنان [و این سرزمین] متمایل گردد و از محصولات [مورد نیازشان‌] به آنان روزى‌ ببخش؛ باشد كه سپاس گزارند.
پروردگارا، تو آنچه را که پنهان می‌کنیم و آشکار می‌سازیم، [همه را] می‌دانی؛ و چیزی در زمین و آسمان از الله پوشیده نیست.
ستایش از آن الله است که در کهنسالی، اسماعیل و اسحاق را به من عطا فرمود. بی‌تردید، پروردگارم شنوندۀ دعاست.
پروردگارا، مرا برپادارندۀ نماز قرار بده و از فرزندانم [نیز چنین کن]. پروردگارا، دعایم را بپذیر.
پروردگارا، من و پدر و مادرم و [همۀ] مؤمنان را در روزی‌ که حساب برپا می‌شود بیامرز».
و [ای پیامبر، هرگز] مپندار که الله از آنچه ستمکاران می‌کنند غافل است؛ [نه، بلکه کیفر] آنان را برای روزی‌ به تأخیر می‌افکنَد که چشم‏ها در آن [از وحشت] خیره می‌شوند،.
در حالى كه [به سوى منادى محشر] شتابانند و سرها را بالا گرفته‌اند [و با بی‏قراری به آسمان می‌نگرند] و چشم بر هم نمى‌زنند و دل‏هایشان [از وحشت‌] تهى گشته است.
و [ای پیامبر،] مردم را از روزى بترسان كه عذاب الهى به سراغشان مى‌آید؛ و کسانی كه [با کفر و شرک به خویش] ستم كرده‌اند مى‌گویند: «پروردگارا، اندکی به ما مهلت بده تا [به دنیا بازگردیم و] دعوتت را پاسخ گوییم و از پیامبران پیروى كنیم. [به آنان گفته می‏شود: «مگر شما نبودید كه پیشتر سوگند مى‌خوردید شما را فنایى نیست؟»
و [مگر نه این است كه] در خانه‌های کسانی ‌که [با شرک و ناسپاسی] به خویشتن ستم کرده بودند [= قوم هود و صالح] ساکن شدید و برایتان روشن شد که [چون کفر ورزیدند] با آنان چگونه رفتار کردیم و [از سرگذشت پشینیان] برایتان مَثَل‏ها زدیم [ولی باز هم پند نگرفتید].
و آنان نهایت نیرنگ خود را [برای مخالفت با پیامبر و کشتنِ او] به كار بردند، و مكرشان نزد الله [آشکار‌] است؛ هر چند نیرنگشان [چنان ضعیف است که] نمی‌تواند کوه‏ها را از جای بردارد.
پس هرگز مپندار كه الله وعدۀ خویش را [دربارۀ پیروزی حق] با پیامبرانش خلاف مى‌كند. بی‌تردید، الله شكست‌ناپذیرِ انتقام‏گیرنده است.
در آن روز، [این] زمین، به زمینی دیگر و آسمان‏ها [به آسمان‏های دیگر] تبدیل می‌شوند و [مردم‌] در مقابل الله یگانۀ پیروزمند ظاهر می‌گردند.
و در آن روز گناهكاران را مى‌بینى كه در زنجیرها بسته شده‌اند.
جامه‌هایشان از قیرِ گداخته است و آتش صورت‏هایشان را مى‌پوشانَد.
تا الله هر‌ کس را به [سزای] آنچه کرده است کیفر دهد. به راستی که الله در حسابرسی سریع است.
این [قرآن‌] پیامی رسا براى مردم است [تا به وسیلۀ آن هدایت شوند] و با آن هشدار یابند و بدانند كه او تعالی معبودى یکتاست؛ و تا خردمندان پند گیرند.
سورة إبراهيم
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورةُ (إبراهيمَ) مِن السُّوَر المكية، وجاءت هذه السورةُ الكريمة على ذِكْرِ مسائل الاعتقاد، والتوحيد، وآياتِ الله عز وجل في هذا الكونِ، كما دعَتْ إلى اتباع الدِّين الخالص: {مِلَّةَ ‌إِبْرَٰهِيمَ ‌حَنِيفٗاۖ}، وقد سُمِّيتْ باسمه عليه السلام، ودعت إلى اتباع الطريق الحقِّ التي دعا إليها كلُّ الأنبياء، كما أورَدتْ ذِكْرَ الجنة والنار، وحال كلٍّ من الفريقين؛ ترغيبًا في الاتباع والطاعة، وترهيبًا عن المعصية والمخالفة، واحتوت على ذِكْرِ عظمة الله في هذا الكونِ الفسيح؛ تثبيتًا للنبيِّ صلى الله عليه وسلم، ومَن والاه.

ترتيبها المصحفي
14
نوعها
مكية
ألفاظها
831
ترتيب نزولها
72
العد المدني الأول
54
العد المدني الأخير
54
العد البصري
51
العد الكوفي
52
العد الشامي
55

* قوله تعالى: {يُثَبِّتُ اْللَّهُ اْلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِاْلْقَوْلِ اْلثَّابِتِ فِي اْلْحَيَوٰةِ اْلدُّنْيَا وَفِي اْلْأٓخِرَةِۖ} [إبراهيم: 27]:

عن البَراءِ بن عازبٍ رضي الله عنهما، قال: «نزَلتْ في عذابِ القَبْرِ، فيقال له: مَن رَبُّك؟ فيقول: رَبِّي اللهُ، ونَبيِّي محمَّدٌ ﷺ؛ فذلك قولُهُ عز وجل: {يُثَبِّتُ اْللَّهُ اْلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِاْلْقَوْلِ اْلثَّابِتِ فِي اْلْحَيَوٰةِ اْلدُّنْيَا وَفِي اْلْأٓخِرَةِۖ} [إبراهيم: 27]». أخرجه مسلم (٢٨٧١).

* سورة (إبراهيمَ):

سُمِّيتْ سورة (إبراهيمَ) بذلك؛ لأنها تحدَّثتْ - بشكل رئيسٍ - عن سيدنا (إبراهيمَ) عليه السلام، وعَلاقةِ ذلك بالتوحيد.

جاءت موضوعاتُ سورة (إبراهيم) على النحوِ الآتي:

1. منزلة القرآن الكريم، وحُجِّيته على الناس جميعًا (١-٤).

2. دعوة الرُّسل في الإخراج من الظُّلمات إلى النور (٥-٨).

3. استفتاح الرسل بالنصر على أعدائهم (للدعاة) (٩-١٨).

4. نعيم أهل الجنة، وعذاب أهل النار (١٩- ٣١).

5. عظمة الله في الكون، ونِعَمُه على خَلْقه (٣٢- ٣٤).

6. نبأ إبراهيم عليه السلام في دعوته (٣٥- ٤١).

7. صُوَر من مشاهدِ يوم القيامة (٤٢-٥٢).

ينظر: "التفسير الموضوعي للقرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (4 /1).

مقصودُ سورة (إبراهيمَ) هو التوحيدُ، وبيانُ أن هذا الكتابَ غايةُ البلاغ إلى الله؛ لأنه كافل ببيان الصراط الدالِّ عليه، المؤدي إليه، وأدلُّ ما فيها على هذا المَرامِ: قصةُ (إبراهيم) عليه السلام.

أما أمرُ التوحيد في قصة (إبراهيم) عليه السلام: فواضحٌ في آيات كثيرة من القرآن، والتوحيدُ هو ملَّةُ (إبراهيمَ) عليه السلام، التي حكَم اللهُ تعالى على مَن رَغِب عنها بقوله: {وَمَن ‌يَرْغَبُ ‌عَن مِّلَّةِ إِبْرَٰهِـۧمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُۥۚ} [البقرة: 130]. وقال الله تعالى في هذه السُّورةِ مبينًا حِرْصَ (إبراهيمَ) عليه السلام على التوحيد: {وَإِذْ قَالَ إِبْرَٰهِيمُ رَبِّ اْجْعَلْ هَٰذَا اْلْبَلَدَ ءَامِنٗا وَاْجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ اْلْأَصْنَامَ (35) ​رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرٗا مِّنَ اْلنَّاسِۖ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُۥ مِنِّيۖ وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ (36)} [إبراهيم: 35-36].

وأما أمرُ الكتاب: فلأنه من جملةِ دعائه لذريتِه الذين أسكَنهم عند البيت المُحرَّم؛ ذريةِ (إسماعيلَ) عليه السلام: {رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ}[سورة البقرة: 129].

ينظر: "مصاعد النظر للإشراف على مقاصد السُّور" للبقاعي (2 /198).