ترجمة سورة محمد

الترجمة الفارسية - دار الإسلام

ترجمة معاني سورة محمد باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية - دار الإسلام.
من تأليف: فريق عمل اللغة الفارسية بموقع دار الإسلام .

الله تلاش کافرانی را كه [مردم را] از راه الله بازمى‏دارند، تباه می‌كند.
و کسانی كه مؤمن و نیكوكار بودند و به آیات حقى كه از جانب پروردگارشان بر محمد نازل شده است ایمان آورده‌اند، بدی‏هایشان را می‌زداید و امور [دنیا و دین]شان را سامان می‌بخشد [و اصلاح می‌کند].
این [پاداش و جزا،] به سبب آن است که کافران پیرو باطل شدند و مؤمنان، پیرو [آیات] حقِ پروردگارشان. الله مَثَل‏های مردم را اینچنین برایشان بیان مى‏كند.
چون با کافران روبرو شدید، آنان را گردن بزنید تا آنكه [بسیاری از آنان را] بکشید؛ آنگاه اسیران را به بند كشید؛ سپس یا بر آنان منت گذارید [و بدون هیچ چشم‏داشتی آزادشان کنید] یا [از آنان] فدیه بگیرید [و رهایشان کنید] تا سنگینى جنگ فروكش كند. این [حکم الهی] است؛ و اگر الله مى‏خواست، خود از آنان انتقام مى‏گرفت؛ ولى [فرمان جنگ داد] تا شما را در برابر یكدیگر آزمایش كند؛ و کسانی كه در راه الله كشته شدند، [الله هرگز] نتیجه تلاششان را تباه نمى‏كند.
الله آنان را [به راه راست] هدایت خواهد كرد و امورشان را سامان خواهد بخشید؛
و آنان را به بهشتی که [اوصافش را] برایشان بیان کرده است وارد خواهد نمود.
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر [دین و پیامبر] الله را یاری کنید، او نیز شما را یاری می‌کند و گام‏هایتان را [ثابت و] استوار می‌دارد.
و بر کافران، نگونساری و هلاکت باد! الله اعمالشان را تباه می‌گردانَد؛
زیرا آنچه را که الله نازل كرده است نپسندیدند؛ الله نیز اعمالشان را تباه نمود.
آیا در زمین گشت و گذار نکرده‌اند تا ببینند سرانجامِ کسانی که پیش از آنان بودند، چگونه بوده است؟ الله [خانه‌هایشان را] بر سر‌شان ویران کرد [و آنان را نابود ساخت] و این کافران [نیز کیفری] همانند آن [در پیش] خواهند داشت.
زیرا الله [یاور و] كارسازِ مؤمنان است؛ و[لى] کافران هیچ كارسازى ندارند.
الله مؤمنان نیكوكار را به باغ‏هایی [از بهشت] وارد می‌کند که جویبارها از زیر [درختان] آن جاری است؛ و کافران [تنها در دنیا] بهره‌مند مى‏شوند و همچون چهارپایان مى‏خورند و آتش [دوزخ] جایگاهشان است.
و چه بسیار شهرهایی که ساکنانش از [مردم] شَهرت که تو را از آنجا بیرون کردند، توانمند‌تر بودند؛ ما آنان را نابود کرده‏ایم و هیچ یاوری [در برابر عذاب الهی] نداشتند.
آیا كسى كه بر شیوۀ روشنى از جانب پروردگار خویش است، همچون كسانى است كه زشتىِ رفتارشان در نظرشان آراسته شده و از هوس‏های خویش پیروى مى‏كنند؟
توصیف بهشتى كه به پرهیزگاران وعده داده شده، [چنین است كه:] در آن، جویبارهایی از آبی [خالص و زلال] که بو و مزه‏اش تغییر نکرده؛ و جویبارهایی از شیری كه طعمش دگرگون نگشته؛ و جویبارهایی از شرابی كه مایۀ لذتِ نوشندگان است؛ و جویبارهایی از عسل ناب است؛ و همۀ [انواع] میوه‏ها، در آنجا در دسترسشان است و [از همه برتر، از] آمرزشِ پروردگارشان [برخوردارند]. [آیا بهشتیان] همانند ساكنان جاودان دوزخند كه آبی چنان جوشان به آنان می‌نوشانند كه روده‏هایشان را متلاشى می‌كند؟
[ای پیامبر،] برخی از منافقان به [گفتار] تو گوش فرامى‏دهند اما هنگامی که از نزد تو خارج مى‏شوند، به اهل دانش [با تمسخر] مى‏گویند: «[فهمیدید] لحظاتى پیش چه مى‏گفت؟» الله بر دل‏هایشان مُهر [غفلت] نهاده است و آنان از هوس‏های خویش پیروى كرده‏اند.
الله بر هدایتِ پرهیزگاران مى‏افزاید و پرهیزكاری‌شان [را قوّت] مى‏بخشد.
آیا کافران جز این انتظار دارند که قیامت ناگهان بر آنان فرارسد؛ در حالى كه نشانه‏هاى آن آشكار شده است؟ آنگاه كه قیامت فرارسد پندگرفتنشان چه سودی خواهد داشت؟
[ای پیامبر،] بدان که معبودی [به‏حق] جز الله نیست؛ و برای گناه خویش و [گناهِ] مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه؛ و [به یاد داشته باش که] الله، محل رفت‌وآمدِ [روزانه] و آرمیدن [شبانۀ] شما را مى‌داند.
مؤمنان می‌گویند: «چرا سوره‌ای [دربارۀ اجازۀ جهاد] نازل نمی‌شود؟»؛ اما هنگامى كه آیات صریحی در مورد جنگ نازل مى‏گردد، [منافقان و] بیماردلان را مى‏بینى كه همچون كسى كه از [سختى] مرگ دستخوش بیهوشى شده باشد به تو مى‏نگرند؛ [مرگ و عذاب الهی] بر آنان شایسته‏تر است.
اطاعت و گفتار شایسته [بهتر است]؛ و چون تصمیم قطعی [جهاد] گرفته شد، اگر [در تعهد خود با] الله صادق باشند، [از نفاق و سرکشی]، برایشان بهتر است.
[اى منافقان،‌] آیا [جز این‌] انتظار ‌دارید كه اگر [از قرآن و سنت پیامبرش] روی بگردانید، در زمین تباهى كنید و از خویشاوندانتان ببُرید؟ [چنان‏که در جاهلیت این حالت را داشتید.]
اینان کسانی هستند که الله [با دوری از رحمتِ خویش] لعنتشان کرده است؛ پس [گوشِ دلِ] آنان را کر، و چشم [دلِ] آنان را کور ساخته است.
آیا در قرآن تدبّر نمی‌کنند یا قفل‏ها[ی غفلت] بر دل‏هایشان نهاده شده است؟
کسانی که پس از روشن شدن [راه] هدایت، به راه پیشینِ خویش بازگشتند [و مرتد شدند،] شیطان [اعمال زشتشان را] برایشان آراسته و آنان را [با آرزوهای دراز] فریب داده است.
این [جهل و گمراهی،] بدان خاطر است که منافقان به مشرکانی که از وحی الهی کراهت داشتند گفتند: «ما در برخی از امور از شما پیروی می‌کنیم»؛ و الله پنهانکاری‌شان را می‌داند.
آنگاه كه فرشتگان الهی بر چهره و پشتشان مى‏زنند و جانشان را مى‏گیرند، [حال این منافقان] چگونه خواهد بود؟
این [کیفر،] از آن روست که آنان پیرو راهی شدند که الله را به خشم می‌آورَد و از انجام کارهایی که موجب خشنودی الهی می‌شود کراهت داشتند؛ پس [الله نیز نتیجۀ] کارهایشان را تباه ساخت.
آیا بیماردلان [منافق] پنداشته‏اند كه الله هرگز كینه‏هایشان را آشكار نخواهد ساخت؟
[ای پیامبر،] اگر مى‏خواستیم، آنان را به تو نشان می‌دادیم كه [باطن] آنان را از ظاهرشان بازشناسى؛ و مسلّماً از شیوه سخنشان به خوبى آنان را خواهى شناخت؛ و [بدانید که] الله از کارهایتان آگاه است.
قطعاً [همۀ] شما را آزمایش می‌کنیم تا مجاهدان و شکیبایانتان را بازشناسیم و احوال شما را می‌آزماییم [تا راستگویان مشخص گردند].
كسانى كه پس از روشن شدن راه هدایت بر آنان، کفر ورزیدند و [مردم را] از راه الله بازداشتند و به مخالفت با پیامبر برخاستند، هرگز زیانى به الله نخواهند رساند؛ و [الله نیز نتیجۀ] اعمالشان را تباه خواهد ساخت.
ای مؤمنان، از الله و پیامبر اطاعت كنید و [با کفر و ریا] اعمال [شایستۀ] خویش را تباه نكنید.
کسانی که کفر ورزیدند و [دیگران را نیز] از راه الله بازداشتند و در حال کفر مردند، الله هرگز آنان را نخواهد آمرزید.
پس [ای مؤمنان، از رویارویی با دشمنان] سستی نورزید و [از ترس جنگ، آنان را] به صلح و آشتی دعوت نکنید؛ در حالى كه شما برترید و الله با شماست و از [پاداش] اعمالتان نخواهد کاست.
به راستی که زندگی دنیا، بازیچه و سرگرمى است؛ و اگر ایمان بیاورید و پرهیزگاری کنید، [الله] پاداشتان را [بی‌کم‌و‌کاست] خواهد داد؛ و [تمام] اموالتان را نمی‌خواهد [بلکه می‌فرماید که زکاتش را بپردازید].
اگر [تمام] آن را از شما بخواهد و [بر این دستور] اصرار ‌کند، بخل مى‏ورزید و [این کار،] کینه‌هایتان را آشکار می‌سازد.
آگاه باشید! شما كسانى هستید كه براى انفاق در راه الله دعوت مى‏شوید؛ ولى برخی از شما بخل مى‏ورزند؛ و هر کس بخل بورزد، به زیان خویش بخل ورزیده است؛ و الله بى‌نیاز است و [این شما هستید كه] نیازمندید؛ و اگر [از اسلام به سوی کفر] بازگردید، الله گروهى دیگر را جایگزین شما خواهد كرد كه همچون شما [به بخل مبتلا] نباشند.
سورة محمد
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورة (مُحمَّد) أو سورة (القِتال) من السُّوَر المدنية، وقد نزلت بعد سورة (الحديد)، وحثَّتْ على الجهاد؛ لحفظِ بيضة هذا الدِّين، ولإعلاء كلمة الله بهذه الوسيلة المشروعة، وقد بيَّنتْ حقيقةَ الصراع بين الكفر والإيمان، وبين مَن يُقِيم العدلَ والطُّمأنينة ومن يُقِيم الجَوْرَ والخوف، ولا يكون ذلك إلا بما شرعه اللهُ من الوسائل.

ترتيبها المصحفي
47
نوعها
مدنية
ألفاظها
542
ترتيب نزولها
96
العد المدني الأول
39
العد المدني الأخير
39
العد البصري
40
العد الكوفي
38
العد الشامي
39

* سورة (مُحمَّد):

سُمِّيت سورة (مُحمَّد) بهذا الاسم؛ لأنَّه جاء فيها اسمُ النبي صلى الله عليه وسلم في الآية الثانية منها؛ قال تعالى: {وَاْلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ اْلصَّٰلِحَٰتِ وَءَامَنُواْ بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٖ وَهُوَ اْلْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّـَٔاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ} [محمد: 2].

* سورة (القِتال):

سُمِّيت بهذا الاسم؛ لأنه جاء فيها هذا اللفظُ؛ قال تعالى: {وَيَقُولُ اْلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٞۖ فَإِذَآ أُنزِلَتْ سُورَةٞ مُّحْكَمَةٞ وَذُكِرَ فِيهَا اْلْقِتَالُ رَأَيْتَ اْلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ اْلْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ اْلْمَوْتِۖ فَأَوْلَىٰ لَهُمْ} [محمد: 20]، ولأنها بيَّنتْ أحكامَ قتالِ الكفار ومشروعيَّتَه.

1. تعريف لطرَفَيِ الصراع، وحثُّ المؤمنين على القتال (١-٦).

2. سُنَّة الله التي لا تتبدل في المؤمنين والكافرين (٧-١٥).

3. التعريف بالمنافقين، والموازنة بينهم وبين المؤمنين (١٦-٣٠).

4. تهديد الضالِّين، ودفعُ المؤمنين لتحمُّل تكاليف الإيمان (٢٩-٣٨).

ينظر: "التفسير الموضوعي لسور القرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (7 /234).

مقصدُ هذه السورة هو دعوةُ المؤمنين إلى حفظِ حظيرة الدِّين؛ بإقامة الجهاد وإدامته؛ فلا بد من الاستعداد الجيد، والتضحية لنشر هذا الدِّين بكل الوسائل المشروعة المطلوبة؛ ومن ذلك: الجهاد في سبيل الله؛ دفعًا للشر، ودعوة إلى الخير، ومن ذلك: تسميتُها بسورة (القِتال).

ينظر: "مصاعد النظر للإشراف على مقاصد السور" للبقاعي (2 /487).