ترجمة سورة مريم

الترجمة الفارسية - دار الإسلام

ترجمة معاني سورة مريم باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية - دار الإسلام.
من تأليف: فريق عمل اللغة الفارسية بموقع دار الإسلام .

کهیعص [= کاف. ها. یا. عین. صاد].
[این] بیان رحمت پروردگارت [نسبت] به بنده‌اش زکریاست.
آنگاه که پروردگارش را به ندایی پنهان [به دعا] خواند.
گفت: «پروردگارا، به راستی که استخوانم سست شده و موهایم از پیری سپید گشته و ای پروردگارم، [هرگز] در دعای تو [از اجابت] بی‌بهره نبوده‌ام.
و من پس از [مرگ] خود از خویشاوندانم [نسبت به حفظِ دین تو] بیمناکم و همسرم [نیز] نازاست؛ پس به لطف خویش فرزندی به من عطا فرما.
[پسری که] وارث من و وارث خاندانِ یعقوب باشد؛ و پروردگارا، او را [در علم و دین، انسانی] پسندیده گردان».
[الله دعایش را اجابت کرد و فرمود:] «ای زکریا، ما تو را به [تولدِ] پسری بشارت می‌دهیم که نامش یحیی است [و] پیش از این، همنامی برایش قرار نداده‌ایم».
[زکریا] گفت: «پروردگارا، چگونه پسری خواهم داشت در حالی ‌که همسرم نازاست و من [نیز] از شدت پیری، به ناتوانی رسیده‌ام؟»
[فرشته] گفت: «این گونه است [که تو می‌گویی؛ ولی] پروردگارت فرموده است: "این [امر،] برای من آسان است و به راستی پیش از این [نیز] تو را آفریدم، در حالی ‌که چیزی نبودی"».
[زکریا] گفت: «پروردگارا، نشانه‌ای [بر تحققِ این بشارت] برایم قرار بده».‏ [الله] فرمود: «نشانۀ تو این است که سه شبانه [روز] در حالی‌ که سالم [و تندرست] هستی، با مردم سخن نمی‌گویی».
او از محراب [= جایگاه عبادتش] به سوی قومش رفت و به آنان اشاره کرد که: «بامداد و شامگاه، [پروردگار را] به پاکی یاد کنید».
[الله فرمود:] «ای یحیی، کتاب [تورات] را با قوّت [و جدیت] بگیر» و در کودکی به او دانش [و حکمت] دادیم.
و از جانب خویش [به او] محبت و پاکی [از گناهان عطا کردیم] و او پرهیزگار بود.
و نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود و سرکش [و] نافرمان نبود.
و سلام [و امنیتِ الله] بر او باد، روزی‌ که متولد شد و روزی ‌که می‌میرد و روزی ‌که زنده برانگیخته می‌شود.
و در [این] کتاب [= قرآن] از مریم یاد کن، آنگاه ‌که از خانواده‌اش کناره گرفت [و در] ناحیۀ شرقی [از آنان] مستقر شد.
و میان خود و آنها پرده‌اى افكند [تا خلوتگاهِ عبادتش باشد]. آنگاه [ما] روحِ خود [= جبرئیل] را به سویش فرستادیم و به شكل انسانی خوش‌اندام بر وی نمایان گشت.
[مریم] گفت: «من از [شرّ] تو، به [الله] رحمان پناه می‌برم. اگر پرهیزگاری [به من آسیب نرسان]».
[جبرئیل] گفت: «یقیناً من فرستادۀ پروردگارت هستم تا پسرِ پاکیزه‌ای به تو بخشم».
[مریم] گفت: «چگونه ممکن است پسری داشته باشم؛ حال آنكه دست هیچ انسانی به من نرسیده است و بدكار [نیز] نبوده‌ام؟»
[جبرئیل] گفت: «[دستور‌] چنین است. پروردگارت فرمود: "این [کار] بر من آسان است و او را برای مردم نشانه‌ای [از قدرتِ خویش] قرار می‌دهیم و [نیز] رحمتی از سوی ماست؛ و این [شیوۀ تولد،] امری انجام‌یافته [و حتمی] است"».
[مریم] او [= عیسی] را باردار شد. و با او به جایی دوردست [رفت و از مردم] کناره گرفت.
درد زایمان او را به سمت یک تنۀ‌ نخل کشاند [و او در حالی که درد می‌کشید] گفت: «ای کاش پیش از این می‌مُردم و به کلی از یادها می‌رفتم [تا کسی درباره‌ام خیال باطل نکند]».
ناگهان از زیر [پای] او [عیسی] ندایش داد که: «غمگین مباش. پروردگارت زیر [پاى‌] تو چشمۀ آبى روان ساخته است.
و تنۀ نخل را به طرف خود تکان بده [تا] خرمای تازه بر تو فرو‌ریزد.
آنگاه [از آن خرما] بخور و [از آب نهر] بنوش و دیدگان را [به ‌این فرزند] روشن دار؛ و اگر هر یک از مردم را دیدی [با اشاره] بگو: "من برای [الله] رحمان روزه[ی سکوت] نذر کرده‌ام و امروز با هیچ انسانی سخن نخواهم گفت"».
[مریم] در حالی‌ که او [= عیسی] را برداشته بود نزد قومش آمد. آنان گفتند: «ای مریم، به راستی دروغ بزرگی می‌گویی [که نوزاد بدون پدر متولد شده است].
ای خواهر هارون، نه پدرت مرد بدکاری بود و نه مادرت [زن] بدکاره‌ای».
آنگاه مریم به او [= عیسی] اشاره کرد. آنان گفتند: «چگونه با ‌کودکی در گهواره سخن بگوییم؟»
[عیسی به سخن آمد و] گفت: «من بندۀ الله هستم. او به من کتاب داده و مرا پیامبر ساخته است.
و مرا ـ هر جا که باشم ـ پربرکت نموده و تا زنده‌ هستم مرا به نماز و زکات سفارش کرده است.
و نسبت به مادرم نیکوکار [گردانده] و مرا [در برابر پروردگارم] سرکش [و] نافرمان قرار نداده است.
و سلام بر من، روزی‌ که متولد شدم و روزی‌ که می‌میرم و روزی‌ که زنده برانگیخته می‌شوم».
این است [حکایت] عیسی پسر مریم؛ [همان] گفتار راستی که [گمراهان] درباره‌اش تردید [و اختلاف] می‌کنند.
[هرگز] سزاوار نیست که الله [برای خویش] فرزندی بگیرد. او [پاک و] منزّه است. [الله] هر گاه کاری را اراده کند، فقط به آن می‌گوید: «موجود شو»؛ آنگاه [بی‌درنگ] موجود می‌شود.
و [عیسی به قومش گفت:] «بی‌تردید، الله پروردگار من و شماست؛ پس او را عبادت کنید [که] راهِ راست همین است».
آنگاه گروه‏ها[ی مختلفِ قومش] در میان خود دچار اختلاف شدند؛ پس وای بر کسانی که کفر ورزیدند از مشاهدۀ روز بزرگ [قیامت]!
آن روز ‌که نزد ما می‌آیند، چه [خوب] شنوا و بینا هستند! اما امروز [در زندگی دنیا] ستمکاران در گمراهیِ آشکارند.
و [ای پیامبر،] به آنان دربارۀ روز [پشیمانی و] حسرت هشدار بده؛ آنگاه كه کار [داورى] انجام می‌گیرد؛ و [امروز‌] آنان در غفلتند و ایمان نمی‌آورند.
یقیناً ما زمین و هر ‌کس را بر آن است به ارث می‌بریم و [همه] به سوی ما بازگردانده می‌شوند.
و [ای پیامبر،] در این کتاب از ابراهیم یاد کن. بی‌تردید، او پیامبری راستگو بود.
هنگامی‌ که به پدرش [آزر] گفت: «پدر جان، چرا چیزی را عبادت می‌کنی که نه [دعایت را] می‌شنود و نه [عبادتت را] می‌بیند و نه گزندی را از تو دور می‌سازد؟
پدر جان، یقیناً از دانش [وحی] چیزی به من رسیده است که [هرگز] به تو نرسیده است؛ پس از من پیروی کن تا تو را به راهی راست هدایت کنم.
پدر جان، از شیطان پیروی نکن [چرا که] بی‌تردید، شیطان نسبت به [الله] رحمان نافرمان بود.
پدر جان، من می‌ترسم که از [جانب الله] رحمان عذابی به تو رسد و [در دوزخ] از دوستان [و همنشینانِ] شیطان باشی».
[آزر] گفت: «ای ابراهیم، آیا از معبود‌های من رویگردانی؟ اگر [از عقیده‌ات] دست برنداری، قطعاً سنگسارت می‌کنم؛ [برو] و مدت زیادى از من دور شو».
[ابراهیم] گفت: «سلام [و امنیت از جانب من] بر تو. به زودی از پروردگارم برایت آمرزش خواهم خواست. بی‌تردید، او نسبت به من بسیار مهربان است.
و از شما [کافران] و آنچه به جای الله می‌خوانید کناره‌گیری می‌کنم و پروردگارم را می‌خوانم. امید است كه در خواندنِ پروردگارم [از اجابت] بى‌بهره نباشم».
هنگامی که از آنان و آنچه به جای الله عبادت می‏کردند کناره‌گیری کرد، [پسرش] اسحاق و [نوه‏اش] یعقوب را به او بخشیدیم و همه [آنان] را پیامبر نمودیم.
و ایشان را از رحمت خویش بهره‌مند ساختیم و [در میان مردم آوازۀ بلند و] نام نیکو برایشان نهادیم.
و در این کتاب، از موسی یاد کن. بی‌تردید، او [برگزیده‌ای] مخلص و فرستاده‌ای پیامبر بود.
و [ما] او را از سَمت راست [کوه] طور ندا دادیم و او را مناجات‌کنان [به خویش] نزدیک ساختیم.
و از رحمت خود، برادرش هارون را ـ که پیامبر [و یاورِ او] بود ـ به وی عطا کردیم.
و در این کتاب، از اسماعیل یاد کن. بی‌تردید، او راست‌وعده و فرستاده‌ای پیامبر بود.
و [همواره] خانواده‌اش را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگارش پسندیده بود.
و در این کتاب، از ادریس یاد کن. بی‌تردید، او راست‌گفتار پیامبری بود.
و [ما] او را به مقامی بلند برکشیدیم.
اینان کسانی از پیامبران هستند که الله نعمت [هدایت] به آنان داد؛ [افرادی] از فرزندان آدم و از كسانى كه همراه نوح [بر كشتى‌] سوار كردیم و از فرزندان ابراهیم و یعقوب و از [جمله] افرادی كه هدایت کردیم و برگزیدیم [و] هر گاه آیات [پرودگار‌] رحمان بر آنان خوانده مى‌شد، سجده‌كنان و گریان به خاک مى‌افتادند.
پس از آنان، جانشینانى گمراه و ناشایست آمدند كه نماز را تباه ساختند [و در آن سهل‌انگارى نمودند] و از هوس‏ها [و شهوات] پیروى كردند؛ و به زودى [کیفرِ] گمراهى [خویش] را خواهند دید.
مگر کسی که توبه نمود و ایمان آورد و کاری شایسته کرد. اینان به بهشت داخل می‌شوند و هیچ ستمی بر آنان نمی‌رود.
باغ‏هایی جاودان که [الله] رحمان از [عالم] غیب [و نادیده] به بندگانش وعده داده است. یقیناً وعدۀ او آمدنی است.
در آنجا سخن بیهوده‌ای نمی‌شنوند [و گفتارشان] جز سلام [و تحیت نیست]؛ و در آنجا برایشان [هر] صبح و شام روزی‌ [بی‌حساب فراهم] است.
این همان بهشتی است که به هر كس از بندگانمان که [در دنیا] پرهیزگار باشد به میراث می‌دهیم.
و [ای جبرئیل، به محمد بگو:‌] «ما جز به فرمان پروردگارت فرود نمی‌آییم. او حاکم بر آینده و گذشته و حالِ ماست؛ و پروردگارت فراموشکار نیست‌.
[همان] پروردگار آسمان‏ها و زمین و آنچه میان آنهاست؛ پس او را عبادت کن و بر عبادتش شکیبا [و پایدار] باش. آیا [همانند و] همنامی برایش می‌شناسی؟»
و انسان [کافر] می‌گوید: «آیا هنگامی که بمیرم، به راستی مرا زنده [از گور] بیرون خواهند ‌آورد؟»
آیا انسان به یاد نمی‌آورد که ما پیش از این او را آفریدیم، در حالی ‌که هیچ نبود؟
پس سوگند به پروردگارت که یقیناً آنان [= منکران قیامت] را با شیاطین محشور خواهیم کرد؛ سپس همه را به‏زانودرآمده گرداگرد دوزخ حاضر می‌کنیم.
سپس از هر گروهی، کسانی را که در برابر [فرمان الله] رحمان سرکش‌تر بوده‌اند بیرون می‌کشیم.
آنگاه یقیناً ما به [حال] کسانی ‌که برای [درافتادن به] آن [آتش مهیب] سزاوارترند، داناتریم.
و هیچ یک از شما [مردم] نیست، مگر آنکه وارد آن می‌گردد؛ [مؤمنان برای عبور و دیدن، کافران برای ورود و ماندن]. این [امر،] همواره بر پروردگارت حکمی حتمی است.
سپس كسانى را كه پرهیزگاری كرده‌اند [از آتش] نجات مى‌دهیم و ظالمان را به‏زانودرآمده در آن رها مى‌كنیم.
و هنگامی‌ که آیات روشن ما بر آنان تلاوت می‌شود، کسانی ‌که کفر ورزیده‌اند به افرادی‌ که ایمان آورده‌اند می‌گویند: «كدام یک از [ما] دو گروه، جایگاهی بهتر و مجلسی نیکوتر دارد؟»
چه بسیار نسل‏ها را پیش از آنان نابود کردیم که ثروتی بیشتر و ظاهری آراسته‌تر داشتند.
[ای پیامبر،] بگو: «هر کس که در گمراهى است، [الله‌] رحمان به او مهلت مى‌دهد [تا گمراهی‌اش بیشتر شود] تا زمانی که وعدۀ الهی را [به چشم خود] ببینند: یا عذاب [دنیا] یا [کیفرِ] قیامت. پس به زودى خواهند دانست که چه کسی جایگاهش بدتر و سپاهش ناتوان‌تر است».
و [اما] کسانی ‌که راه‏یافته‏اند، الله بر هدایتشان می‌افزاید؛ و نیکی‏های پایدار [= رفتار و گفتار شایسته] در پیشگاه پروردگارت، پاداشی بهتر و سرانجامی نیکوتر دارد.
آیا دیدی آن کسی را که به آیات ما کافر شد و گفت: «قطعاً مال و فرزند [فراوانی در آخرت] به من داده خواهد شد»؟
آیا او بر غیب آگاهی یافته یا از [الله] رحمان پیمانی گرفته است؟
[هرگز] چنین نیست؛ گفته‌اش را می‌نویسیم و بر عذابش می‌افزاییم‌.
و آنچه [از اموال و فرزندان] که می‌گوید از او به ارث می‌بریم و [روز قیامت، نیازمند و] تنها نزد ما می‌آید.
و [مشرکان] به جای الله معبودانی برگزیده‌اند تا [یاور و] پشتیبانشان باشد.
چنین نیست؛ [بلکه آن معبودها در قیامت] عبادت آنان را انکار خواهند کرد و دشمنشان خواهند بود.
[ای پیامبر،] آیا ندیدی كه ما شیاطین را بر كافران فرستادیم تا آنان را [با وسوسه‌های خود] تحریک كنند [و از راهِ الله بازدارند]؟
پس دربارۀ [نابودیِ] آنان شتاب نکن. جز این نیست که ما [روزهای مرگ و فرارسیدنِ عذاب را] به دقت برایشان می‌شماریم.
[یاد كن از‌] روزى كه پرهیزگاران را [با عزت و احترام] به مهمانی [الله] رحمان گِرد می‌آوریم.
و مجرمان را تشنه‌کام به سوی جهنم می‌رانیم.
آنان هرگز [توان] شفاعت ندارند؛ مگر کسی ‌که [با ایمان و عمل شایسته‌اش،] از [الله] رحمان پیمانی گرفته باشد.
و [مشرکان] گفتند: «[الله] رحمان، فرزندی [برای خویش] برگزیده است».
به راستی [با این ادعا] چیزی بسیار زشت [به میان] آوردید!
از این [سخن کفرآمیز،] نزدیک است آسمان‏ها از هم بپاشد و زمین بشکافد و کوه‏ها در هم بشکنند و فروریزند.
[چرا] که برای [الله] رحمان فرزندی ادعا کرده‌اند.
و هرگز سزاوار [الله] رحمان نیست که فرزندی برگزیند.
در آسمان‏ها و زمین هیچ كسى نیست، مگر آنكه [در روز قیامت، خاکسار و] بنده‌وار نزد الله رحمان مى‌آید.
یقیناً [الله همۀ] آنان را در شمار آورده و درست برشمرده است.
و همگی‌شان روز قیامت، تنها [و تهیدست] نزد او حاضر می‌شوند.
کسانی‌ که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند یقیناً [الله] رحمان [در دل‏های بندگانش] محبتی برایشان خواهد نهاد.
[ای پیامبر،] بی‌تردید، ما این [قرآن] را بر زبان تو آسان نمودیم تا پرهیزگاران را با آن بشارت دهی و ستیزه‌گران [سرسخت] را بیم دهی.
و چه بسیار نسل‏های گذشته را پیش از آنان نابود کردیم. آیا [وجود] هیچ‌یک از آنان را احساس می‌کنی یا کمترین صدایی از آنان می‌شنوی؟
سورة مريم
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

أشارت فاتحةُ سورةِ (مَرْيَمَ) إلى عظمةِ هذا الكتاب، ونبَّهتْ بعد ذلك على مِحوَرِ السُّورةِ؛ وهو رحمةُ الله عزَّ وجلَّ بأنبيائه؛ فقد بدأت بذِكْرِ رحمة الله عز وجل بزكريَّا ويحيى عليهما السلام، ثم رحمتِه تعالى بمَرْيَمَ وعيسى عليه السلام، ثم رحمتِهِ تعالى بإبراهيمَ عليه السلام، ثم رحمتِه تعالى بموسى وهارونَ عليهما السلام، ثمَّ رحمتِه تعالى بإسماعيلَ وإدريسَ عليهما السلام، وجُلُّ رحمةِ الله بعباده المؤمنين ستكون يومَ القيامة عندما يُنجِّي اللهُ الذين اتَّقَوْا من النَّار، ويذَرُ الظالمين فيها جِثِيًّا.

ترتيبها المصحفي
19
نوعها
مكية
ألفاظها
972
ترتيب نزولها
44
العد المدني الأول
98
العد المدني الأخير
99
العد البصري
98
العد الكوفي
98
العد الشامي
98

 * قوله تعالى: {وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَۖ لَهُۥ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا} [مريم: 64]:

عن عبدِ اللهِ بن عباسٍ رضي الله عنهما، قال: قال رسولُ اللهِ ﷺ لجِبْريلَ: «ألَا تَزُورُنا أكثَرَ ممَّا تَزُورُنا؟»، قال: فنزَلتْ: {وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَۖ لَهُۥ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا} [مريم: 64] الآيةَ. أخرجه البخاري (٣٢١٨).

* قوله تعالى: {أَفَرَءَيْتَ اْلَّذِي كَفَرَ بِـَٔايَٰتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالٗا وَوَلَدًا} [مريم: 77]:

عن خَبَّابِ بن الأَرَتِّ رضي الله عنه، قال: «كنتُ رجُلًا قَيْنًا، وكان لي على العاصِ بنِ وائلٍ دَيْنٌ، فأتَيْتُه أتقاضاه، فقال لي: لا أَقضِيك حتى تكفُرَ بمُحمَّدٍ، قال: قلتُ: لن أكفُرَ به حتى تموتَ، ثم تُبعَثَ، قال: وإنِّي لمبعوثٌ مِن بعدِ الموتِ؟! فسوف أَقضِيك إذا رجَعْتُ إلى مالٍ وولَدٍ، قال: فنزَلتْ: {أَفَرَءَيْتَ اْلَّذِي كَفَرَ بِـَٔايَٰتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالٗا وَوَلَدًا ٧٧ أَطَّلَعَ اْلْغَيْبَ أَمِ اْتَّخَذَ عِندَ اْلرَّحْمَٰنِ عَهْدٗا ٧٨ كَلَّاۚ سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُۥ مِنَ اْلْعَذَابِ مَدّٗا ٧٩ وَنَرِثُهُۥ مَا يَقُولُ وَيَأْتِينَا فَرْدٗا} [مريم: 77-80]». أخرجه البخاري (٤٧٣٥).

* سورة (مَرْيَمَ):

وجهُ تسميةِ سورة (مَرْيَمَ) بهذا الاسم: أنَّها بُسِطتْ فيها قصةُ (مَرْيَمَ)، وابنِها، وأهلِها.

* جاء في فضلِ سورة (مَرْيَمَ): أنها من قديم ما تعلَّمَه الصحابةُ من النبي صلى الله عليه وسلم:

عن عبد الرَّحمنِ بن يَزيدَ بن جابرٍ، قال: «سَمِعْتُ ابنَ مسعودٍ يقولُ في (بَنِي إسرائِيلَ)، و(الكَهْفِ)، و(مَرْيَمَ)، و(طه)، و(الأنبياءِ): إنَّهُنَّ مِن العِتَاقِ الأُوَلِ، وهُنَّ مِن تِلادي». أخرجه البخاري (٤٩٩٤).

قال أبو عُبَيدٍ: «قولُه: «مِن تِلَادي»: يعني: مِن قديمِ ما أخَذْتُ مِن القرآنِ؛ وذلك أنَّ هذه السُّوَرَ نزَلتْ بمكَّةَ». "فضائل القرآن" للقاسم بن سلام (ص247).


اشتملت سورةُ (مَرْيَمَ) على الموضوعات الآتية:

1. رحمته تعالى بزكريا ويحيى عليهما السلام (١-١٥).

2. رحمته تعالى بمَرْيَمَ وعيسى عليه السلام (١٦- ٤٠).

3. رحمته تعالى بإبراهيمَ عليه السلام (٤١ -٥٠).

4. رحمته تعالى بموسى وهارونَ عليهما السلام (٥١ -٥٣).

5. رحمته تعالى بإسماعيلَ وإدريسَ عليهما السلام (٥٤-٥٨).

6. طريق النجاة (٥٩-٦٥).

7. جَوْلات مع شُبَه الكافرين وأباطيلهم (٦٦-٩٥).

8. محبته تعالى لأوليائه، مهمة القرآن (٩٦-٩٨).

ينظر: "التفسير الموضوعي للقرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (4 /414).

مقصدُ السورةِ الأعظَمُ هو بيانُ اتِّصافه سبحانه بشمول الرحمة؛ بإضافةِ جميع النِّعَم على جميع خَلْقه، المستلزِم للدَّلالة على اتصافِه بجميع صفات الكمال، المستلزِم لشمول القدرة على إبداعِ المستغرَب، المستلزِم لتمام العلم، المُوجِب للقدرة على البعث، والتنزُّه عن الولد؛ لأنه لا يكون إلا لمحتاجٍ، ولا يكون إلا مثل الوالد، ولا سَمِيَّ له سبحانه، فضلًا عن مثيلٍ له سبحانه وتعالى.

ينظر: "مصاعد النظر للإشراف على مقاصد السور" للبقاعي (2 /256).