ترجمة سورة الفرقان

الترجمة الفارسية - دار الإسلام

ترجمة معاني سورة الفرقان باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية - دار الإسلام.
من تأليف: فريق عمل اللغة الفارسية بموقع دار الإسلام .

پربرکت [و بزرگوار] است ذاتی‌ که قرآن را [که جداکنندۀ حق و باطل است] بر بنده‌اش نازل کرد تا بیم‌دهندۀ جهانیان باشد.
همان ذاتی که فرمانروایی آسمان‏ها و زمین از آنِ اوست و فرزندی [برای خویش] برنگزیده است و در فرمانروایی، هیچ شریکی ندارد و همه چیز را آفریده است و اندازۀ هر چیز را ـ چنان که مناسبش می‌باشدـ تدبیر نموده است.
و [مشرکان] به جای او [= الله] معبودانی برگزیده‌اند که چیزی نمی‌آفرینند و خود‌ آفریده می‌شوند و مالک هیچ زیان و سودی برای خود نیستند و [نیز] مالک مرگ و زندگی و [قادر به] برانگیختن [مردگان] نیستند.
و کسانی که کفر ورزیدند گفتند: «این [قرآن] جز دروغی نیست که [محمد] بافته است و گروهی دیگر او را بر این [کار] یاری داده‌اند». حقا که آنان [با این سخن‌،] به ستم و دروغ بزرگی روی آورده‌اند.
و [کافران] گفتند: «[این قرآن، همان] افسانه‌های پیشینیان است که [محمد] آن را رو‌نویسی کرده است و هر بامداد و شامگاه بر او املا می‌شود».
بگو: «ذاتی آن را نازل کرده است که راز آسمان‏ها و زمین را می‌داند. بی‌تردید، او همواره آمرزنده [و] مهربان است.
و [مشرکان] گفتند: «این چگونه پیامبری است که [همچون مردم عادی] غذا می‌خورد و در بازار‌ها راه می‌رود؟ چرا فرشته‌ای بر او نازل نشده است تا [یاری‌اش کند و] همراه او هشدار‌دهنده باشد؟
یا چرا گنجی [از آسمان] بر او فرود نمی‌آید و یا چرا باغی ندارد که از [میوه‌های] آن بخورد؟» ستمکاران [مشرک] گفتند: «شما جز از مردى جادوشده پیروى نمى‌كنید».
بنگر که چگونه برایت مَثل‏ها زدند و گمراه شدند! چنان که نمی‌توانند راهی [به سوی حقیقت] بیابند.
پربرکت [و بزرگوار] است ذاتی که اگر بخواهد، برایت بهتر از این قرار می‌دهد: باغ‏هایی که جویبارها از زیر [درختان] آن جاری است و [حتی] کاخ‏هایی [باشکوه] برایت پدید می‌آورد.
[مشرکان با این سخنان در پیِ حق نرفتند؛] بلکه‏ قیامت را تکذیب کردند و [ما] برای هر کس که قیامت را دروغ انگارد، آتش سوزان [دوزخ را] مهیّا کرده‌ایم.
هنگامی که [دوزخ] آنان را از دوردست می‏بیند آوای خشم و خروشی [وحشتناک] از آن می‌شنوند.
و چون دست‌وپابسته [با غُل و زنجیر] در تنگنایی از آن انداخته ‌شوند، در آنجا مرگشان را به فریاد می‌خواهند.
[به آنان گفته می‌شود:] «امروز نه یک بار، بلكه بارها درخواست مرگ كنید».
[ای پیامبر، به کافران] بگو: «این [عذاب دردناک] بهتر است یا بهشت جاودانى كه به پرهیزکاران وعده داده شده و پاداش و سرانجام آنان است؟»
در آنجا هر چه بخواهند، برایشان [فراهم] است [و] در آن جاودانند. این وعده‌ای است بر [عهدۀ] پروردگارت که [بندگان پرهیزگار، انجامش را] از او خواسته‌اند.
و روزی که [همۀ] آنان و آنچه را که به جای الله عبادت می‏کردند جمع می‌کند و [به معبودان باطل] می‌فرماید: «آیا شما این بندگانم را گمراه کردید یا خود، راه را گم کردند؟»
آنان می‌گویند: «تو منزّهی؛ شایستۀ ما نبود که به جای تو [دوستان و] کارسازانی برگزینیم؛ ولی تو آنان و پدرانشان را [از نعمت‏ها] بهره‌مند ساختی تا اینکه یاد [تو] را فراموش کردند و [به این خاطر،] گروهی هلاک‌شده گشتند».
[الله به مشرکان می‌فرماید:] «بی‌تردید، [معبودانتان] ادعای شما را دروغ شمردند. [اکنون] نه می‌توانید [عذاب را از خود] دور کنید و نه [از کسی] یاری بجویید؛ و هر ‌یک از شما که [شرک بورزد و به خود] ستم كند، عذابی بزرگ به وی می‌چشانیم».
[ای پیامبر،] پیش از تو پیامبران را نفرستادیم، مگر اینکه آنان نیز غذا می‌خوردند و [همچون دیگر انسان‏ها] در بازارها راه می‌رفتند؛ و ما برخی از شما را وسیلۀ آزمایش برخی دیگر ساختیم [تا روشن شود] آیا شکیبایی می‌کنید؛ و پروردگارت همواره بیناست.
کسانی ‌که به دیدار ما [در آخرت] امید ندارند گفتند: «چرا فرشتگانی بر ما نازل نشده‌اند یا [چرا] پروردگار‌مان را نمی‌بینیم؟» بی‌تردید، آنان دربارۀ خود تکبر ورزیدند و سرکشیِ بزرگی کردند.
روزی ‌که [کافران] فرشتگان را می‌بینند، هیچ بشارتی برای مجرمان نخواهد بود [بلکه روز کیفر و عذاب است]؛ و [فرشتگان] می‌گویند: «[بهشت] بر شما ممنوع [و حرام] است».
و به [بررسى] کارهایشان مى‏پردازیم و همه را [همچون] غبارى پراكنده مى‏سازیم.
در آن روز، بهشتیان بهترین جایگاه و نیكوترین استراحتگاه را دارند.
و [یاد کن از] روزی که آسمان با ابرهای سپید شکافته می‌شود و فرشتگان [پیاپی به سرزمین محشر] فروفرستاده می‌شوند.
در آن روز، فرمانروایی [راستین] از آنِ [الله] رحمان است و برای کافران روزی دشوار است.
و [یاد کن از] روزی که ستمکار، دستانش را [از حسرت] می‌گزد و می‌گوید: «ای کاش من راهی [هماهنگ] با پیامبر برگزیده بودم!
ای وای بر من! ای کاش فلان [کافر] را به دوستی نمی‌گرفتم!
بی‌تردید، پس از آنکه قرآن [و دعوت پیامبر] به من رسید، او [بود که] مرا به گمراهی کشاند و شیطان همواره انسان را تنها [و خوار] وامی‌گذارد».
و پیامبر گفت: «پروردگارا، قوم من این قرآن را رها کرده‌اند».
و اینچنین برای هر پیامبری دشمنی از بدکاران [قومش] قرار دادیم؛ و کافی است که پروردگارت راهنما و یاورت باشد.
و کسانی ‌که کفر ورزیدند گفتند: «چرا قرآن یکباره بر او نازل نشده است؟» ما این‏‌گونه [کلام الهی را به مرور نازل] کرده‌ایم تا دلت را با آن [آرام و] استوار گردانیم و آن را به تدریج بر تو خوانده‌ا‌یم [تا درک و حفظش آسان باشد].
و [کافران] هیچ [اعتراض و] مَثلی برایت نمی‌آورند، مگر آنکه ما [نیز پاسخی‌] برحق و خوش‌بیان‌تر برایت ‌می‌آوریم.
کسانی که به‌رودرافتاده به دوزخ کشانده می‌شوند، اینان بدجایگاه‌تر و گمراه‌ترند.
و در حقیقت، ما به موسی کتاب [تورات] دادیم و برادرش هارون را دستیارش ساختیم.
و گفتیم: «شما دو نفر به سوی قومی بروید که آیات ما را تکذیب کردند»؛ پس [چون فرعونیان سرپیچی نمودند] آنان را به شدت نابود ساختیم.
و قوم نوح را ـ آنگاه که پیامبران را دروغگو انگاشتند ـ غرق کردیم و آنان را [نشانه و] عبرتی برای مردم قرار دادیم؛ و عذابی دردناک برای ستمکاران مهیّا کرده‌ایم.
و [همچنین] قوم عاد و ثمود و اهالی «رَسّ» [= چاه] و نسل‏های بسیاری را که بین آنان بودند [نابود ساختیم].
و برای هر یک از آنها مَثَلها زدیم و [چون پند نگرفتند،] همه را به شدت از میان بردیم.
و [مشرکان] قطعاً از [سرزمین قوم لوط، همان] شهری که باران بلا بر آن باریده بود گذر کرده‌اند. آیا آن [ویرانه‌های باقی‏مانده از عذاب] را ندیده‌اند؟ [چنین نیست؛] بلکه به زنده ‌شدن [پس از مرگ] امیدی ندارند.
و هنگامی‌ که تو را می‌بینند، فقط به تمسخر می‌گیرند [و می‌گویند:] «آیا این همان کسی است که الله او را به پیامبری فرستاده است؟
اگر بر [عبادتِ] معبودانمان [شکیبایی و] پایداری نمى‏كردیم، نزدیک بود [محمد] ما را از [راهِ] آنها گمراه كند؛ ولی آنگاه که عذاب [الهی] را ببینند، خواهند دانست چه کسی گمراه‌تر [بوده] است.
آیا کسی را که هوای نفسش را معبود خود کرده است دیده‌ای؟ آیا تو [می‌توانی] نگهبانِ [ایمانِ] او باشی؟
آیا می‌پنداری بیشتر آنان می‌شنوند یا می‌فهمند؟ آنان جز همانند چهارپایان نیستند؛ بلکه گمراه‌ترند.
آیا [آفرینش] پروردگارت را ندیده‌ای که چگونه سایه را گسترانده است و اگر می‌خواست، آن را ثابت می‌نمود؟ آنگاه [تغییر جایگاه] خورشید [نسبت به زمین] را دلیل [گسترش و حركت] آن [سایه] قرار دادیم.
سپس [با تغییر ارتفاع خورشید، سایه را کوتاه می‌کنیم و] آن را اندک‌اندک به سوی خویش بازمی‌گیریم.
و او تعالی است که شب را [با تاریکیِ فراگیرش] پوششی برای شما قرار داد و خواب را مایۀ آسایش و روز را هنگام برخاستن [و کار و تلاش] ساخت.
و اوست كه پیش از [باران] رحمتش بادها را بشارت‌بخش فرستاد و از آسمان آبی پاک [و پاک‌کننده] فروفرستادیم.
تا با آن، سرزمین [خشک و] مُرده را زنده گردانیم و چهارپایان و انسان‏های بسیاری را که آفریده‌ایم سیراب سازیم.
و به راستی، آن [دلایل و نشانه‌های قدرت الهی] را به صورت‏های گوناگون بیان کردیم تا پند گیرند؛ ولی بیشتر مردم جز [انکار و] ناسپاسی نکردند.
و اگر می‌خواستیم، در هر دیاری بیم‌دهنده‌ای برمى‌انگیختیم.
پس [ای پیامبر،] از کافران اطاعت نکن و به وسیلۀ قرآن به جهادی بزرگ با آنان برخیز [و در این راه شکیبا باش].
و او همان ذاتی است که دو دریا را به هم آمیخت: این یکی خوشگوار و شیرین است و آن یکی شور و تلخ؛ و در میان آن دو مانعی نفوذناپذیر قرار داد [تا با هم نیامیزند].
و اوست که انسان را از آب [منی] آفرید و او را دارای پیوند نسبی و سببی گردانید؛ و پروردگارت همواره تواناست.
و [مشرکان] به جای الله چیزی را عبادت می‏کنند که نه به آنان سودی می‌بخشد و نه زیانی می‌رساند؛ و کافر در برابر پروردگارش، پیوسته پشتیبان [شیطان] است.
و [ای پیامبر،] ما تو را جز بشارت‌بخش و بیم‌دهنده نفرستادیم.
بگو: «من [در برابر رسالتم] هیچ‌ پاداشی از شما نمی‌خواهم؛ مگر کسی ‌که بخواهد راهی به سوی پروردگارش برگزیند [و همین برایم کافی است]».
و بر [پروردگارِ] زنده‌ا‌ی که هرگز نمی‌میرد توکل کن و او را با ستایش به پاکی یاد کن؛ و همین بس که او به گناهان بندگانش آگاه است.
[همان] ذاتی ‌که آسمان‏ها و زمین و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفرید، سپس [آن گونه كه شايسته جلال و مقام اوست] بر عرش قرار گرفت. [او الله] رحمان است؛ پس در مورد او از کسی كه آگاه است بپرس [و او نیز کسی جز الله نیست].
و هنگامی‌ که به آنان گفته شود: «برای [الله] رحمان سجده کنید»، می‌گویند: «رحمان کیست؟ آیا [قرار است] بر هر چه تو امر می‌كنى سجده بریم؟» و [این دعوتِ تو، دوری از حق و] نفرتشان را می‌افزاید.
پربرکت [و بزرگوار] است آن ذاتی که در آسمان، منزلگاه‏هایی [برای ستارگان] قرار داد و در [میان] آنها خورشیدی [درخشان] و ماهی تابان پدید آورد.
و او تعالی است که شب و روز را در پی یکدیگر قرار داد، برای هر ‌کس که بخواهد [از تدبیر الهی] پند گیرد یا سپاسگزار باشد.
و بندگان [مؤمن و شایستۀ] رحمان، کسانی هستند که با فروتنی [و متانت] بر زمین راه می‌روند و هنگامی ‌که جاهلان [با سخنان ناپسند] آنان را مورد خطاب قرار ‌دهند، [به جای تلافی، به نیکی پاسخ دهند و] گویند: سلام [و با بی‌اعتنایی درگذرند].
و کسانی که برای پروردگارشان، در حال سجده‌ و قیام، شب‌زنده‌داری می‌کنند.
و کسانی ‌که می‌گویند: «پروردگارا، عذاب دوزخ را از ما بازگردان [که] بی‌تردید، عذابش [سخت و] پایدار است.
حقا که دوزخ بد جایگاه و اقامتگاهی است.
و [مؤمنان] کسانی هستند ‌که چون انفاق می‌نمایند، نه زیاده‌روی می‏کنند و نه سختگیری؛ و بین این دو [حالت، راهِ] اعتدال پیش می‌گیرند.
و کسانی که معبودی دیگر با الله نمی‌خوانند و کسی که الله [کشتنش را] حرام کرده است، جز به‏حق نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند؛ و هر کس این [گناهان] را مرتکب شود، کیفرِ گناه [خویش] را می‌بیند.
روز قیامت، عذابش دوچندان می‌گردد و با خواری در آن [عذاب] جاودان می‌ماند.
مگر کسی‌ که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته انجام دهد؛ اینانند که الله بدی‏هایشان را به نیکی‏ها تبدیل می‌کند و الله همواره آمرزگاری مهربان است.
و کسی ‌که توبه کند و کاری شایسته انجام دهد، یقیناً به درگاه الله ـ چنان که باید و شاید ـ توبه کرده است‌.
و کسانی ‌[مؤمن هستند] که گواهیِ دروغ نمی‌دهند [و در مجالس باطل حضور نمی‌یابند] و چون به [کار ناپسند یا] بیهوده‌ای برخورد می‌کنند، بزرگوارانه [از کنارش] می‌گذرند [و خود را آلوده نمى‌سازند].
و کسانی‌ که چون به آیات پروردگارشان پند داده می‌شوند، [از آن غفلت نمی‌کنند و در برابر قرآن،] چون کران و کوران نیستند.
و کسانی که می‌گویند: «پروردگارا، از همسران و فرزندانمان [کسانی را] به ما عطا فرما که [مایۀ شادیِ دل‏ها و] روشنیِ چشم‏ها باشند و ما را پیشوای پرهیزگاران قرار بده».
[آری،] اینان به پاس آنکه شکیبایی کرده‌اند، منازل [عالی بهشت] را پاداش می‌گیرند و در آنجا‏ با درود و سلام [فرشتگان] روبرو می‌گردند.
در آنجا جاودانند. چه نیکو جایگاه و [چه نیک] اقامتگاهی است!
[به کافران] بگو: «اگر عبادت و دعایتان نباشد، پروردگارم اعتنایی به شما ندارد [و ارزشی برایتان قائل نیست]. به راستی، شما [دعوت حق را] تکذیب کردید؛ به زودی [کیفرِ این کار،] گریبان‏گیرتان خواهد شد.
سورة الفرقان
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورةُ (الفُرْقان) من السُّوَر المكِّية التي تحدَّثتْ عن معجزةِ النبي صلى الله عليه وسلم، وما أيَّده اللهُ به؛ وهو هذا القرآنُ الكريم، ودلَّلت السورة على أن هذا الكتابَ جاء فُرْقانًا بين الحق والباطل؛ فلم يترُكْ خيرًا إلا دلَّ عليه، ولم يترُكْ شرًّا إلا حذَّر منه، وقد جاءت هذه السورة بشُبهاتِ الكفار والمعانِدين، ورَدَّتْها بما يؤيد صِدْقَ رسالته صلى الله عليه وسلم، وقد أقامت الحُجَّةَ على كلِّ مَن ترك الحقَّ ومال إلى الباطل؛ لأن اللهَ أوضَحَ طريقَ الحق، وأبانه أيَّما بيانٍ؛ فللهِ الحُجَّةُ البالغة!

ترتيبها المصحفي
25
نوعها
مكية
ألفاظها
897
ترتيب نزولها
42
العد المدني الأول
77
العد المدني الأخير
77
العد البصري
77
العد الكوفي
77
العد الشامي
77

* قوله تعالى: {وَاْلَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اْللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ اْلنَّفْسَ اْلَّتِي حَرَّمَ اْللَّهُ إِلَّا بِاْلْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَۚ} [الفرقان: 68]:

عن عبدِ اللهِ بن مسعودٍ رضي الله عنه، قال: «سألتُ أو سُئِلَ رسولُ اللهِ ﷺ: أيُّ الذَّنْبِ عند اللهِ أكبَرُ؟ قال: «أن تَجعَلَ للهِ نِدًّا وهو خلَقَك»، قلتُ: ثم أيٌّ؟ قال: «ثم أن تقتُلَ ولَدَك خشيةَ أن يَطعَمَ معك»، قلتُ: ثم أيٌّ؟ قال: أن تُزَانِيَ بحَلِيلةِ جارِك»، قال: ونزَلتْ هذه الآيةُ تصديقًا لقولِ رسولِ اللهِ ﷺ: {وَاْلَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اْللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ اْلنَّفْسَ اْلَّتِي حَرَّمَ اْللَّهُ إِلَّا بِاْلْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَۚ} [الفرقان: 68]». أخرجه البخاري (٤٧٦١).

وفيها سببٌ آخَرُ:

عن عبدِ اللهِ بن عباسٍ رضي الله عنهما: «أنَّ ناسًا مِن أهلِ الشِّرْكِ كانوا قد قتَلوا وأكثَروا، وزَنَوْا وأكثَروا، فأتَوْا مُحمَّدًا صلى الله عليه وسلم، فقالوا: إنَّ الذي تقولُ وتدعو إليه لَحسَنٌ، لو تُخبِرُنا أنَّ لِما عَمِلْنا كفَّارةً؛ فنزَلَ: {وَاْلَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اْللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ اْلنَّفْسَ اْلَّتِي حَرَّمَ اْللَّهُ إِلَّا بِاْلْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَۚ} [الفرقان: 68]، ونزَلتْ: {قُلْ ‌يَٰعِبَادِيَ ‌اْلَّذِينَ ‌أَسْرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اْللَّهِۚ} [الزمر: 53]». أخرجه البخاري (٤٨١٠).

* قوله تعالى: {إِلَّا ‌مَن ‌تَابَ ‌وَءَامَنَ ‌وَعَمِلَ ‌عَمَلٗا ‌صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يُبَدِّلُ اْللَّهُ سَيِّـَٔاتِهِمْ حَسَنَٰتٖۗ وَكَانَ اْللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا} [الفرقان: 70]:

عن سعيدِ بن جُبَيرٍ رحمه الله، قال: «قال ابنُ أَبْزَى: سَلِ ابنَ عباسٍ عن قولِه تعالى: {وَمَن ‌يَقْتُلْ مُؤْمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِيهَا} [النساء: 93]، وقولِه: {وَلَا ‌يَقْتُلُونَ ‌اْلنَّفْسَ ‌اْلَّتِي حَرَّمَ اْللَّهُ إِلَّا بِاْلْحَقِّ} [الفرقان: 68] حتى بلَغَ: {إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ} [الفرقان: 70]،  فسألْتُه، فقال: لمَّا نزَلتْ، قال أهلُ مكَّةَ: فقد عدَلْنا باللهِ، وقد قتَلْنا النَّفْسَ التي حرَّمَ اللهُ إلا بالحقِّ، وأتَيْنا الفواحشَ؛ فأنزَلَ اللهُ: {إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلٗا صَٰلِحٗا} إلى قولِه: {غَفُورٗا رَّحِيمٗا} [الفرقان: 70]». أخرجه البخاري (٤٧٦٥).

* سورة (الفُرْقان):

سُمِّيت سورةُ (الفُرْقان) بهذا الاسم؛ لذِكْرِ (الفُرْقان) في افتتاحها، وهو اسمٌ من أسماء القرآن الكريم.

تضمَّنتْ سورةُ (الفُرْقان) عِدَّة موضوعات؛ جاءت على النحو الآتي:

1. صفات الإلهِ الحقِّ، وعَجْزُ الآلهة المزيَّفة (١-٣).

2. شُبهاتهم حول القرآن، وردُّها (٤-٦).

3. شُبهاتهم حول الرسول، وردُّها (٧-١٠).

4. الدوافع الحقيقية وراء تكذيبهم (١١-١٩).

5. سُنَّة الله في اختيار المرسَلين، وعادة المكذِّبين (٢٠-٢٩).

6. شكوى الرسول من قومه، وتَسْليتُه (٣٠-٤٠).

7. الاستهزاء والسُّخْريَّة سلاح العاجز (٤١-٤٤).

8. الحقائق الكونية في القرآن من دلائل النُّبوة (٤٥-٥٥).

9. مهمة الرسول ونهجُه في دعوة المعانِدين (٥٦-٦٢).

10. ثمرات الرسالة الربانية (٦٣-٧٧).

ينظر: "التفسير الموضوعي للقرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (5 /270).

مقصدُ السُّورة الأعظم: إظهارُ شَرَفِ الداعي صلى الله عليه وسلم؛ بإنذارِ المكلَّفين عامةً بما له سبحانه من القدرة الشاملة، المستلزم للعلم التامِّ، المدلول عليه بهذا القرآنِ المبين، المستلزم لأنه لا موجودَ على الحقيقة سِوى مَن أنزله؛ فهو الحقُّ، وما سِواه باطلٌ.

وتسميتُها بـ(الفُرْقان) واضحُ الدَّلالة على ذلك؛ فإن الكتابَ ما نزل إلا للتفرقة بين الملتبِسات، وتمييزِ الحقِّ من الباطل؛ ليَهلِكَ مَن هلَك عن بيِّنة، ويَحيَى مَن حَيَّ عن بيِّنة؛ فلا يكون لأحدٍ على الله حُجَّةٌ، وللهِ الحُجَّة البالغة!

ينظر: "مصاعد النظر للإشراف على مقاصد السور" للبقاعي (2 /317).