ترجمة سورة القمر

Farsi - Persian translation

ترجمة معاني سورة القمر باللغة الفارسية من كتاب Farsi - Persian translation.

قمر


قیامت نزدیک شد وماه بشکافت( ).

واگر (کافران) معجزه ای ببینند, روی بگردانند وگویند: «(این) جادویی قوی است».

وآنها (آیات ونشانه های الهی را) تکذیب کردند و از هوی نفس خود پیروی کردند, وهرکاری قرار گاهی دارد.

وبه راستی برای آنان به اندازه ی کافی خبر هایی (پندآمیزی) آمده است که (از گناهان وبدیها) باز می دارد.

(این آیات) حکمت (ودانش) تمام (ورسا) است. پس (برای افراد جاهل ولجوج) هشدارها سودی نمی بخشد.

بنابر این (ای پیامبر) از آنها روی بگردان, (تا آن) روزی که دعوت کننده ای (مردم را) به امر وحشتناکی دعوت کند.

در حالی که چشمانشان فرو هشته باشد از قبرها بیرون آیند گویی که آنها ملخهایی پراکنده هستند.

وبه سوی دعوت کننده می شتابند. کافران می گویند: «این روز سختی است».

پیش از آنها قوم نوح تکذیب کرده بودند, پس بنده ی ما (نوح) را تکذیب کردند وگفتند: «(او) دیوانه است» و(با او) درشتی کردند (وآزردند).

پس او پروردگارش را خواند (و عرض کرد): «من مغلوب شده ام, پس یاریم فرما (واز آنها انتقام بگیر)».

آنگاه درهای آسمان را با آبی (فراوان و) فروریزنده گشودیم.

واز زمین چشمه‌های جوشاندیم (وجاری نمودیم). پس این (دو) آب (آسمان وزمین) برای امری که مقدر شده بود باهم در آمیختند.

و او (= نوح) را بر (مرکبی) ساخته شده از تخته ومیخ سوار کردیم.

زیر نظر (وحفاظت) ما روان بود, کیفری بود برای کسانی که کافر شده بودند.

وبه راستی ما این (ماجرا) را (به عنوان) نشانه ای بر جای گذاشتیم, پس آیا کسی هست که پند گیرد؟!

پس (بنگرید) عذاب وهشدارهای من چگونه بود؟!

ویقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم, پس آیا کسی هست که متذکر شود؟!

(قوم) عاد (نیز) تکذیب کردند, پس (بنگرید) عذاب وهشدارهای من چگونه بود؟!

ما تند باد (سرد (وحشتناکی) در روزی شوم طولانی بر آنها فرستادیم.

که مردم را (از جا) بر می کند, گویی که آنها تنه های نخل ریشه کن شده اند.

پس (بنگرید) عذاب وهشدارهای من چگونه بود؟!

ویقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم, پس آیا کسی هست که متذکر شود؟!

(قوم) ثمود (نیز) هشدار دهندگان را تکذیب کردند.

وگفتند: «آیا از یک بشری از (جنس) خودمان پیروی کنیم؟! (اگر چنین کنیم) آنگاه ما در گمراهی ودیوانگی خواهیم بود,

آیا از میان ما تنها بر او وحی نازل شده است؟ (خیر) بلکه او دروغگوی خود پسند است».

فردا خواهند دانست چه کسی دروغگوی خود پسنداست.

بی گمان ما ماده شتر( ) را برای آزمایش آنها می فرستیم, پس (ای صالح) منتظر (پایان کار) شان باش وصبر پیشه کن.

وبه آنها خبر ده که همانا آب (قریه) در میان آنها (وناقه) تقسیم شده است, هرکه در نوبت خود باید حاضر شود.

پس آنها یار خود( ) را صدا زدند, آنگاه (آمد و) دست بکار شد و (شتر را) پی کرد.

پس (بنگرید) عذاب وهشدارهای من چگونه بود؟!

بی گمان ما یک صیحه (= بانگ مرگباری) بر آنها فرستادیم, پس (همگی) به صورت گیاه خشک خردشده ای در آمدند.

و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم, پس آیا کسی هست که متذکر شود؟!

قوم لوط هشدار دهندگان را تکذیب کردند.

بی گمان ما شن باد تندی بر آنها فرستادیم (وهمگی هلاک کردیم) جز خاندان لوط که سحرگاهان نجاتشان دادیم.

(این) نعمتی بود از سوی ما, این گونه کسی را که شکر کند پاداش می دهیم.

و به راستی (لوط) آنها را از عقوبت (سخت) ما بیم داد, پس آنها با هشدارها مجادله (وستیز) کردند.

و به راستی آنها از او (= لوط) خواستند که مهمانش را (برای کار زشت) در اختیارشان بگذارد, پس ما دیدگانشان را کور کردیم, (وگفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا و(طعم) هشدارهای مرا بچشید».

و یقیناً صبحگاهان عذابی پایدار آنها را فروگرفت (وهلاک کرد).

(وگفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا (وطعم) هشدارهای مرا بچشید».

و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم, پس آیا کسی هست که متذکر شود؟!

وبه راستی هشدار دهندگان به سراغ خاندان فرعون آمدند.

(آنها) همۀ آیات (ومعجزات) ما را تکذیب کردند, پس ما آنها را گرفتیم, گرفتن پیروزمندی توانا!

(ای قریش) آیا کفار شما از آنها بهترند یا برای شما امان نامه ای در کتابها (ی آسمانی پیشین) است.

یا می گویند: «ما جماعتی (نیرومند و) پیروزیم».

به زودی آن جمع (کفار قریش) شکست می خورد و پشت می کنند, (و پا به فرار می گذارند)( ).

بلکه قیامت وعده گاه آنها ست, وقیامت سخت تر وتلخ تر است.

بی گمان گناهکاران در گمراهی ودیوانگی هستند.

روزی که بر چهره هایشان در آتش (جهنم) کشیده می شوند (وبه آنها گفته می شود:) «(طعم) آتش دوزخ را بچشید».

بی گمان ما همه چیز را به اندازه آفریدیم.

وفرمان ما جزیک بار نیست, همچون یک چشم برهم زدنی است.

وبه راستی ما (کسانی که) همانند شما (بودند), هلاک کردیم پس آیا کسی هست که متذکر شود (وپندگیرد)؟!

و هر چیزی را که انجام داده اند در نامه ها (ی اعمالشان ثبت) است.

وهر (کار) کوچک و بزرگ نوشته شده است.

بی گمان پر هیزگاران در باغها و(کنار) نهرها (ی بهشتی) هستند.

در (جایگاه و) مجلس صدق (وراستی) نزد فرمانروایی مقتدر.
سورة القمر
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورة (القَمَر) من السُّوَر المكية، نزلت بعد سورة (الطارق)، وقد افتُتحت ببيانِ اقتراب أمر الله؛ من تحقُّقِ وقوع الساعة وشِدَّة اقترابها، وتقسيم الناس في جزائهم إلى أهلِ الجِنان، وأهل النِّيران والخسران؛ من خلال قصِّ سِيَرِ بعض الأنبياء، وقد كان صلى الله عليه وسلم يَقرأ سورة (القمر) في عيدَيِ الفطر والأضحى.

ترتيبها المصحفي
54
نوعها
مكية
ألفاظها
342
ترتيب نزولها
37
العد المدني الأول
55
العد المدني الأخير
55
العد البصري
55
العد الكوفي
55
العد الشامي
55

* قوله تعالى: {اْقْتَرَبَتِ اْلسَّاعَةُ وَاْنشَقَّ اْلْقَمَرُ ١ وَإِن يَرَوْاْ ءَايَةٗ يُعْرِضُواْ وَيَقُولُواْ سِحْرٞ مُّسْتَمِرّٞ} [القمر: 1-2]:

عن أنسِ بن مالكٍ رضي الله عنه، قال: «سألَ أهلُ مكَّةَ النبيَّ ﷺ آيةً، فانشَقَّ القمرُ بمكَّةَ مرَّتَينِ؛ فنزَلتِ: {اْقْتَرَبَتِ اْلسَّاعَةُ وَاْنشَقَّ اْلْقَمَرُ} [القمر: 1] إلى قولِه: {سِحْرٞ مُّسْتَمِرّٞ} [القمر: 2]، يقولُ: ذاهبٌ». أخرجه الترمذي (٣٢٨٦).

* قوله تعالى: {يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي اْلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ ٤٨ إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٖ} [القمر: 48-49]:

عن أبي هُرَيرةَ رضي الله عنه، قال: «جاء مشرِكو قُرَيشٍ يُخاصِمون رسولَ اللهِ ﷺ في القَدَرِ؛ فنزَلتْ: {يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي اْلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ ٤٨ إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٖ} [القمر: 48-49]». أخرجه مسلم (٢٦٥٦).

* سورة (القمر):

سُمِّيت سورةُ (القمر) بذلك؛ لافتتاحها بذكرِ انشقاق القمر، وهي معجزةٌ من معجزات النبي صلى الله عليه وسلم.

* كان صلى الله عليه وسلم يقرأ سورة (القمر) في عيدَيِ الفطر والأضحى:

عن عُبَيدِ اللهِ بن عبدِ اللهِ: «أنَّ عُمَرَ بنَ الخطَّابِ سألَ أبا واقدٍ اللَّيْثيَّ: ما كان رسولُ اللهِ ﷺ يَقرأُ في الفِطْرِ والأضحى؟ قال: كان النبيُّ ﷺ يَقرأُ بـ {قٓۚ وَاْلْقُرْءَانِ اْلْمَجِيدِ}، و{اْقْتَرَبَتِ اْلسَّاعَةُ وَاْنشَقَّ اْلْقَمَرُ}». أخرجه ابن حبان (2820).

1. المقدمة (١-٥).

2. إنذارٌ ووعيد (٦-٨).

3. عاقبة قوم نوحٍ (٩-١٧).

4. عاقبة عادٍ (١٨-٢٢).

5. عاقبة ثمودَ (٢٣-٣٢).

7. عاقبة قوم لوطٍ (٣٣-٤٠).

8. عاقبة المكذِّبين من آلِ فرعون (٤١-٤٢).

9. تعقيبٌ وختام (٤٣-٥٥).

ينظر: "التفسير الموضوعي لسور القرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (7 /515).

مقصدُ السورة بيانُ أمر الساعة، وتحقُّق وقوعها، وشدة قُرْبه، وإثباتُ الجزاء للمؤمنين بالجنان، وللكافرين بالنِّيران والخسران، ويشير ابن عاشور إلى مقصدها بقوله: «تسجيل مكابَرة المشركين في الآيات البيِّنة.

وأمرُ النبي صلى الله عليه وسلم بالإعراض عن مكابَرتهم.

وإنذارُهم باقتراب القيامة، وبما يَلقَونه حين البعث من الشدائد.

وتذكيرهم بما لَقِيَتْه الأُمَمُ أمثالهم من عذاب الدنيا لتكذيبهم رُسُلَ الله، وأنهم سيَلقَون مثلما لَقِيَ أولئك؛ إذ ليسوا خيرًا من كفار الأمم الماضية.

وإنذارهم بقتالٍ يُهزَمون فيه، ثم لهم عذابُ الآخرة، وهو أشد.

وإعلامهم بإحاطة الله علمًا بأفعالهم، وأنه مُجازيهم شرَّ الجزاء، ومُجازٍ المتقين خيرَ الجزاء.

وإثبات البعث، ووصف بعض أحواله.

وفي خلال ذلك، تكريرُ التنويه بهَدْيِ القرآن وحِكْمته». "التحرير والتنوير" لابن عاشور (27 /166).

وينظر: "مصاعد النظر للإشراف على مقاصد السور" للبقاعي (3 /40).