ترجمة سورة المدّثر

Farsi - Persian translation

ترجمة معاني سورة المدّثر باللغة الفارسية من كتاب Farsi - Persian translation.

مدثر


ای جامه بر سر کشیده!

برخیز و بیم ده.

و پروردگارت را بزرگ شمار.

و لباسهایت را پاکیزه دار.

و از پلیدی دوری کن.

و نباید برای افزون خواهی چیزی را بدهی.

و برای (خوشنودی) پروردگارت شکیبا باش.

پس هنگامی که در «صور» دمیده شود.

آن روز، روز سخت (و دشواری) است.

بر کافران آسان نیست.

(ای پیامبر!) مرا با کسی که او را تنها آفریده‌ام واگذار.

و (همان که) مال فراونی برایش قرار دادم.

و فرزندانی که همیشه (در خدمت او و) با او هستند.

و همه وسایل (و امکانات) زندگی را در اختیارش قرار دادم.

باز (هم) طمع دارد که (برآن) بیفزایم.

هرگز، (چنین نخواهد شد) بی‌گمان او نسبت به آیات ما دشمنی (و عناد) دارد.

و به زودی او را به مشقت و سختی می‌اندازم.

زیرا که او (برای مبارزه با قرآن) اندیشید، و اندازه (و محاسبه) کرد.

پس مرگ بر او باد! چگونه اندازه (و محاسبه) کرد؟!

باز (هم)، مرگ بر او باد! چگونه اندازه (و محاسبه) کرد؟!

سپس نگاهی افکند.

آنگاه چهره درهم کشید و روی ترش کرد.

سپس (به حق) پشت نمود و تکبر ورزید.

آنگاه گفت: «این (قرآن) چیزی جز جادویی که (از دیگران) آموخته شده، نیست.

و این (چیزی) جز گفتار بشر نیست».

به زودی او را به سقر (جهنم) درخواهم آورد.

و تو چه ذاتی «سقر» چیست؟!

(آتش سوزانی که) نه (چیزی را) باقی می‌گذارد و نه (چیزی را) رها می‌کند.

پوست را (دگرگون کرده و) می‌سوزاند.

برآن (آتش) نوزده (فرشته) گمارده شده است.

و ما مأموران دوزخ را جز فرشتگان قرار ندادیم، و شمار آنها را جز برای آزمایش کافران معین نکردیم، تا اهل کتاب یقین کنند، و کسانی که ایمان آورده اند بر ایمان خود بیفزایند، و اهل کتاب و مؤمنان، گرفتار شک و تردید نشوند، و تا کسانی که در دلهایشان مرض است و (نیز) کافران بگویند: «الله از این مثل (و توصیف) چه خواسته است؟» بدینگونه الله هرکس را بخواهد گمراه می‌سازد، و هرکس را بخواهد هدایت می‌کند، و (شمار) لشکریان پروردگارت را جز او (کسی) نمی‌داند، و این جز پند و اندرزی برای انسانها نیست.

آری، (هرگز اینچنین نیست که آنها تصور می‌کنند) سوگند به ماه.

و به شب هنگامی که پشت کند.

و به صبح هنگامی که روشن شود.

که آن (آتش دوزخ) یکی از (چیزهای) بزرگ (و هولناک) است.

(ترساننده و) هشداردهنده برای انسانهاست.

برای کسی از شما که بخواهد (در راه راست) پیش افتد، یا (از آن) عقب بماند.

هرکس در گرو اعمال خویش است.

مگر «اصحاب یمین».

که در باغ‌های (بهشت) هستند، و می‌پرسند

از گناهکاران.

چه چیز شما را به «سقر» (دوزخ) درآورد؟

گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم.

و بینوا (یان) را طعام نمی‌دادیم.

و پیوسته همراه یاوه‌گویان (و اهل باطل) همصدا می‌شدیم.

و همواره روز جزا را تکذیب می‌کردیم.

تا زمانی که مرگ به سراغمان آمد.

پس شفاعت شفاعت‌کنندگان به آنها سودی نمی‌بخشد.

پس آنها را چه شده است که از پند (و تذکر) روی گردانند؟!

گویی که آنها (گور) خران رم کرده اند.

که از شیر گریخته اند.

بلکه هرکدام از آنها (توقع دارد و) می‌خواهد که (به او) نامة گشاده (و جداگانه از سوی الله) داده شود.

هرگز چنین نیست (که آنان می‌پندارند) بلکه آنها از (عذاب) آخرت نمی‌ترسند.

نه، حقاً که این (قرآن) پند (و یادآوری) است.

پس هرکس که بخواهد آن را یاد کند (پند گیرد).

و یاد نمی‌کنند (و پند نمی‌گیرند) مگر این که الله بخواهد، او اهل تقوا و اهل آمرزش است.
سورة المدثر
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورة (المُدثِّر) من السُّوَر المكية، نزلت بعد سورة (المُزمِّل)، وقد جاء فيها أمرُ النبي صلى الله عليه وسلم بدعوة الخَلْقِ إلى الإيمان، وتقريرُ صعوبة يوم القيامة على أهل الكفر والعصيان، وتهديدُ الوليد بن المغيرة بنقضِ القرآن، وبيانُ عدد زبانية النِّيران، وأن كلَّ أحد رهنُ الإساءة والإحسان، ومَلامةُ الكفار على إعراضهم عن الإيمان، وذِكْرُ وعدِ الكريم بالرحمة والغفران.

ترتيبها المصحفي
74
نوعها
مكية
ألفاظها
256
ترتيب نزولها
4
العد المدني الأول
55
العد المدني الأخير
55
العد البصري
56
العد الكوفي
56
العد الشامي
55

قوله تعالى: {يَٰٓأَيُّهَا اْلْمُدَّثِّرُ ١ قُمْ فَأَنذِرْ ٢ وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ} [المدثر: 1-3]:

عن جابرِ بن عبدِ اللهِ رضي الله عنهما، قال: «قال ﷺ: جاوَرْتُ بحِرَاءٍ، فلمَّا قضَيْتُ جِواري، هبَطْتُ، فنُودِيتُ، فنظَرْتُ عن يميني فلَمْ أرَ شيئًا، ونظَرْتُ عن شِمالي فلَمْ أرَ شيئًا، ونظَرْتُ أمامي فلَمْ أرَ شيئًا، ونظَرْتُ خَلْفي فلَمْ أرَ شيئًا، فرفَعْتُ رأسي فرأَيْتُ شيئًا، فأتَيْتُ خديجةَ، فقلتُ: دَثِّرُوني، وصُبُّوا عليَّ ماءً باردًا، قال: فدثَّرُوني، وصَبُّوا عليَّ ماءً باردًا، قال: فنزَلتْ: {يَٰٓأَيُّهَا اْلْمُدَّثِّرُ ١ قُمْ فَأَنذِرْ ٢ وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ} [المدثر: 1-3]». أخرجه البخاري (٤٩٢٢).

* قوله تعالى: {ذَرْنِي وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيدٗا} [المدثر: 11]:

عن ابنِ عباسٍ رضي الله عنهما: «أنَّ الوليدَ بنَ المُغيرةِ جاء إلى النبيِّ صلى الله عليه وسلم، فقرَأَ عليه القرآنَ، فكأنَّه رَقَّ له، فبلَغَ ذلك أبا جهلٍ، فأتاه فقال: يا عَمِّ، إنَّ قومَك يرَوْنَ أن يَجمَعوا لك مالًا، قال: لِمَ؟ قال: ليُعطُوكَه؛ فإنَّك أتَيْتَ مُحمَّدًا لِتَعرَّضَ لِما قِبَلَه، قال: قد عَلِمتْ قُرَيشٌ أنِّي مِن أكثَرِها مالًا! قال: فقُلْ فيه قولًا يبلُغُ قومَك أنَّك مُنكِرٌ له، أو أنَّك كارهٌ له، قال: وماذا أقول؟! فواللهِ، ما فيكم رجُلٌ أعلَمُ بالأشعارِ منِّي، ولا أعلَمُ برَجَزِه ولا بقَصِيدِه منِّي، ولا بأشعارِ الجِنِّ، واللهِ، ما يُشبِهُ الذي يقولُ شيئًا مِن هذا، وواللهِ، إنَّ لِقولِه الذي يقولُ حلاوةً، وإنَّ عليه لَطلاوةً، وإنَّه لَمُثمِرٌ أعلاه، مُغدِقٌ أسفَلُه، وإنَّه لَيعلو، وما يُعلَى، وإنَّه لَيَحطِمُ ما تحته، قال: لا يَرضَى عنك قومُك حتى تقولَ فيه، قال: فدَعْني حتى أُفكِّرَ، فلمَّا فكَّرَ، قال: هذا سِحْرٌ يُؤثَرُ، يأثُرُه مِن غيرِه؛ فنزَلتْ: {ذَرْنِي وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيدٗا} [المدثر: 11]». أخرجه الحاكم (3872).

* سورة (المُدثِّر):

سُمِّيت سورة (المُدثِّر) بهذا الاسم؛ لوصفِ الله نبيَّه بهذا اللفظ في أوَّل السورة.

و(المُدثِّر): هو لابِسُ الدِّثار، وفي ذلك إشارةٌ إلى حديثِ جابرِ بن عبدِ اللهِ رضي الله عنهما، قال: «قال ﷺ: جاوَرْتُ بحِرَاءٍ، فلمَّا قضَيْتُ جِواري، هبَطْتُ، فنُودِيتُ، فنظَرْتُ عن يميني فلَمْ أرَ شيئًا، ونظَرْتُ عن شِمالي فلَمْ أرَ شيئًا، ونظَرْتُ أمامي فلَمْ أرَ شيئًا، ونظَرْتُ خَلْفي فلَمْ أرَ شيئًا، فرفَعْتُ رأسي فرأَيْتُ شيئًا، فأتَيْتُ خديجةَ، فقلتُ: دَثِّرُوني، وصُبُّوا عليَّ ماءً باردًا، قال: فدثَّروني، وصَبُّوا عليَّ ماءً باردًا، قال: فنزَلتْ: {يَٰٓأَيُّهَا اْلْمُدَّثِّرُ ١ قُمْ فَأَنذِرْ ٢ وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ} [المدثر: 1-3]». أخرجه البخاري (٤٩٢٢).

1. إرشاد النبيِّ صلى الله عليه وسلم في بَدْءِ الدعوة (١-١٠).

2. تهديد زعماءِ الكفر (١١-٣٠).

3. الحِكْمة في اختيار عدد خَزَنة جهنَّم (٣١-٣٧).

4. الحوار بين أصحاب اليمين وبين المجرِمين (٣٨-٥٦).

ينظر: "التفسير الموضوعي لسور القرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (8 /454).

يقول ابن عاشور عما جاء فيها من مقاصدَ:

«تكريمُ النبيِّ صلى الله عليه وسلم، والأمر بإبلاغ دعوة الرسالة.
وإعلان وَحْدانية الله بالإلهية.
والأمر بالتطهُّر الحِسِّي والمعنوي.
ونبذ الأصنام.
والإكثار من الصدقات.
والأمر بالصبر.
وإنذار المشركين بهول البعث.
وتهديد مَن تصدى للطعن في القرآن، وزعم أنه قولُ البشر.
ووصف أهوال جهنَّم.
والرد على المشركين الذين استخَفُّوا بها، وزعموا قلةَ عدد حفَظتِها.
وتَحدِّي أهل الكتاب بأنهم جهلوا عددَ حفَظتِها.
وتأييسهم من التخلص من العذاب.
وتمثيل ضلالهم في الدنيا.
ومقابلة حالهم بحال المؤمنين أهلِ الصلاة، والزكاة، والتصديق بيوم الجزاء». "التحرير والتنوير" لابن عاشور (29 /293).