ترجمة سورة النبأ

Farsi - Persian translation

ترجمة معاني سورة النبأ باللغة الفارسية من كتاب Farsi - Persian translation.

نبأ


(کافران) از چه چیز از یکدیگر سؤال می کنند؟

از خبری بزرگ.

همان (خبری) که آنها در آن اختلاف دارند.

چنین نیست (که آنها می اندیشند), بزودی خواهند دانست.

باز هم چنین نیست, بزودی خواهند دانست.

آیا زمین را بستری (برای آسایش شما) قرار ندادیم؟!

وکوهها را میخها (ی آن قرار ندادیم؟!).

و شما را جفت (نروماده) آفریدیم.

وخواب شما را (مایۀ) آرامش تان قرار دادیم.

وشب را پوششی (برای شما) قرار دادیم.

وروز را (وسیله ای) برای زندگی ومعاش قرار دادیم.

وبر فرار شما هفت (آسمان) اشوار بنا کردیم.

و (خورشید را) چراغی درخشان آفریدیم.

واز ابرهای باران زا آبی فراوان فروفرشاریم

تا بدان دانه وگیاه بسیار برویانیم.

و با غهایی پر درخت (با آن آب پرورش دهیم).

بی گمان روز داوری (وجدای) میعاد (همگان) است.

روزی که در " صور" دمیده می شود, سپس شما گروه گروه (به محشر) می آیید.

و آسمان گشوده می شود, پس دروازه, دروازه می گردد.

و کوهها به حرکت آنید, پس (چون) سراب گردند.

وبی گمان جهنم کمینگاهی است.

محل بازگشت برای سرکشان است.

مدت زمانی دراز در آنجا بمانند.

ودر آنجا نه (چیز) خنکی می چشند ونه آشامیدنی (گوارایی خواهند داشت).

جز آبی سوزان, و(مایعی که) جرک وخون (است).

(این) کیفری است مناسب ودر خور (اعمالشان)

زیرا که آنها هیج امیدی به (روز) حساب نداشتند.

و آیات ما را بشدّت تکذیب کردند.

وما همه جیز را (در کتاب لوح محفوظ) بشما رش نوشتیم.

پس (کیفر اعمال خودرا) بچشید, که چیزی جز عذاب بر شما نمی افزاییم!

بی گمان برای پر هیزگاران کامیابی است.

با غها (ی میوه) و تاکستانها.

وحوریانی جوان وهم سن وسال.

وجامهایی لبریز وپیاپی (از شراب پاکیزه بهشت).

در آنجا نه سخن بیهوده ای می شنوند ونه دروغی.

(این) پاداش از جانب پروردگارتوانیست وبختشی بنده (ودر خور آنهاست).

(همان) پروردگار آسمانها وزمین, وآنجه در میان آنهاست, (همان خدای) رحمان هیچ کس (درآن روز) یارای سخن گفتن با اوندارد.

روزی که روح (= جبرییل) وفرشتگان به صف ایستند, هیچ کس سخن نگویید, جز کسی که خدای رحمان به او اجازه داده, و(او) سخن درست (وصواب) گوید.

آن روز حق است, پس هر کس که بخواهد بازگشتگاهی به سوی پروردگارش بر گزنید.

به راستی ما شما را از عذابی نزدیکی بیم دادیم, روزی که انسان آنچه را از قبل با رستهای خود فرستاده است می بیند, وکافر می گوید: «ای کاش من خاک بود». (وبرای حساب بر انگیخته نمی شد).
سورة النبأ
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورة (النَّبأ) من السُّوَر المكية، وقد جاءت بإثباتِ وقوع يوم القيامة، ودلَّلتْ على صدقِ ذلك بالآيات الكونية التي تملأ هذا الكونَ؛ فالله الذي خلَق هذا الكون بآياته العظام وسيَّره بأبدَعِ نظام قادرٌ على بعثِ الناس، ومجازاتهم على أعمالهم؛ فللعاصين النارُ جزاءً وِفاقًا، وللمتقين الجنةُ جزاءً من ربك عطاءً حسابًا، وسورة (النبأ) من السُّوَر التي شيَّبتْ رسولَ الله صلى الله عليه وسلم؛ لما ذكَرتْ من مشاهدِ يوم القيامة.

ترتيبها المصحفي
78
نوعها
مكية
ألفاظها
174
ترتيب نزولها
80
العد المدني الأول
40
العد المدني الأخير
40
العد البصري
41
العد الكوفي
40
العد الشامي
40

* سورة (النَّبأ):

سُمِّيت سورة (النَّبأ) بهذا الاسم؛ لوقوع لفظ (النَّبأ) في فاتحتها؛ وهو: خبَرُ الساعة والبعث الذي يسأل الناسُ عن وقوعه.

* وتُسمَّى كذلك بسورة (عمَّ)، أو (عمَّ يتساءلون)، أو (التساؤل)؛ لافتتاحِها بها.

سورة (النَّبأ) من السُّوَر التي شيَّبتْ رسولَ الله صلى الله عليه وسلم:

عن ابنِ عباسٍ رضي الله عنهما، قال: «قال أبو بكرٍ الصِّدِّيقُ رضي الله عنه لرسولِ اللهِ: يا رسولَ اللهِ، أراكَ قد شِبْتَ! قال: «شيَّبتْني هُودٌ، والواقعةُ، والمُرسَلاتُ، و{عَمَّ يَتَسَآءَلُونَ}، و{إِذَا اْلشَّمْسُ كُوِّرَتْ}». أخرجه الحاكم (3314).

1. تساؤل المشركين عن النبأ (١-٥).

2. الآيات الكونية (٦-١٦).

3. أحداث يوم القيامة (١٧-٣٠).

4. جزاء المتقين (٣١-٤٠).

ينظر: "التفسير الموضوعي لسور القرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (9 /4).

يقول البقاعي: «مقصودها: الدلالةُ على أن يوم القيامة الذي كانوا مُجمِعين على نفيه، وصاروا بعد بعثِ النبي صلى الله عليه وسلم في خلافٍ فيه مع المؤمنين: ثابتٌ ثباتًا لا يحتمل شكًّا ولا خلافًا بوجه؛ لأن خالقَ الخَلْقِ - مع أنه حكيمٌ قادر على ما يريد - دبَّرهم أحسنَ تدبير، وبنى لهم مسكنًا وأتقَنه، وجعلهم على وجهٍ يَبقَى به نوعُهم من أنفسهم، بحيث لا يحتاجون إلى أمرٍ خارج يرونه، فكان ذلك أشَدَّ لأُلفتهم، وأعظَم لأُنْسِ بعضهم ببعض، وجعَل سَقْفَهم وفراشهم كافلَينِ لمنافعهم، والحكيم لا يترك عبيدَه - وهو تامُّ القدرة، كامل السلطان - يَمرَحون، يَبغِي بعضهم على بعض، ويأكلون خيرَه ويعبدون غيرَه، فكيف إذا كان حاكمًا؟! فكيف إذا كان أحكَمَ الحاكمين؟!
هذا ما لا يجوز في عقلٍ، ولا يخطر ببالٍ أصلًا؛ فالعلم واقع به قطعًا.
وكلٌّ من أسمائها واضحٌ في ذلك؛ بتأمُّل آيته، ومبدأ ذكرِه وغايته». "مصاعد النظر للإشراف على مقاصد السور" للبقاعي (3 /151).