ترجمة سورة الواقعة

الترجمة الفارسية - دار الإسلام

ترجمة معاني سورة الواقعة باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية - دار الإسلام.
من تأليف: فريق عمل اللغة الفارسية بموقع دار الإسلام .

هنگامی که واقعۀ قیامت رخ دهد،
[خواهید دید كه‌] در وقوع آن دروغى نیست؛
[گروهى را] خوار مى‏كند و [گروهى را] رفعتِ مقام مى‏بخشد.
آنگاه كه زمین به سختى لرزانده شود
و کوه‏ها به شدت متلاشى شوند
و [به صورت] غبارى پراكنده درآیند
و شما به سه گروه تقسیم شوید:
[گروه نخست:] سعادتمندان [هستند]؛ چه سعادتمندانی [و چه نیکو جایگاهی]!
و [گروه دیگر:] تیره‌بختان [هستند]؛ چه تیره‌بختانی [و چه بد جایگاهی]!
و [سومین گروه:] پیشگامان که [در نیکی‏ها] سبقت گرفتند.
آنان مقرّبان [درگاه الهی] هستند.
در باغ‏های پرنعمت [بهشت جای دارند].
گروه بسیاری از آنان، در زمرۀ پیشینیان هستند [خواه از امت اسلام یا از امت‏های گذشته]؛
و اندکی از آیندگان [و متأخران] هستند.
كه بر تخت‏های گوهرنشان،
روبروى هم تكیه زده‏اند.
نوجوانانى همواره شاداب، گردِ آنان [به خدمت] مى‏گردند.
با جام‌ها و کوزه‌ها و پیاله‌هایی از شراب جارى؛
[شرابی] كه از نوشیدنش سردرد نمی‌گیرند و دستخوشِ مستى نمی‌شوند.
و از هر میوه‏ای كه بخواهند [در اختیار دارند]؛
و از هر گوشتِ پرنده‏ای كه میل داشته باشند؛
و [همسرانی از] حور العین؛
همچون مروارید پنهان در صدف؛
[اینها همه،] پاداش اعمالشان است.
در آنجا [سخن] یاوه و گناه‏آلودی نخواهند شنید؛
مگر سلام و درود [فرشتگان و بهشتیان].
و [اما] سعادتمندان؛ چه سعادتمندانی!
در کنار درختان بی‌خارِ سدر [هستند]؛
و درختان موز با خوشه‏هاى برهم‌نشسته
با سایه‏اى گسترده
و آبِ همواره روان؛
و میوه‏هاى فراوان
كه نه تمام می‏شود و نه ممنوع می‏گردد،
و بسترهای برافراشته [و ارزشمند]
و همسرانى که با آفرینشى ویژه پدید آوردیم [که زیبایی و جوانیِ جاودان دارند]؛
همواره دوشیزه‌اند
و شوهردوستانی هم‌سن‌وسال هستند.
[همۀ این نعمت‏ها،] براى سعادتمندان است
كه برخی از آنان در زمرۀ پیشینیان
و برخی دیگر در زمرۀ متأخران هستند.
و [اما] تیره‌بختان؛ چه تیره‌بختانی!
در میان باد زهرآگین و آب جوشان قرار دارند
و سایه‌هایى از دود سیاه
كه نه خنک است و نه خوش.
آنان در دنیا ثروتمند و سرکش بودند
و بر گناه بزرگِ [شرک] اصرار می‌ورزیدند؛
و می‌گفتند: «آیا هنگامی که مردیم و خاک و استخوان شدیم، برانگیخته خواهیم شد؟
آیا نیاکان ما [نیز برانگیخته می‌شوند]؟»
[ای پیامبر، به کافران] بگو: «بی‌تردید، گذشتگان و آیندگان،
همه در وعده‌گاهِ قیامت جمع خواهند شد».
آنگاه شما، اى گمراهان تكذیب‌كننده،
قطعاً از [میوۀ] درخت زَقّوم خواهید خورد؛
و شکم‏ها را از آن انباشته مى‏كنید؛
آنگاه روی آن، آب جوشان مى‌نوشید؛
همچون شترانِ عطش‌زده.
این پذیرایىِ آنان در روز جزاست.
ماییم كه شما را [از هیچ] آفریده‏ایم؛ پس چرا [آفرینشِ دوباره را] باور ندارید؟‏
آیا به نطفه‌ای که [در رحِم همسرانتان] می‌ریزید، توجه كرده‏اید؟
آیا شما آن را مى‏آفرینید یا ما آفریننده‏اش هستیم؟
ما مرگ را در میان شما مقدر کردیم و ناتوان نیستیم‏
كه امثال شما را جایگزین [خودتان] كنیم و شما را به گونه‏اى كه از آن بى‌خبرید، [در آفرینشى نو] پدید آوریم.
شما كه از آفرینش نخستین به روشنى آگاه شده‏اید، چرا [به یاد آخرت نمی‌افتید و] پند نمی‌گیرید؟
آیا به دانه‏هایى كه مى‏كارید، توجه كرده‏اید؟
آیا شما هستید كه آن را مى‏رویانید یا ما رویاننده‏ایم؟
اگر مى‏خواستیم، آن را خاشاک مى‏كردیم؛ چنان كه شگفت‏زده شوید.
[و چنان آن را نابود می‌کردیم که بگویید:] «ما زیان کرده‌ایم؛
بلكه همه چیز را از دست داده‏ایم
آیا به آبى كه مى‌نوشید توجه كرده‏اید؟
آیا شما آن را از ابر فروباریدید یا ما فرودآورندۀ آن هستیم.
اگر مى‏خواستیم، آن را شور و تلخ مى‏کردیم؛ پس چرا شکر به جای نمی‏آورید؟
آیا به آتشى كه مى‏افروزید توجه كرده‏اید؟
آیا شما درختش را آفریده‌اید یا ما آفریده‌ایم؟
ما این آتش را وسیلۀ یادآورى [عذاب دوزخ] و مایۀ برخوردارى [و راحتی] مسافران قرار داده‏ایم.
پس [ای پیامبر،] به نام پروردگارِ بزرگت تسبیح گوى [و او را به پاکی یاد کن].
سوگند به جایگاه ستارگان
که اگر بدانید، سوگند بزرگی است.
كه این [گفتار]، قرآنى گرانقدر است؛
در لوح محفوظ قرار دارد
جز فرشتگان پاک‏سیرت، کسی [آن را نمی‌بیند و] به آن دسترسی ندارد.
از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است.
آیا این سخن را سبک مى‏شمارید؟
و به جای شکرِ روزی‏هایی که به شما داده شده است، آن را دروغ می‌پندارید؟
آنگاه كه [جان نزدیكانتان] به گلوگاه مى‏رسد
و شما در آن هنگام نظاره مى‏كنید
و ما از شما به او نزدیک‌تریم؛ ولى نمى‏بینید.
اگر هرگز در برابر اعمالتان جزا داده نمی‌شوید [و قیامتی نیست]،
و اگر راست مى‏گویید، چرا جانش را بازنمى‏گردانید؟
اما اگر او در زمرۀ مقرّبان باشد،
در آرامش و گشایش و بهشت پرنعمت است؛
و اگر در زمرۀ سعادتمندان باشد،
[به او گفته می‌شود:] «سلامت و امنیت بر تو باد، که از سعادتمندان هستی»؛
اما اگر از تکذیب‌کنندگان گمراه [و در زمرۀ تیره‌بختان] باشد،
با آب جوشان [از او] پذیرایی می‌شود
و به [آتش] دوزخ در‌می‌آید.
این [وعدۀ پاداش و عذاب،] یقیناً حقیقت دارد [و تردیدی در آن نیست].
پس [ای پیامبر،] با [ذکرِ] نامِ پروردگار بزرگت [او را] تسبیح گوی.
سورة الواقعة
معلومات السورة
الكتب
الفتاوى
الأقوال
التفسيرات

سورة (الواقعة) من السُّوَر المكية، نزلت بعد سورة (طه)، وقد جاءت بتذكيرِ الناس بوقوع يوم القيامة؛ للدَّلالة على عظمة الله عز وجل، وترهيبًا لهم من مخالفة أوامره، ودعوةً لهم إلى اتباع الدِّين الحق وتركِ الباطل، وخُتمت السورة الكريمة بتعظيمِ القرآن، وصدقِ أخباره وما جاء به، وقد أُثر عن النبي صلى الله عليه وسلم قراءتُه لها في صلاة الفجر.

ترتيبها المصحفي
56
نوعها
مكية
ألفاظها
380
ترتيب نزولها
46
العد المدني الأول
99
العد المدني الأخير
99
العد البصري
97
العد الكوفي
96
العد الشامي
99

* قوله تعالى: {فَلَآ أُقْسِمُ بِمَوَٰقِعِ اْلنُّجُومِ ٧٥ وَإِنَّهُۥ لَقَسَمٞ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ٧٦ إِنَّهُۥ لَقُرْءَانٞ كَرِيمٞ ٧٧ فِي كِتَٰبٖ مَّكْنُونٖ ٧٨ لَّا يَمَسُّهُۥٓ إِلَّا اْلْمُطَهَّرُونَ ٧٩ تَنزِيلٞ مِّن رَّبِّ اْلْعَٰلَمِينَ ٨٠ أَفَبِهَٰذَا اْلْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ٨١ وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ} [الواقعة: 75-82]:

عن عبدِ اللهِ بن عباسٍ رضي الله عنهما، قال: «مُطِرَ الناسُ على عهدِ النبيِّ ﷺ، فقال النبيُّ ﷺ: «أصبَحَ مِن الناسِ شاكرٌ، ومنهم كافرٌ، قالوا: هذه رحمةُ اللهِ، وقال بعضُهم: لقد صدَقَ نَوْءُ كذا وكذا»، قال: فنزَلتْ هذه الآيةُ: {فَلَآ أُقْسِمُ بِمَوَٰقِعِ اْلنُّجُومِ} [الواقعة: 75]، حتى بلَغَ: {وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ} [الواقعة: 82]». أخرجه مسلم (٧٣).

* سورة (الواقعة):

سُمِّيت هذه السورة بـ(الواقعة)؛ لافتتاحِها بهذا اللفظ، ولتسميةِ النبيِّ صلى الله عليه وسلم لها بذلك:

عن أبي بكرٍ الصِّدِّيقِ رضي الله عنه، قال: «سألتُ رسولَ اللهِ ﷺ: ما شيَّبَكَ؟ قال: «سورةُ هودٍ، والواقعةِ، و{عَمَّ يَتَسَآءَلُونَ}، و{إِذَا اْلشَّمْسُ كُوِّرَتْ}»». أخرجه الترمذي (٣٢٩٧).

و(الواقعةُ): اسمٌ من أسماءِ يوم القيامة.

* سورة (الواقعة) من السُّوَر التي شيَّبتْ رسولَ الله صلى الله عليه وسلم:

عن أبي بكرٍ الصِّدِّيقِ رضي الله عنه، قال: «سألتُ رسولَ اللهِ ﷺ: ما شيَّبَكَ؟ قال: «سورةُ هودٍ، والواقعةِ، و{عَمَّ يَتَسَآءَلُونَ}، و{إِذَا اْلشَّمْسُ كُوِّرَتْ}»». أخرجه الترمذي (٣٢٩٧).

* أُثِر عن النبي صلى الله عليه وسلم قراءتُه لسورة (الواقعة) في صلاة الفجر:

عن جابرِ بن سَمُرةَ رضي الله عنه، قال: «كان رسولُ اللهِ ﷺ يُصلِّي الصَّلواتِ كنَحْوٍ مِن صلاتِكم التي تُصَلُّون اليومَ، ولكنَّه كان يُخفِّفُ، كانت صَلاتُه أخَفَّ مِن صَلاتِكم، وكان يَقرأُ في الفجرِ الواقعةَ، ونحوَها مِن السُّوَرِ». أخرجه أحمد (٢٠٩٩٥).

1. تحقيق القيامة (١-٥٦).

2. دلائلُ البعث والجزاء (٥٧-٧٤).

3. تعظيم القرآن، وصدقُ أخباره (٧٥-٩٦).

ينظر: "التفسير الموضوعي لسور القرآن الكريم" لمجموعة من العلماء (7 /598).

مقصدُ سورة (الواقعة) هو التذكيرُ بوقوع يوم القيامة وهَوْلِه، ووصفُ ما يحدُثُ به؛ لتخويف الناس وترهيبهم من معصية الله عز وجل ومخالفة أمره، وفي ذلك دعوةٌ لهم للرجوع إلى الحق، والاستجابة لأمر الله.

ويُبيِّن ابن عاشور محورَها فيقول: «هو التذكيرُ بيوم القيامة، وتحقيق وقوعه.

ووصفُ ما يَعرِض لهذا العالَمِ الأرضي عند ساعة القيامة.

ثم صفة أهل الجنة وبعض نعيمهم.

وصفة أهل النار وما هم فيه من العذاب، وأن ذلك لتكذيبهم بالبعث.

وإثبات الحشر والجزاء.

والاستدلال على إمكان الخَلْق الثاني بما أبدعه الله من الموجودات بعد أن لم تكن.

والاستدلال بدلائل قدرة الله تعالى.

والاستدلال بنزعِ الله الأرواحَ من الأجساد والناس كارهون لا يستطيع أحدٌ مَنْعَها من الخروج، على أن الذي قدَرَ على نزعها بدون مُدافعٍ قادرٌ على إرجاعها متى أراد على أن يُمِيتَهم.

وتأكيد أن القرآن منزلٌ من عند الله، وأنه نعمةٌ أنعم الله بها عليهم فلم يشكروها، وكذَّبوا بما فيه». "التحرير والتنوير" لابن عاشور (27 /280).